چرا سیل شد؛ چرا سیلاب جان گرفت؟

وقوع سیلاب در امامزاده داوود واقع در حریم غربی تهران، زنگ هشدار درباره ضعف پایتخت مقابل رخدادهای طبیعی را به صدا درآورد.

به گزارش صدای بورس، چند دقیقه بارش در یکی از حوضه‌های آبریز واقع در حاشیه شهر تهران در حالی به سیل مرگبار منجر شد که حتی برای گروهی از شهروندان میانسال و کهنسال که تجربه سیل سال ۶۶ تجریش را از سر گذرانده بودند، چنین رخدادی قابل پیش‌بینی بود. پاسخ به این معمای بزرگ که چرا بارش باران به جای اینکه سرمنشأ برکت و طراوت برای شهر باشد، به عاملی مرگبار بدل شده است، از طریق بررسی نقیصه‌های مدیریتی در مجموعه شهری تهران شامل پایتخت و شهرهای حومه صورت گرفته است.

این بررسی از دلایل چهارگانه‌ای که تاب‌آوری ابرشهری مثل تهران در برابر سیل را کاهش داده است، پرده برمی‌دارد. بامداد پنج‌شنبه، ششم مردادماه حوالی ساعت ۱:۲۰ دقیقه بارش شدید باران به مدت حدود ۲۰ دقیقه در حوضه آبریز بالادست امامزاده داوود که یکی از حوضه‌های فرعی محدوده رود کن به شمار می‌آید، به جاری شدن سیل مرگبار در این نقطه منجر شد؛ سیلی که بر اساس گزارش‌های رسمی تا لحظه نگارش این گزارش ۹ نفر از هموطنان جان باخته، ۱۲ نفر مصدوم و ۱۶ نفر مفقود شدند.

برآورد اولیه از حجم بارش ۲۷ میلی‌متری در این نقطه از یک‌سو و شیب میانگین ۳۵ درصد از بالا تا پایین حوضه آبریز مذکور که در برخی مقاطع به ۷۵ درصد نیز می‌رسد، نشان می‌دهد وقوع سیل دور از ذهن نبوده است، اما پیش‌بینی تمهیداتی برای کاهش خسارت آن‌طور که انتظار می‌رود صورت نگرفته بود؛ موضوعی که سبب شد ساکنان حریم شمال‌غربی تهران برای دومین بار در سده گذشته، سیلی مرگبار را تجربه کنند. پیش‌تر و در سال ۱۳۳۳ نیز امامزاده داوودنشین‌ها قربانی سیلاب شده بودند.


بیشتر بخوانید: چرا منطقه امامزاده داوود را آب برد؟


اما وقوع سیل در نقطه‌ای واقع در به اصطلاح بیخ گوش شهر تهران، افزون بر اینکه نگرانی درباره تکرار احتمالی با شدت بیشتر به شکلی که سیلاب در ادامه مسیر خود وارد پایتخت شود را افزایش می‌دهد، نشان‌دهنده افت قابل توجه تاب‌آوری مجموعه شهری تهران حتی در برابر یک رخداد ساده مثل بارش باران است. طی دو روز گذشته نیز اگرچه تهران به‌طور مستقیم در معرض جاری شدن سیلاب قرار نداشت اما در عمل شهرداری منطقه ۵ پایتخت به دلیل همسایگی با محل وقوع حادثه، به نوعی هم در زمینه امدادرسانی و هم اسکان موقت سیل‌زدگان درگیر شد. شهردار تهران نیز یکی از مقامات بازدیدکننده از مناطق سیل‌زده بود که حضور وی در منطقه خسارت‌دیده، به صدور دستور برای کمک به سیل‌زدگان و پاکسازی امامزاده داوود انجامید؛ موضوعی که نشان می‌دهد تهران چه مدیران ارشد آن بخواهند و چه نخواهند، نباید جدای از حریم خود تعریف شود و نمی‌تواند نسبت به وضعیت سامانه‌هایی که باید در حاشیه پایتخت و خارج از دیوار شهر تهران تعبیه شود و اقدامات عمرانی که باید برای ارتقای تاب‌آوری این نقاط صورت گیرد، بی‌تفاوت باشد؛ چراکه در نهایت بخشی از تاوان این بی‌تفاوتی از خزانه شهر پرداخته می‌شود.

اما چرا بیخ گوش تهران سیل آمد؟ علی بیت‌اللهی، مدیر بخش زلزله‌شناسی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی می گوید دست‌کم چهار عامل اصلی در وقوع سیل اخیر نقش دارد. عامل اول و مهم‌تر، تغییرات اقلیمی است که در سال‌های اخیر بارها از سوی اقلیم‌شناسان جهان نسبت به آن هشدار داده شده است. بارش‌های شدید و ناگهانی توام با افزایش دما آن هم در فصلی از سال که به علت خشکی زمین، آب جذب زمین نمی‌شود، رخدادی است که به آنچه ظرف چند روز اخیر به وقوع پیوست، ختم نمی‌شود و باید همچنان منتظر آن باشیم. به گفته بیت‌اللهی، هشدارهای اقلیم‌شناسان نشان می‌دهد از این قبیل رخدادهای طبیعی به شکل متنوع و متکثر در پیش داریم و باید آمادگی لازم برای مقابله با آنها و به حداقل رساندن خسارات ناشی از آن را احراز کنیم.

عامل دومی که در جان گرفتن سیلاب امامزاده داوود نقش داشته، دستکاری طبیعت و محیط پیرامونی شهرها با انواع ساخت‌وساز است که موجب شده از مساحت زمین‌های نفوذپذیر کاسته و بر سطوح نفوذناپذیر در هنگام بارش افزوده شود. هر نوع کف‌سازی در حاشیه رود-دره‌ها در کنار سایر مستحدثاتی که به نوعی از نفوذ آب به داخل زمین جلوگیری می‌کند، به نوعی در شدت گرفتن جریان سیلاب نقش دارد. نه تنها در داخل شهر تهران، بلکه در حریم تهران نیز در مقاطع زیادی بستر خاکی به بستر بتنی تبدیل و این اراضی به شکلی ضد آب شده که هنگام جاری شدن روان‌آب‌ها، هیچ راه نفوذی به دل زمین وجود ندارد و در نتیجه آب روان به سیلاب تبدیل می‌شود. بیت‌اللهی عدم تاب‌آوری مجموعه شهری تهران در برابر سیل را ناشی از فقدان سرمایه‌گذاری در حوزه تجهیز سیستم‌های تعدیل سیلاب برشمرد؛ موضوعی که می‌توان از آن به عنوان سومین عامل جان گرفتن سیلاب و تبدیل یک رخداد طبیعی به حادثه‌ای مرگبار یاد کرد.

در سال‌های اخیر سرمایه‌گذاری برای مدیریت حوضه‌های آبریز و ایجاد سیستم‌های تعدیل‌کننده سیل نه در پایتخت و نه در مجموعه شهری تهران آن‌گونه که باید و متناسب با میزان خطرپذیری تهران صورت نگرفته است. به گفته بیت‌اللهی، مساحت حوضه آبریز امامزاده داوود پنج‌هزار و ۵۰۰ هکتار است و طویل‌ترین آبراهه در این نقطه تا خط‌الراس انتهای حوضه آبریز نیز سه‌هزار و ۷۰۰ متر طول دارد. در مجموع حوضه آبریز منتهی به دره امامزاده داوود با وجود ابعادی که به‌طور نسبی در مقایسه با سایر حوضه‌های آبریز درگیر سیلاب در کشور، کمتر بوده، با سیلاب مرگبار روبه‌رو شده که نشان از نقص در پیش‌بینی سازه‌های مهار سیل دارد. وی خاطرنشان کرد: هر بارشی که در این محدوده رخ می‌دهد، به دره‌ای که در سطح مقطع آن امامزاده داوود واقع شده است منتهی می‌شود. با این حال با توجه به تجاوز به حریم مسیل آبراهه، می‌توان گفت گذرگاه آب کاملا مسدود شده و یک کانال بتنی هم که برای گذر روان‌آب‌ها پیش‌بینی شده‌، به هیچ‌وجه کافی نیست.

این صاحب‌نظر ارشد مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی با اشاره به اینکه سیلاب‌های شهری تجربه شده در کشور عموما به تلفات جانی منجر می‌شود، یادآور شد: تابستان سال ۳۳ نیز چنین سیلابی در امامزاده داوود جاری شد؛ یک سیل ناگهانی با سرعت زیاد و قدرت تخریبی بسیار بالا که حدود شش دهه پیش رخ داد و به تلفات جانی هم انجامید. سال ۶۶ نیز در منطقه یک شهر تهران سیلاب جان چند تن از شهروندان را گرفت. علاوه بر این در سیل سال ۹۸ دروازه قرآن شیراز نیز ۲۱ نفر جان باختند. از این حوادث می‌توان به عنوان سیلاب‌های شاخص شهری یاد کرد که ویژگی مشترک همه آنها خسارت‌زا بودن و داشتن تلفات جانی بوده است.

به عقیده بیت‌اللهی، تجربه‌های قبلی و فعلی نشان می‌دهد سرمایه‌گذاری در حوزه ایجاد کانال‌های انتقال آب و سازه‌های ضد سیلاب در شهرها آن‌گونه که باید صورت نگرفته است. بررسی «دنیای اقتصاد» از علت این موضوع واقعیتی تلخ را منعکس می‌کند که مربوط به یک دوره مدیریت شهری نیست و تقریبا در تمام دهه‌های گذشته، تهران از آن تاثیر پذیرفته است. این واقعیت تلخ، اصرار مدیران شهری به اجرای پروژه‌هایی است که بتوانند به عنوان کارنامه عملیاتی چه پیش چشم شهروندان و چه به عنوان رزومه برای فعالیت‌های بعدی آن را به نمایش بگذارند. به اذعان برخی مدیران پیشین در شهرداری تهران، گاهی برای مدیریت شهری احداث یک ایستگاه اتوبوس اولویت بیشتری نسبت به ساخت سازه‌های تاسیساتی زیرزمینی مثل شبکه انتقال روان‌آب‌ها به خارج از شهر دارد و اولویت‌بندی در تخصیص منابع نیز بر همین اساس صورت می‌گیرد. شبکه زیرزمینی انتقال آب‌های سطحی تهران باید هر چه زوتر تکمیل شود و افزون بر این، بخشی از سازه‌های مربوط به چند دهه قبل که اکنون نقش کانال انتقال روان‌آب‌ها در زیر زمین را ایفا می‌کند، نیازمند نوسازی است.

برخی از این کانال‌های قدیمی به شیوه «طاق ضربی» و با استفاده از مصالحی مثل آجر ساخته شده که به هیچ‌وجه پاسخگوی نیاز امروز شهر تهران نیست. به این ترتیب گام بعدی پس از تکمیل شبکه زیرزمینی جمع‌آوری آب‌های سطحی و انتقال آن به جایی نظیر رودخانه‌ها برای دفع خطر سیل، نوسازی بخشی از شبکه موجود است. در کنار این موضوع، نگهداشت همه این تاسیسات نیز اهمیت زیادی دارد که بعضا اعتبارات کافی به آن اختصاص پیدا نمی‌کند. همه اینها نشان می‌دهد مدیریت شهری در مجموعه شهری تهران در حوزه ایمن‌سازی مقابل سیلاب عملکرد مطلوبی نداشته و اکنون با وقوع یک بارش شدید، زخم کهنه «تاب‌آوری پایین تهران در برابر رخدادهای طبیعی» سر باز کرده است.

جای خالی سامانه هشدار سریع سیل

غفلت از نصب یک سامانه هشدار سریع سیل کارآمد و اعلام هشدار عمومی ‌بهنگام، عامل دیگری است که نقش آن در وقوع حادثه مذکور انکارناپذیر است. بیت‌اللهی با اشاره به اینکه سامانه‌های هشدار سریع سیل‌ سازوکار بسیار ساده‌ای دارد و اگر همه حوضه‌های آبریز کشور به آن مجهز باشد، به سادگی می‌توان دقایقی و حتی بعضا بیش از یک ساعت قبل از وقوع سیل از آن مطلع شد.

سامانه‌های مذکور ‌سازوکار فوق‌العاده ساده‌ای دارد که تامین آن حتی با مضیقه‌های ناشی از تحریم ارتباطی ندارد و صرفا اراده و اولویت‌دهی با تخصیص بودجه‌ای بسیار اندک، برای نصب آنها کافی است. تصور کنید حوضچه‌ای وجود دارد که آب‌های سطحی از بالادست به آن سرازیر می‌شود. یک مدار ساده که یک قطعه از سیم آن در کف این حوضچه واقع است و قطعه دوم سیم نیز در ارتفاع بالاتری که نقطه هشدار است، قرار می‌گیرد. این مدار ساده حاوی یک منبع تغذیه (به عنوان مثال باتری) و یک آژیر یا چراغ هشداردهنده یا هر تجهیزاتی مشابه آن است. هنگامی که آب وارد حوضچه شده و از حدی فراتر رود که به سیم دوم برسد، با توجه به رسانا بودن آب، عملا جریان الکتریکی در مدار برقرار شده و آژیر هشدار به صدا در می‌آید. نبود چنین سیستم «هشدار سریع» فوق‌العاده ساده‌ای که بیت‌اللهی جزئیات آن را تشریح کرد، هنگام وقوع سیلاب باعث غافلگیری شهروندان می‌شود.

این کارشناس ارشد و مقام مسوول در مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی گفت: در بررسی دلایل سیل امامزاده داوود سطح مقطع کم گذر انتقالی بتنی زیر مستحدثات اطراف امامزاده نقش دارد، اما مساله ثانویه دیگری هم وجود دارد که نباید مورد غفلت قرار گیرد و آن، جمعیت بالای در معرض خطر بوده که ناشی از نبود سیستم‌های هشدار سریع کارآمد است. وی ادامه داد: در سیلاب جاری شده در مسیل‌ دارای شیب تند امامزاده داوود، بار جامد در پیشانی سیلاب شامل قلوه‌سنگ‌ها، تنه درختان و نظایر آن در بدو رسیدن به محدوده این بنا و ساخت و سازهای پیرامونی آن که با توجه به ناکافی بودن گنجایش کانال بتنی، روی معبر جاری شده بود، با سرعت زیاد و قدرت تخریبی سهمگین به مستحدثات برخورد می‌کند. بررسی‌ها نشان می‌دهد پیک قدرت تخریبی سیل مذکور شاید حدود سه دقیقه بوده، اما با توجه به جمعیت بالای در معرض سیل، تلفات زیادی به جا گذاشته است.

بیت‌اللهی با بیان اینکه هشدار عمومی درباره وقوع سیل صورت گرفته بود، اما این هشدارها معمولا در کشور ما جدی گرفته نمی‌شود، گفت: به‌طور کلی نبود سیستم‌های هشدار سریع سبب می‌شود هشدارها از جنس «نقطه‌ای» نباشد. از طرفی هشدارهای هواشناسی نیز با توجه به امکانات رایج موجود، عمومی بوده و به یک نقطه خاص تعلق ندارند و در نتیجه مورد توجه قرار نمی‌گیرد. وی خاطرنشان کرد: حداقل اگر سیستم‌های هشدار سریع به درستی عمل کند، می‌توان جمعیت در معرض خطر را به سرعت از مسیر سیلاب خارج کرد. البته در کنار این موضوع کار ویژه دیگری که باید انجام شود، احداث‌ بندهای سرعت‌گیر سیلاب در رود-دره‌های مشرف بر شهر تهران و سایر شهرهای در معرض خطر سیل است. به این ترتیب می‌توان از قدرت تخریبی بار جامدی که سیلاب با خود حمل می‌کند، تا حد زیادی کاست.

وی ابراز امیدواری کرد دست‌کم در هفت رودخانه اطراف شهر تهران به صورت پایلوت از سیستم‌های زمینی هشدار میدانی سیل استفاده شود و سپس این قبیل پروژه‌ها به سایر شهرها نیز تسری پیدا کند. با این حال تجربه نشان داده این قبیل پیشنهادها فقط در هنگام هیجان ناشی از وقوع یک حادثه تلخ سهمی از دغدغه‌های اولویت‌دار مدیران شهری پیدا می‌کند و پس از گذشت مدت کوتاهی فراموش یا حداقل از اولویت خارج می‌شود.

کمبود سرمایه‌گذاری برای تاب‌آوری

بررسی مصوبه بودجه ۱۴۰۱ شهرداری تهران نشان می‌دهد این سازمان بودجه هزینه‌ای معادل حدود دوهزار میلیارد تومان در حوزه مدیریت بحران پیش‌بینی کرده است، اما بودجه سرمایه‌ای این ماموریت فقط ۶۹۸ میلیارد تومان است که آشکارکننده فقدان اولویت لازم در زمینه هزینه‌های پیشگیری از وقوع بحران در شهر است.

از طرفی نکته تامل‌برانگیز سیل اخیر امامزاده داوود این است که حتی شهروندان تهرانی میانسال و کهنسال که خاطره مبهمی از سیل سال ۶۶ تجریش را داشتند، چند ساعت قبل از بارش سیل‌آسا با توجه به توام شدن پدیده رطوبت و دمای بالا که به «دم»‌ و «شرجی شدن» هوا انجامید، از احتمال وقوع سیل ابراز نگرانی می‌کردند. به گفته این گروه از شهروندان، مهم‌ترین نشانه سیل‌های تابستانی همین هوای شرجی است که از چند ساعت قبل از جاری شدن سیل در یک نقطه مشهود می‌شود. به این ترتیب سنسور هشدار سیل شهروندان عمل کرد، اما سنسور مدیریت مجموعه شهری تهران آن‌گونه که باید و شاید و به شکلی که به تخلیه نقاط در معرض حادثه مثل امامزاده داوود منجر شود و از تلفات انسانی پیشگیری کند، عمل نکرد.

از سوی دیگر مجموعه عواملی که در وقوع سیل اخیر بیخ گوش تهران نقش داشته، حول دو محور اصلی یعنی «بی‌توجهی مدیران شهر و مجموعه شهری تهران به جای احیای تاب‌آوری در برابر اتفاقات طبیعی نظیر سیل و زلزله» و نیز «تاوان طبیعت‌کشی با شهرفروشی» قرار دارد. به این ترتیب شاید بتوان ادعا کرد اثر غفلت از هشدارهایی که کارشناسان در همه سال‌های گذشته درباره ضرورت جلوگیری از توسعه بی‌حد و حصر شهر می‌دادند، اکنون بیشتر از همیشه آشکار شده است.

مرکز مطالعات و برنامه‌ریزی شهر تهران نیز در سال ۹۹ با انتشار مقاله‌ای تحت عنوان «آثار تغییر کاربری و توسعه شهری بر ضریب روان‌آب و روش‌های تعدیل سیلاب شهری» به صراحت به این موضوع پرداخته که «سیستم زهکشی، هدایت و جمع‌آوری آب‌های سطحی تهران دارای پیچیدگی‌هایی است که بیشتر ناشی از توسعه ناهمگون شهر است و در برخی تجربیات مشخص شده که وضع موجود این سیستم پاسخگوی شرایط جدید شهرسازی نیست».

به گزارش دنیای اقتصاد، در این مقاله همچنین با اشاره به اینکه افزایش سطوح نفوذناپذیر در نتیجه توسعه شهری باعث تشدید سیلاب‌های شهری شده است، تاکید شده است: در سال‌های اخیر مناطق شهری گسترش زیادی پیدا کرده که سبب شده مناطق پیرامونی شهر که «نفوذپذیر» بوده‌اند، با توجه به رشد شهرنشینی با کاهش همراه شود. در واقع شهرنشینی مقدار اراضی طبیعی و توسعه‌نیافته را کاهش می‌دهد و می‌تواند به کاهش توانایی حوضه آبریز برای کاهش سیل بینجامد.

کد خبر 456504

برچسب‌ها

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 4 =