تحلیل راهبری شرکت‌ها از نگاه‌ رتبه‌بندی

طبق گفته سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD)حاکمیت شرکتی، شامل مجموعه‌ای از روابط بین مدیریت شرکت، هیأت مدیره، سهامداران و ذی نفعان دیگر است. علاوه بر آن، ساختاری ارائه می‌کند که از طریق آن اهداف شرکت، ابزار دستیابی به آن، اهداف و نظارت بر عملکرد شرکت تعیین می‌شود.

موسسات رتبه‌بندی از معیارهای کمّی و کیفی (محیط کسب‌وکار) برای ارزیابی شرکت‌ها استفاده می‌کنند. همه‌ این موسسات ابتدا به بررسی کیفی می‌پردازند و سپس تحلیل مالی را انجام می‌دهند. محیط کسب‌وکار (کیفی) شامل عوامل صنعت، وضعیت رقابتی، محیط عملیاتی، کیفیت مدیریت، کیفیت حسابداری و راهبری شرکتی می‌شود.

در این نوشتار به تحلیل راهبری شرکت اشاره می‌کنیم؛ طبق گفته سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD)حاکمیت شرکتی، شامل مجموعه‌ای از روابط بین مدیریت شرکت، هیأت مدیره، سهامداران و ذی نفعان دیگر است. علاوه بر آن، ساختاری ارائه می‌کند که از طریق آن اهداف شرکت، ابزار دستیابی به آن، اهداف و نظارت بر عملکرد شرکت تعیین می‌شود. به طور خلاصه حاکمیت شرکتی مجموعه‌ای از فرآیندهاست که به سرمایه‌گذاران خارجی درباره بازده عادلانه سرمایه‌گذاری آنان اطمینان می‌دهد. تمرکز سیستم‌های حاکمیت شرکتی بر روی مشکل نمایندگی است.
از جمله مواردی که در بررسی حاکمیت شرکتی مورد بررسی قرار می‌گیرد به شرح زیر است؛

تحلیل تفصیلی از موقعیت رقابتی و توان مالی سهامداران اصلی (مستقیم یا غیر مستقیم): بدیهی است که چنانچه سهامداران اصلی شرکت قدرت بیشتری داشته باشند، قادرند در زمان نیاز به نحو بهتری از شرکت‌های زیرمجموعه خود حمایت کنند. این حمایت می‌تواند شامل حمایت‌های مالی یا غیراز آن باشد.

ترکیب هیأت مدیره: آیا تعادلی بین تعداد اعضای موظف و غیرموظف وجود دارد؟ چنانچه تمامی اعضا موظف باشند، احتمال شکل‌گیری روابط دوستانه بین اعضا و مدیرعامل بیشتر می‌شود که می‌تواند منجر به اخلال در نقش نظارتی هیأت مدیره شود. همچنین رابطه‌ رئیس و مرئوس بین آنها برقرار خواهد بود. از طرفی اعضای موظف معمولاً درک بهتری از شرایط و فعالیت شرکت دارند بنابراین حضور آنها در ترکیب هیأت مدیره ضروری است. همچنین انتظار می‌رود اعضای هیأت مدیره دارای تخصص‌های متنوع باشند، در این صورت احتمال شکل‌گیری هم‌نوایی بین اعضا کمتر می‌شود بنابراین خواهند توانست از زوایای گوناگون با موضوعات برخورد کنند.

حقوق سهامداران اقلیت: شرکت‌های تجاری که بر اساس نظر اکثریت سهامداران خود اداره می‌شوند، اغلب نیازمند جذب سرمایه اشخاص خارج از شرکت هستند که این جذب سرمایه می‌تواند به شکل خرید سهام توسط اقلیتی باشد که اداره شرکت را در دست نداشته و از اوضاع شرکت بی اطلاعند. مشکل اینجاست که با اداره بر اساس نظر اکثریت، کمتر به حفظ حقوق اقلیت توجه می‌شود و در مواردی منجر به سوء استفاده اکثریت از قدرت خود علیه اقلیت می‌شود. در نتیجه باید زمینه‌ای ایجاد شود تا این گروه اطمینان پیدا کنند که حقوقشان مورد سوء استفاده قرار نمی‌گیرد. فرض کنید شخصی (حقیقی یا حقوقی)، همزمان سهامدار عمده دو شرکت x و y باشد، لذا این قدرت را دارد به شرکت x تکلیف کند که مواد اولیه یا قطعات را با حاشیه سود پایین در اختیار شرکت y قرار دهد، از آنجایی که این دو شرکت برای اوست، زیان x با سود y جبران خواهد شد. اما می‌دانیم سهامداران اقلیت شرکت x الزاماً سهامدار شرکت y نیستند در نتیجه متضرر خواهند شد. درمثالی دیگر فرض کنید در حالی‌که قیمت سهام شرکت x در حال کاهش است، سهامدار عمده به شرکت y دستور دهد که سهام شرکت x را خریده و از افُت قیمت آن جلوگیری کند( به عبارتی از قیمت سهام شرکت x حمایت کند). این دستور خرید منجر به خروج منابع از شرکت y شده و به زیان سهامداران اقلیت خواهد بود.
آیا شرکت از کمیته‌های تخصصی برخوردار است؟ اعضای آنها از خبرگی و تخصص لازم برخوردارند یا خیر؟ آیا جلسات به صورت منظم تشکیل می‌شوند یا خیر؟ انواع کمیته‌ها با توجه به ماهیت عملیات شرکت تعیین می‌شوند اما انواع مرسوم آن عبارتند از؛ کمیته تخصصی مدیریت ریسک، کمیته تخصصی حسابرسی داخلی، کمیته تخصصی‌سرمایه‌گذاری، کمیته تخصصی استراتژیک و بازاریابی، کمیته انتصابات و جبران خدمات.

  • میثم جمشیدی ثانی - کارشناس شرکت رتبه‌بندی اعتباری پایا
کد خبر 444863

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =