به گزارش صدای بورس، سرمایه گذاری نیرو از اوایل سال ۱۳۹۶ به شرکتی هلدینگ با موضوع فعالیت سرمایهگذاری در سهام و اوراق بهادار دارای حق رای شرکتها و اجرای طرحهای زیربنایی بخشهای تولیدی، انتقال، توزیع نیرو،آب، انرژی و ساخت و تولید تجهیزات صنعت آب و برق و غیره و سرمایه گذاری در بازار سرمایه تبدیل شده است. در حال حاضر این شرکت از طریق هلدینگ توسعه مدیریت نیروگاهی ایرسا مدیریت حدود ۸۵۰ مگاوات ساعت ظرفیت نیروگاهی در دو نیروگاه تابان یزد به ظرفیت ۵۰۰ مگاوات و نیروگاه خوی به ظرفیت ۳۵۰ مگاوات را بر عهده دارد . محمدجواد میرطاهر، مدیرعامل شرکت سرمایه گذاری نیرو به تشریح آخرین وضعیت هلدینگ و پروژههای توسعهای زیرمجموعهها پرداخت.
* هلدینگ سرمایهگذاری نیرو امروز حدود ۵/۱ درصد از تولید برق کشور را مدیریت میکند و هدفگذاری ظرفیت ۵۰۰۰ مگاواتی را اعلام کرده است. این هدف مبتنی بر چه پیشفرضهای کلانی طراحی شده و چه سناریوهای جایگزینی برای تعدیل یا تسریع توسعه در نظر گرفته شده است؟
هدفگذاری ظرفیت ۵۰۰۰ مگاواتی هلدینگ سرمایهگذاری نیرو بر مجموعهای از پیشفرضهای کلان و سناریوهای توسعهیافته استوار است. در این چارچوب، اقدامات اجرایی و مطالعاتی مختلفی طراحی و آغاز شده که هر یک نقش معناداری در تحقق این چشمانداز ایفا میکنند. نخست، طرح احداث نیروگاه ۵ مگاواتی CHP تدوین شده و فرآیند اخذ مجوزها و تأمین مالی اجرای آزمایشی آن در دستور کار قرار گرفته است. همچنین طرح توجیه اقتصادی مربوط به نیروگاههای کوچکمقیاس ماژولار (SMR) تهیه شده تا امکان ورود به این حوزه فراهم شود. در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر، مجوزهای لازم برای احداث یک نیروگاه خورشیدی بزرگمقیاس اخذ شده و روند اداری مربوط به مجوزات و تأمین مالی سه نیروگاه خورشیدی بزرگمقیاس دیگر نیز آغاز گردیده است. علاوه بر این، مجوزها و منابع مالی لازم برای احداث دو نیروگاه بادی با ظرفیت متوسط فراهم شده است. در بخش نیروگاههای برقآبی کوچکمقیاس نیز تفاهمنامههایی منعقد شده و انتقال دانش فنی و فرآیندهای لازم برای تأمین مالی این پروژهها در حال انجام است.
در حوزه حرارتی، مذاکرات اولیه برای تأمین مالی پروژههای بلوک ۲ نیروگاههای حرارتی تحت تملک شرکت شروع شده و همچنین تفاهمنامهای میان شرکت توسعه مدیریت نیروگاهی ایرسا و شرکت توسعه انرژی نفت و گاز الوان منعقد گردیده است. از سوی دیگر، فروش برق به صنایع با هدف ایجاد درآمدهای ارزی در دستور کار قرار گرفته و استفاده از مطالبات نیروگاهها از وزارت نیرو بهعنوان یکی از منابع تأمین مالی پروژهها نیز پیشبینی شده است. در زمینه ساخت و بهرهبرداری، قراردادهای BOT با صنایع برای احداث نیروگاه و فروش ارزی انرژی و همچنین پیشفروش برق در دوره احداث تنظیم شده است. افزون بر این، قراردادهای ECA و PAA با وزارت نیرو منعقد شده و احداث نیروگاه با روش BOO همراه با پیشفروش برق به وزارت نیرو دنبال میشود. مجموعه این اقدامات، بیانگر طراحی سناریوهای متنوع برای تعدیل یا تسریع توسعه ظرفیت نیروگاهی در چارچوب اهداف کلان هلدینگ است.
* ونیرو از یک هلدینگ صرفاً نیروگاهی به سمت فعالیت در حوزههای انرژی تجدیدپذیر، مدیریت آب و فاضلاب و حتی صنایع تکمیلی در حال حرکت است. نقشه راه تنوعبخشی پرتفوی و مرز میان «هلدینگ تخصصی انرژی» و «هلدینگ زیرساختی چندبخشی» چگونه تعریف شده است؟
حرکت هلدینگ ونیرو از یک شرکت صرفاً نیروگاهی به سمت فعالیت در حوزههای انرژیهای تجدیدپذیر، مدیریت آب و فاضلاب و حتی صنایع تکمیلی، بر اساس یک نقشه راه مشخص برای تنوعبخشی به پرتفوی و تعریف مرز میان «هلدینگ تخصصی انرژی» و «هلدینگ زیرساختی چندبخشی» دنبال میشود. در افق بلندمدت پنج تا دهساله، نخست ساختار رسمی هلدینگ ایجاد و بازطراحی شرکتهای تابعه انجام خواهد شد؛ بهگونهای که حوزههای فعالیت در قالب شرکتهای تخصصی زیرمجموعه شامل انرژی، بازرگانی، املاک، آب و فاضلاب، کشاورزی و رمزارز ساماندهی شوند. در ادامه، توسعه زنجیره ارزش انرژی و آب با محوریت سرمایهگذاری در پروژههای تکمیلی مانند تولید همزمان برق و آب، شیرینسازی، بازیافت فاضلاب و استفاده مجدد از پساب صنعتی دنبال میشود.
در همین افق، گسترش پرتفوی نیروگاهی با تمرکز بر انرژیهای تجدیدپذیر از طریق توسعه نیروگاههای خورشیدی، بادی و برقآبی کوچکمقیاس و نیز نوسازی نیروگاههای حرارتی موجود برنامهریزی شده است. همچنین ورود فعال به بازارهای منطقهای و صادرات انرژی و خدمات فنی، از جمله فروش برق، آب فرآوریشده و ارائه خدمات EPC و O&M در کشورهای همسایه مورد توجه قرار گرفته است.
در دوره کوتاهمدت یک تا سهساله، تکمیل مطالعات مرتبط با گذار به ساختار هلدینگی و تصویب آن در مجمع در دستور کار قرار دارد؛ اقدامی که شامل تدوین اساسنامه، ساختار مالکیتی و سازوکار تصمیمگیری متمرکز با رعایت الزامات قانون تجارت است. برای اجرای طرحهای اولویتدار، بهرهگیری از ابزارهای نوین بازار سرمایه همچون اوراق پروژه، صندوقهای بخشی و انواع روشهای تأمین مالی اسلامی پیشبینی شده است.
بهمنظور مدیریت یکپارچه، واحد همافزایی و کنترل عملکرد شرکتهای تابعه ایجاد خواهد شد تا نظام گزارشدهی، ارزیابی و مدیریت مالی و عملیاتی منظم در گروه برقرار شود. همزمان، پروژههای تجدیدپذیر مقیاس کوچک شامل نیروگاههای خورشیدی و بادی در مقیاس محدود با هدف آزمون مدلهای سرمایهگذاری راهاندازی میشود. فعالیتهای بازرگانی انرژی و تجهیزات نیروگاهی نیز با ایجاد یک بازوی تخصصی برای خرید، فروش و صادرات تجهیزات و مواد اولیه آغاز خواهد شد.
ورود کنترلشده به بازار کشاورزی و صنعت آب از طریق اجرای طرحهای گلخانهای، توسعه سیستمهای آبیاری هوشمند و پروژههای تصفیه و بازچرخانی آب در مناطق صنعتی مورد توجه است. همچنین پایش ناترازی بازار برق و تدوین راهبرد فروش به مصرفکنندگان بزرگ، از جمله بررسی امکان عقد قراردادهای مستقیم PPA و فروش برق به صنایع بزرگ، پیگیری میشود.
در حوزه فناوری، مطالعه و اخذ مجوزهای قانونی برای تولید رمزارز با مصرف بهینه انرژی و اجرای طرحهای آزمایشی در مجاورت نیروگاههای حرارتی با بهرهگیری از انرژی مازاد در دستور کار است. تکمیل این مسیر بدون تقویت سرمایه انسانی متخصص ممکن نیست؛ از اینرو جذب مدیران و کارشناسان مجرب در حوزههای آب، کشاورزی، بازرگانی و فناوری دیجیتال پیشبینی شده است. در نهایت، افزایش شفافیت و تعامل مستمر با سهامداران و نهادهای نظارتی از طریق استقرار نظام گزارشدهی منظم و برگزاری جلسات اطلاعرسانی دورهای دنبال خواهد شد. این برنامهها در مجموع مرزهای حرکت هلدینگ از انرژی به زیرساخت را روشن کرده و مسیر تدریجی تبدیلشدن به یک هلدینگ چندبخشی زیرساختی را مشخص میکند.
* ایرسا بهعنوان بازوی اصلی نیروگاهی شما عمل میکند. این شرکت چه نقش استراتژیکی در خلق ارزش گروه دارد و آیا قرار است تمامی پروژههای آینده از مسیر ایرسا انجام شود؟
این شرکت در راستای گسترش فعالیتها در حوزه نیروگاهی و به منظور ورود به بازارهای ملی و منطقهای و صادرات نیروی برق و تحقق هدف مالکیت، احداث و بهرهبرداری از ۵,۰۰۰ مگاوات نیروی برق شامل ۴۰۰۰ مگاوات نیروگاههای حرارتی سیکل ترکیبی و ۱۰۰۰ مگاوات نیروگاههای تجدیدپذیر در اقصی نقاط کشور در یک برنامه ده ساله، اقدام به سرمایهگذاری در شرکتهای فعال حوزه انرژی و نیروگاهی نموده است تا با جذب منابع مالی داخلی و خارجی مناسب بتواند به شرکتی اثرگذار در این حوزه تبدیل گردد.
* در سال گذشته بخشی از پرتفوی واگذار و بخشی دیگر تقویت شد. چارچوب تصمیمگیری «فروش / نگهداری / توسعه» سرمایهگذاریها بر چه مدلهایی استوار است؟
تصمیمگیری ما درباره فروش، نگهداری یا توسعه سرمایهگذاریها بر مبنای یک مدل سهبعدی است؛ ابتدا همه داراییها را بهطور منظم با روشهای علمی ارزشگذاری -مثل جریان نقدی تنزیلشده و مدلهای ریسک چندعاملی- بازبینی میکنیم تا بدانیم فاصله ارزش ذاتی و قیمت بازار در کجاست؟ سپس نتایج را در چارچوب اقتصاد ایران تفسیر میکنیم؛ تا مطمئن شویم هر تصمیم در برابر شوکها هم تابآوری دارد. در نهایت، تصمیمها را با یک نگاه پرتفویی و مهندسی مالی جمعبندی میکنیم. یعنی فارغ از جذابیت یک دارایی، ارزیابی میکنیم که افزودن یا کاهش آن چه اثری بر ریسک و بازده کل سبد دارد و آیا ساختار پرتفوی را کاراتر میکند یا نه. بر این اساس، بخشی از پرتفوی که به ارزش منصفانه رسیده بود یا نقش بهینهای در ریسک-بازده نداشت واگذار شد، و بخشهایی که با ارزشگذاری جذاب یا نقش استراتژیک همراه بودند تقویت شدند. تلاش ما این است که تصمیمها نه واکنشی، بلکه مبتنی بر مدل، سناریو و بهینهسازی پرتفوی باشد
* با توجه به جدول تولید و فروش ۶ ماهه و اختلافات قابل توجه میان میانگین نرخ فروش نیروگاهها (تابان، خوی، آریان زنجان)، عمده محرکهای رشد درآمد گروه چه بوده است؟ افزایش نرخ فروش، بهبود بهرهبرداری، تغییر ساختار سوخت یا تورم اسمی؟
نرخ فروش نیروگاههای خوی و تابان به علت حضور در بازار عمدهفروشی با نرخ فروش نیروگاه آریان به علت فروش از طریق قراردادهای خرید تضمینی وزارت نیرو (تفاوت روش فروش و اختلاف زیاد در نرخ) متفاوت است و این تفاوت به جوانی نیروگاه آریان برمیگردد. البته به صورت محدود نرخ خرید برق هم افزایش داشته است؛ ولی همانطور که قبلا هم افشا شده است، دو فاز گازی نیروگاه آریان بعد از مراحل فنی و COD در قالب قراردادهای ECA به فروش تضمینی برق با ظرفیت اسمی ۳۶۰ مگاوات رسیده است.
* سهم اجزای مختلف درآمدی -انرژی، آمادگی، خدمات جانبی، خرید تضمینی و جبران سوخت-در سود عملیاتی هلدینگ چگونه توزیع شده و کدام بخشها پایداری و قابلیت پیشبینی بالاتری دارند؟
در نیروگاههای خوی و تابان بخش اصلی درآمد مربوط به بخش انرژی (حدود ۷۵ درصد) بوده و مابقی موارد حدود ۲۵ درصد درآمد را تشکیل میدهند. در نیروگاه اریان زنجان به علت فروش در شرایط خرید تضمینی بخش اصلی درآمد مربوط به بهای آمادگی است (حدود ۹۰ درصد). درآمد آمادگی قابلیت پیشبینی بالا تری دارد.
* هلدینگ چه مدلی برای تحلیل حساسیت سود به تغییرات سقف قیمت بازار برق و نرخ سوخت دارد؟ در سناریوی افزایش ۲۰ درصد نرخ سوخت یا کاهش ۱۰درصد سقف قیمت انرژی، ساختار سودآوری چه تغییری میکند؟
به صورت کلی باید اینطور پاسخ داد: برای تحلیل حساسیت سود هلدینگ نسبت به تغییرات سقف قیمت بازار برق و نرخ سوخت، یک مدل سناریومحور طراحی کردهایم که روی دو محور کلیدی درآمد و هزینه کار میکند. در بخش درآمد، با استفاده از یک مدل Price–Volume، تأثیر سطوح مختلف سقف قیمت بازار برق را بر میانگین نرخ فروش نیروگاهها شبیهسازی میکنیم؛ این مدل به ما اجازه میدهد ببینیم تغییر سقف قیمت چگونه حاشیه سود هر نوع واحد تولیدی را - از سیکل ترکیبی تا حرارتی- تحت تأثیر قرار میدهد. در بخش هزینه، از مدلهایی استفاده میکنیم که اثر تغییرات نرخ سوخت (بهویژه گاز و گازوئیل) را بر هزینه تمامشده تولید برق محاسبه میکنند. ترکیب این دو، یک «ماتریس حساسیت» ایجاد میکند که در آن سود هلدینگ در برابر تغییرات همزمان سقف قیمت بازار برق و نرخ سوخت اندازهگیری میشود.
به طور خلاصه، مدل ما نه بر فرضیات ثابت، بلکه بر شبیهسازی چندسناریویی استوار است تا بتوانیم در محیط پرریسک و متغیر اقتصاد انرژی ایران با دقت بدانیم سود هلدینگ تحت چه شرایطی تابآور یا آسیبپذیر میشود. این حساسیتسنجی مبنای تصمیمگیریهای عملیاتی و سرمایهگذاری ماست و بهصورت دورهای بهروزرسانی میشود تا با تغییرات بازار همگام بماند.
در حال حاضر هزینه سوخت حدود ۳۵ درصد از هزینه کل نیروگاههای حرارتی را تشکیل میدهد لذا با افزایش ۲۰ درصدی نرخ سوخت نیروگاهی و با فرض ثابت ماندن سایر شرایط حدود ۷ تا ۱۰ درصد سودآوری نیروگاه کاهش مییابد. سناریوی کاهش سقف قیمت انرژی منتفی است؛ با این حال در صورت رخداد فرضی حدود ۲۰ درصد از سودآوری کاهش خواهد یافت.
* جبران هزینه سوخت (از ۷۵۰ تا ۲۷۰۰ ریال بهازای هر واحد سوخت) در سالهای اخیر بارها اصلاح شده است. آیا این مکانیسم را پایدار و قابل اتکا برای سرمایهگذاریهای بلندمدت میدانید یا آن را یک راهکار موقتی برای پوشش شکاف تعرفهای تلقی میکنید؟
به نظر میرسد با توجه به افزایش سهم فروش برق نیروگاهها در بورس انرژی و آزاد شدن قیمتها و نیز برنامه دولت در جهت افزایش نرخ سوخت تحویلی به نیروگاهها (موضوع گواهی سوخت) جبران هزینه سوخت به تدریج از درآمد نیروگاهها حذف خواهد شد.
* مطالبات صنعت برق از وزارت نیرو و مدیریت شبکه معمولاً با تأخیر تسویه میشود. چه سیاستهایی برای مدیریت ریسک اعتباری دولت و جلوگیری از انباشت مطالبات در سطح گروه اتخاذ شده است؟
اصل این مشکل بسیار جدی و چالش غیرقابل کتمان صنعت برق و نیروگاههای کشور است. ولی ما در هلدینگ سرمایهگذاری نیرو با افزایش میزان فروش برق در بستر بورس انرژی، انعقاد قرارداد دوجانبه برق جهت وصول سریعتر مطالبات، انجام مذاکرات با شرکت مدیریت شبکه برق ایران و شرکت برق حرارتی در خصوص تسویه مطالبات انباشته از سنوات گذشته، سعی در کاهش اثر این موضوع بر سودآوری داریم.
* پروژههای سیکل ترکیبی و تجدیدپذیر ذاتاً سرمایهبر و بلندمدتاند. مدل ایدهآل شما برای ترکیب منابع مالی (بدهی ارزی، بدهی ریالی، افزایش سرمایه، اوراق پروژهای، مشارکت بخش خصوصی) چیست؟
سعی ما این است که "انضباط مالی"، "تنوعبخشی هوشمندانه" و "اجتناب از تعهداتی که با نوسانات اقتصاد ایران سازگار نیستند" را جایگزین هر نسخه از پیشتعیینشدهای کنیم. ریسکهایی که بلندمدتاند با ابزارهای بلندمدت پوشش داده میشوند و ریسکهایی که کوتاهمدتترند با منابع کوتاهمدت. بنابراین بهجای اعلام یک مدل قطعی، از یک «سبد ترکیبی» استفاده میکنیم که بسته به مرحله پروژه، شرایط کلان اقتصاد، سیاستگذاری در حوزه انرژی و وضعیت بازار سرمایه تنظیم میشود. همچنین بدهی ارزی زمانی قابل اتکا است که متناسب با درآمد ارزی هِج شده باشد؛ بدهی ریالی زمانی کارآمد است که نرخ تأمین مالی با جریان نقدی پروژه سازگار باشد؛ افزایش سرمایه هنگامی منطقی است که بازده اقتصادی پروژه برای سهامدار بهطور شفاف قابل دفاع باشد؛ و اوراق پروژهای و مشارکت بخش خصوصی زمانی به کار میآیند که نیاز به تنوعبخشی به ریسک و جذب سرمایه نهادی مطرح باشد.
* عملکرد بازارگردان اختصاصی و خریدهای انجامشده طی دوره چه تأثیری بر نقدشوندگی سهم و ثبات قیمت داشته است؟ آیا استراتژی جدیدی برای بهبود روابط با سرمایهگذاران و ارتباط پایدار با بازار سرمایه تدوین شده است؟
بازارگردانی در شرکت ما دقیقاً طبق دستورالعمل اجرایی بازارگردانی در بورس و فرابورس انجام شده است؛ یعنی بازارگردان اختصاصی "افتخار حافظ"موظف بوده حداقل حجم سفارش، دامنه مظنه و فاصله زمانی بهروزرسانی سفارشها را طبق ضوابط سازمان بورس رعایت کند. در دوره اخیر، به واسطه تزریق قابل توجه منابع مالی، انجام این تعهدات باعث شد عمق سفارشها در دو سوی بازار افزایش یابد و در نتیجه، نوسانات غیرمنطقی قیمت کاهش پیدا کند. خریدهای انجامشده توسط بازارگردان نیز نقش مکمل داشت و نقدشوندگی سهم بهصورت معنادار بهبود یافت؛ بهویژه در روزهایی که حجم معاملات بازار تحت فشار بود. در اینجا از همکاران مجموعه افتخار حافظ بابت مدیریت خوبی که بر قیمت سهم اعمال کردند تشکر میکنم.
در کنار بازارگردانی، یک برنامه جدید ارتباط با سرمایهگذاران تدوین کردهایم که شامل انتشار منظم گزارشهای تحلیلی، ارائه NAV و ارزشگذاری پرتفوی، برگزاری نشستهای آنلاین با تحلیلگران و تقویت کانالهای اطلاعرسانی رسمی است. هدف این برنامه ایجاد رابطه پایدار و قابل اتکا با بازار سرمایه و کاهش عدمتقارن اطلاعاتی است؛ اقدامی که در آییننامههای سازمان بورس نیز دائماً بر آن تأکید میشود.
* پروژههای بادی آبان، خواف و خورشیدی چه نقشی در تغییر ترکیب پرتفوی شما دارند؟ آیا ونیرو قصد دارد سهم مشخصی برای انرژیهای پاک در افق ۱۴۱۰ تعریف کند؟
بله، حتماً چنین قصدی داریم. ما در مدت کوتاهی که از تغییر تیم مدیریتی گذشته است، مذاکرات جدی و البته اثرگذاری را برای انعقاد قرارداد ساختگاههای جدید انجام دادهایم و به ثمردهی این مذاکرات هم بسیار خوشبین هستیم. هدف قابل دستیابی ما در ۵ سال آینده ایجاد ۱۰۰۰ مگاوات نیروگاه تجدیدپذیر در اقصی نقاط کشور است. در این زمینه سرمایهگذاران خرد و متوسط در کنار صنایعی که قانوناً مکلف به انتقال بخشی از تقاضای برق خود به برق تجدیدپذیر یا ظرفیت اضافه شدهاند، متقاضی سرمایهگذاری و مشارکت در پروژههای سرمایهگذاری نیرو بودهاند.
* قراردادهای خرید تضمینی ساتبا از نظر نرخ، مدت و سازوکار تعدیل چه جذابیتهایی برای هلدینگ دارند؟ تجربه شما در تعامل با ساتبا برای توسعه تجدیدپذیر چه نقاط قوت و چالشهایی داشته است؟
با توجه به راهاندازی تابلوی برق سبز و گواهی rec در بورس انرژی و فروش با نرخ بالاتر از نرخهای تضمینی تعهد شده توسط ساتبا فروش در بورس مزیت بیشتری نسبت به قراردادهای خرید تضمینی دارد. هر چند که در سال اخیر نرخ خرید تضمینی نیز به مقدار قابل توجهی افزایش داشته است.
* مزیت رقابتی ونیرو در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر چیست؟ تجربه بهرهبرداری حرارتی؟ توان مالی؟ شبکه تأمین؟ یا قدرت هماهنگی با نهادهای تنظیمگر؟
همه موارد فوقالذکر به علت سابقه طولانی در زمینه نیروگاهداری از مزایای هلدینگ سرمایهگذاری نیرو است به علاوه اینکه این شرکت عزم جدی در زمینه توسعه چشمگیر تولید برق تجدیدپذیر در سالهای پیش رو دارد. همچنین تجربه و نیروی انسانی متخصص قابل توجه در گروه سرمایهگذاری نیرو که در راهاندازی نیروگاههای سیکل ترکیبی حضور داشتهاند به عنوان یک مزیت مهم در مذاکره با تأمینکنندگان مالی و بانکها میتوانند مورد استفاده قرار گیرند.
* مهمترین KPIهای عملیاتی که شخصاً برای نیروگاههای تابان، خوی و آریان زنجان پیگیری میکنید چیست؟ روند سه سال اخیر این شاخصها چگونه بوده است؟
در گروه نیروگاهی ما سه دسته شاخص را برای نیروگاههای تابان، خوی و آریان زنجان بهصورت مستمر رصد میکنم: قابلیت دسترسی و تولید، راندمان و مصرف سوخت، هزینه و پایداری عملیاتی. حالا اگر بخواهم به تفکیک نیروگاهها و روند سه سال اخیر اشاره کنم: تابان برای ما نیروگاه «راندمانمحور» است؛ یعنی تمرکز اصلی روی بهبود Heat Rate، کاهش مصرف ویژه سوخت و بالا نگهداشتن دسترسی در پیکهای حساس شبکه است. خوی برای ما از منظر پایداری تولید و ریسک شبکه شمالغرب اهمیت راهبردی دارد و آریان زنجان علاوه بر تولید، برای ما یک «پلتفرم توسعه» است؛ یعنی در کنار KPIهای کلاسیک، شاخصهای آمادگی برای توسعه ظرفیت و پروژههای بهبود نیز برای من مهم است. میتوانم بگویم روند سه سال اخیر در هر سه نیروگاه – با وجود تمام محدودیتهای سوخت، تحریم و نوسانات اقتصادی – ترکیبی از افزایش دسترسی، کاهش نرخ ازکارافتادگی، بهبود راندمان و کنترل هزینه به ازای هر واحد تولید بوده است. تأکید ما این است که این بهبودها صرفاً حاصل «فشار به تولید» نبوده، بلکه نتیجه یک کار مهندسیشده روی نگهداری، بهرهبرداری و بهروزرسانی تکنولوژی بوده است؛ چون معتقدیم در صنعت نیروگاهی، پایداری در KPIها مهمتر از جهشهای مقطعی است.
* چه برنامههایی برای دیجیتالیسازی عملیات نیروگاهی (هوشمندسازی زنجیره تولید–مصرف، نگهداشت پیشبینانه، کاهش تلفات، بهینهسازی مصرف سوخت) در دستور کار دارید؟
برنامههای هلدینگ برای دیجیتالیسازی عملیات نیروگاهی بر توسعه زیرساختهای دادهمحور و استقرار فناوریهای هوشمند در زنجیره تولید تا مصرف انرژی متمرکز است. در گام نخست، ایجاد زیرساختهای دیجیتال یکپارچه برای مدیریت کلان گروه در دستور کار قرار دارد؛ بهگونهای که سیستمهای برنامهریزی منابع سازمانی (ERP)، داشبوردهای مدیریتی و سامانههای هوش تجاری (BI) بهمنظور پایش لحظهای عملکرد مالی و عملیاتی هلدینگ پیادهسازی میشوند. همزمان، جذب مدیران و کارشناسان متخصص در حوزه فناوری دیجیتال با هدف تقویت توان داخلی و هدایت پروژههای تحول دیجیتال انجام خواهد شد. در ادامه، کنترلهای هوشمند در تمام زنجیره تولید تا مصرف برق اعمال میشود و پروژههای مرتبط با بهبود کیفیت شبکه و کاهش تلفات انرژی اجرا خواهد شد.
* سیاست هلدینگ در خصوص نوسازی یا ارتقای واحدهای قدیمی چیست؟ در تصمیم «ارتقا یا احداث جدید»، چه مدل اقتصادی و فنی استفاده میشود؟
در حال حاضر تمام تعمیرات اساسی و دروهای انجام شده و هیچ یک از واحدهای نیروگاهی حرارتی شرکت سرمایهگذاری نیرو برنامه نوسازی و ارتقای واحدها قدیمی ندارند. برنامههای توسعهای فعالیتها به شرحی که در سوالات قبل مطرح شدند، در دست اقدام است.
* در شرایطی که صنعت برق هم فرصت راهبردی دارد و هم ریسک تنظیمگری، پیام شما به سرمایهگذاران بلندمدت که میخواهند بر روی ونیرو بهعنوان یک هلدینگ پایدار حساب کنند چیست؟
سرمایهگذاری در صنعت برق، انتخابی راهبردی است. این صنعت نهتنها ستون فقرات توسعه اقتصادی و صنعتی کشور است، بلکه در دورههای گذار انرژی و رشد تقاضا، جایگاه ویژهای در امنیت ملی و رفاه اجتماعی دارد.
همچنین فرصتهای این حوزه به شرح زیر است:
تقاضای پایدار و رو به رشد: برق کالایی استراتژیک با تقاضای همیشگی لذا برخلاف بسیاری از صنایع بازار مصرف آن تضمینشده است.
تنوع مدلهای درآمدی: از خرید تضمینی تا فروش در بورس انرژی و قراردادهای دوجانبه، امکان مدیریت ریسک و افزایش بازده را فراهم کرده است. همچنین ورود نقدینگی به دلیل سرمایهگذاری شرکتهای مصرف کننده و بخش خصوصی بازار فروش برق را بیش از پیش جذاب نموده است.
همافزایی در هلدینگ: تجمیع نیروگاههای حرارتی، تجدیدپذیر و CHP در یک هلدینگ، مزیت مقیاس و تنوع سبد درآمدی ایجاد میکند.
در نهایت نگاه بلندمدت در این صنعت، نه صرفاً یک سرمایهگذاری مالی، بلکه شراکت در امنیت انرژی کشور است و همراهی با نهادی که هم پایداری مالی و تنوع در محصول را در اولویت قرار داده است اطمینان لازم را به سرمایهگذار خواهد بخشید.
-
نجمه آجربندیان - خبـرنگـار
-
شماره ۶۱۹ هفته نامه اطلاعات بورس






نظر شما