به گزارش صدای بورس،فصل دوم کتاب Irrational Exuberance با عنوان فارسی «سرخوشی غیرعقلایی» رابرت شیلر (ترجمه سیدفرهنگ حسینی، انتشارات چالش) پرده از یکی از اساسیترین و درعینحال کمتر درکشدهترین بخشهای اقتصاد جهانی برمیدارد: بازار اوراق قرضه و نرخهای بهره بلندمدت. این فصل با زبانی علمی و تحلیلی اما روان، نشان میدهد چگونه نرخ بهره بهعنوان «قیمت زمان» نهتنها ستون فقرات تمام تصمیمهای اقتصادی است، بلکه با رفتارهای انسانی، احساسات سرمایهگذاران و حتی حبابهای قیمتی گره خورده است.
چرا نرخ بهره اینقدر مهم است؟
شیلر توضیح میدهد که نرخ بهره در دو دسته اصلی تعریف میشود:
کوتاهمدت (وامها و تعهدات زیر یکسال) تحت کنترل بانکهای مرکزی
بلندمدت (اوراق قرضه و وامهای مسکن چنددهساله) بازاری سوداگرانه و پرنوسان که کمتر تحت کنترل سیاستگذاران است.
حرکت قیمت اوراق قرضه همواره معکوس نرخ بهره بلندمدت است. وقتی نرخ بهره پایین میآید، قیمت اوراق قدیمی با بازده بالاتر جهش میکند. این نوسانات میتواند رونق یا سقوطهای ناگهانی ایجاد کند؛ همانطور که در حبابهای دورهای این بازار دیدهایم.
حباب اوراق قرضه؛ واقعیت یا اغراق؟
همانطور که در بازار سهام حبابها رخ میدهند، بازار اوراق قرضه نیز گاهی گرفتار هیجان جمعی و قیمتگذاری بیشازحد میشود. شیلر یادآور میشود که پس از بحران مالی ۲۰۰۷–۲۰۰۹ و اجرای سیاستهایی چون تسهیل کمی (QE) و راهنمای آتی (Forward Guidance)، نرخهای بهره به سطوح تاریخی پایین رسید و حتی در برخی کشورها منفی شد.
این روند، هرچند برای سرمایهگذاران سود کوتاهمدت داشت، اما زمینهساز نگرانی از یک اصلاح شدید (Bond Market Correction) است؛ اصلاحی که میتواند بازارهای جهانی را تکان دهد.
رابطه نرخ بهره و بازار سهام؛ مدل فدرال رزرو و محدودیتهای آن
در دهه ۱۹۹۰، همزمان با اوجگیری بورس آمریکا، تحلیلگران از مدلی بهنام مدل فد (Fed Model) استفاده میکردند. طبق این مدل، کاهش نرخهای بهره بلندمدت، افزایش نسبت قیمت به سود (P/E) و رشد بازار سهام را توجیه میکرد.
اما شیلر نشان میدهد این رابطه پایدار نیست. پس از ترکیدن حباب فناوری در ۲۰۰۰، هر دو نرخ بهره و بازار سهام همزمان سقوط کردند و مدل فد عملاً بیاعتبار شد. نتیجه: نرخ بهره عامل مهم است، اما توضیحدهنده مطلق رفتار بازار نیست.
تورم، نرخ بهره و سردرگمی سرمایهگذاران
یکی از جذابترین بخشهای فصل، تحلیل رابطه میان تورم گذشته، تورم آینده و نرخ بهره بلندمدت است. شیلر با دادههای تاریخی (۱۸۷۱ تا ۲۰۱۴) نشان میدهد که:
نرخ بهره بیشتر با تورم گذشته همبستگی دارد تا تورم آینده.
این رفتار، برخلاف منطق اقتصادی است که انتظار دارد سرمایهگذاران برای حفظ بازده واقعی در آینده تصمیمگیری کنند.
نتیجه: مولفههای رفتاری و سوداگرانه نقش پررنگی در قیمتگذاری اوراق قرضه دارند.
نرخ بهره واقعی و بیتوجهی عمومی
مفهوم نرخ بهره واقعی (بهره اسمی منهای تورم) از اواخر قرن ۱۹ مطرح شد، اما حتی با توسعه اوراق قرضه شاخصبندیشده با تورم در دهه ۱۹۸۰، بسیاری از سرمایهگذاران هنوز اهمیت این ابزار را درک نکردهاند. شیلر این بیتوجهی را یکی از معماهای اقتصاد رفتاری میداند؛ چراکه این اوراق میتوانند بازده حقیقی و بدون ریسک را تضمین کنند.
آیا در آستانه ترکیدن حباب اوراق قرضه هستیم؟
با نرخهای بهره بسیار پایین یا منفی در آمریکا، اروپا و ژاپن حتی پس از ۲۰۱۲ بسیاری از تحلیلگران نسبت به شکلگیری یک حباب پنهان هشدار دادهاند. هرچند شیلر تأکید میکند که این حباب با الگوی کلاسیک (انتظارات بازده بالا) تفاوت دارد، اما اصلاح شدید قیمتی در صورت تغییر نرخهای بهره، میتواند موجی از بحرانهای مالی را به همراه داشته باشد.
چرا باید این فصل را بخوانید؟
این فصل فراتر از یک مرور تاریخی است؛ یک نقشه ذهنی برای درک ارتباط اوراق قرضه، نرخ بهره، تورم و بازار سهام ارائه میدهد. مخاطب یاد میگیرد که:
چگونه رفتارهای روانی و هیجانی قیمتگذاری را شکل میدهند.
چرا حتی در بازارهای بهظاهر منطقی، سوگیریهای رفتاری و ترسهای جمعی نقش محوری دارند.
و مهمتر، چطور این دانستهها را برای تصمیمهای سرمایهگذاری بهتر بهکار بگیرد.
اگر به دنبال درک عمیق از چرایی نوسانات اقتصادی و مالی هستید، یا میخواهید پیش از وقوع بحران بعدی، استراتژی سرمایهگذاری خود را بازنگری کنید.
چرا باید کتاب «سرخوشی غیرعقلایی» را بخوانید؟اگر میخواهید بفهمید چرا بازارهای مالی ناگهان به اوج میرسند و سپس سقوط میکنند و چطور میتوانید در این میان سرمایهگذاری هوشمندانه داشته باشید، کتاب «سرخوشی غیرعقلایی» رابرت شیلر (برنده جایزه نوبل اقتصاد) و ترجمه سیدفرهنگ حسینی همان کتابی است که نباید از دست بدهید.
این کتاب با نثری روان و دقیق و فنی با نگاهی ترکیبی از دادههای تاریخی، روانشناسی جمعی و تحلیلهای اقتصادی، نشان میدهد که پشت صحنه بازار سهام، اوراق قرضه و مسکن، همیشه فقط منطق اقتصادی نیست؛ ترس، طمع و هیجان جمعی بزرگترین بازیگران واقعیاند.
در فصل اول، شیلر نشان میدهد چطور حبابهای سهام شکل میگیرند و چرا سرمایهگذاران بارها همان اشتباهات تکراری را مرتکب میشوند.
در فصل دوم، وارد دنیای اوراق قرضه میشوید؛ بازاری که حتی با نرخهای بهره منفی، سرمایهگذاران را جذب میکند و گاهی در آستانه یک حباب خاموش قرار دارد.
در فصلهای بعدی، شیلر به بازار مسکن، اثر رسانهها و فرهنگ، و حتی سیاستهای دولتی میپردازد و نشان میدهد چگونه این عوامل میتوانند حبابهای مالی را شعلهور یا منفجر کنند.
این کتاب فقط یک تحلیل مالی نیست؛ یک نقشهراه برای هر سرمایهگذار، معاملهگر یا حتی پساندازکننده است تا در دوران بحران و رونق، تصمیمهای آگاهانه بگیرد، از دام حبابها دوری کند و سرمایهاش را رشد دهد.
خواندن این کتاب، بهویژه در دورانی که اقتصاد با نوسانات و بحرانهای پیاپی روبهروست، مثل داشتن یک چراغ راهنما برای عبور از طوفان بازارها است.






نظر شما