در سالهای اخیر با وجود تلاش در راستای تسهیل فرآیند ورود بنگاههای اقتصادی به بازار سرمایه و استفاده از ظرفیت موجود در آن، همچنان سهم اندکی از تأمین مالی اقتصاد کشور از این مسیر انجام میشود. براساس مفاهیم اولیه علم مالی، بازار سرمایه محلی است برای هدایت منابع سرمایهگذاران به سمت بنگاههای اقتصادی. بازاری که با ایجاد شفافیت اطلاعاتی و بهبود حاکمیت شرکتی، فضای مناسبی را برای اطمینان سرمایهگذاران و تسهیل بهرهمندی از منابع مالی برای بنگاههای اقتصادی به ارمغان خواهد آورد. ناکارایی در انتقال سرمایه از سرمایهگذار به سرمایهپذیر از دو منظر قابل بررسی است: عدم آشنایی صاحبان سرمایه مازاد با ساختار بازار سرمایه و نبود بسترهای مناسب و عدم توانایی پاسخگویی ساختار تأمین مالی به نیازهای موجود.
البته مشکل هدایت سرمایه مازاد به سمت موقعیتهای سرمایهپذیر با ظرفیت رشد بالا محدود به ایران و بازار سرمایه آن نیست. بهطور میانگین سالانه حدود 1200 میلیارد دلار سرمایه مازاد (سود) در دنیا ایجاد میشود که آماده سرمایهگذاری است و از این مقدار تقریبا 30 درصد آن، در موقعیت مناسبی سرمایهگذاری شده و مابقی وارد شبکه بانکی خواهد شد.
در ایران نیز شرایط تقریبا به همین گونه است. بهطوری که حجم حدود 1300 هزار میلیارد تومان نقدینگی با سهم حدود 85 درصدی سپردههای مدتدار در بازار پول، تقریبا برابر با 80 درصد GDP منتشر شده ایران توسط بانک جهانی است. این موضوع نشاندهنده آماده نبودن بازار سرمایه برای ورود سرمایه جدید و ایفای نقش اهرمی خود در انتقال منابع سرمایهگذاران به کارآفرینان و شرکتهاست. البته نرخهای بالای سود سپرده در سالهای اخیر، بازار پول را بهعنوان رقیبی در برابر بازار سرمایه قرار داد که در ایجاد این نسبت نقش مهمی داشته است. با این حال همچنان شاهد آن هستیم که بیشتر صندوقهای سرمایهگذاری با مدیریت ثبت یا ضمانت نقدشوندگی بانکها در جذب سرمایه موفقیت بیشتری داشتند که نشان میدهد اعتماد عموم جامعه به بازار پول بیشتر از بازار سرمایه است.
از طرفی ساختار بازار سرمایه ایران، توانایی و بستر مناسب جذب سرمایه مازاد خارج از کشور را نیز ندارد. طبق آمار از این سرمایه (مازاد) حدود 50 درصد متعلق به ایالت متحده آمریکاست که عملا امکان سرمایهگذاری در ایران را نخواهد داشت.
- شماره ۲۳۱ هفته نامه اطلاعات بورس - صفحه ۶
نظر شما