تکنرخی کردن ارز در ایران در ظاهر تصمیمی فنی و ساده به نظر میرسد، اما در عمل یکی از پیچیدهترین اصلاحات ساختاری اقتصاد ایران است؛ اصلاحی که انجام آن چهار دهه قبل باید صورت میگرفت.
از سوی دیگر، در داخل مجلس نیز هنوز طرفداران پرقدرتی برای نظام چندنرخی وجود دارند و ترکیب پیچیده منافع، مخالفتهای سیاسی و برداشتهای نادرست موجب شده که تکنرخی کردن ارز همواره به عنوان موضوعی پرریسک و هزینهزا مطرح شود. از آنجا که این بحث به شکل نادرست در افکار عمومی مطرح میشود، بخش بزرگی از مردم هم با آن مخالفت میکنند؛ زیرا پیامدهای ابتدایی آن بدون توضیح درست، به افزایش قیمت برخی کالاها تعبیر میشود. به همین دلیل تکنرخی کردن ارز فقط اصلاحی اقتصادی نیست، بلکه موضوع پیچیده سیاسی است که حل آن نیازمند اجماع و فهم مشترک میان سیاستگذاران، مجلس، جامعه نخبگانی و مردم است.
کسبوکارها، خانه، اجاره، پسانداز، دستمزد و حتی خرید نان و مواد غذایی با دلار انجام میشد. این دقیقاً نقطهای است که تورم از کنترل خارج میشود و نرخ رسمی و بازار آزاد یکی میشود؛ نه از روی اصلاح، بلکه از روی فروپاشی. یعنی همان بدترین اتفاق: قیمتها یکباره واقعی میشوند، اما این «واقعی شدن» نه بهتدریج و با حمایت، بلکه ناگهانی و همراه با سقوط معیشت اتفاق میافتد.
کد خبر 541491






نظر شما