به گزارش صدای بورس، روی کار آمدن ترامپ، شروع مذاکرات، استیضاح وزیر اقتصاد، چند ماه بیوزیری، جنگ، مکانیسم ماشه، بازگشت تمامی تحریمهای علیه ایران و افزایش شدید قیمت دلار و طلا در یکسال گذشته از جمله اتفاقاتی بود که اقتصاد کشور و بازار سرمایه ایران را تحت فشارهای بسیار زیادی قرار داد؛ این بازه زمانی را میتوان سختترین دوران اقتصاد کشور بعد از جنگ تحمیلی ۸ ساله عراق علیه ایران دانست.
به مناسبت گذشت یکسال از عمر ریاست حجتاله صیدی برای ارزیابی عملکرد وی و سازمان بورس با طراحی پرسشنامهای سعی در بررسی این عملکرد داشته ایم. در این گزارش با طرح برخی پرسشهای انحرافی (پرسشهایی که به ریاست سازمان و عملکرد صیدی مربوط نمیشود) سعی در صحتسنجی پاسخهای دریافتی داشتیم. بررسی دادههای دریافتی نشان میدهد پاسخ به برخی پرسشها نه از روی منطق که تنها بر اساس شرایط موجود و احتمالا سوءگیریهای ناشی از تجربیات افراد در بازار است. با این حال هفتهنامه اطلاعات بورس بر اساس اصل اطلاع رسانی اقدام به انتشار محتوای دریافتی کرده است. با این حال در شماره آینده، پرسشهای مطرح شده، تاریخ درج قوانین و حوزه اختیارات رئیس سازمان را بررسی خواهد کرد.
دامنه نوسان هیجان را کنترل نکرد
یکی از مواردی که در این پرسشنامه به آن پرداخته شد تاثیر دامنه نوسان محدود در کاهش رفتار گلهای و نوسانات مخرب بود که نیمی از شرکتکنندگان با چنین تاثیری مخالفت کردند و تنها ۳۰ درصد چنین تاثیری را تایید کردند. ضمن اینکه ۲۰ درصد از شرکت کنندگان در این حوزه اعلام بیطرفی کردند. این نتایج نشان میدهد که اکثریت جامعه آماری، دامنه نوسان را راهکار چندان مؤثری برای مهار رفتارهای هیجانی و ایجاد آرامش در بازار نمیدانند. البته این را نباید فراموش کرد که دامنه نوسان و کنترل نوسانات بازار به وسیله این ابزار محدود به یکسال اخیر نبوده و قدمت آن به تاریخ بازار سرمایه باز میگردد و نمیتوان توقع داشت دامنهای که در این سالهای متمادی محدود بوده در سختترین بازه زمانی اقتصادی کشور برداشته شود همچنین از منظر بسیاری از کارشناسان ادامه محدودیت دامنه در دوران پس از جنگ و کاهش ندادن آن به یک درصد اتفاق مثبتی بود که جلوی بسیاری از اتفاقات ناگوار را گرفت.

شفافیت بازار رد شد
بورس در هر کشوری نمادی از شفافیت بخش خصوصی است و بازار سرمایه نیز از این قاعده مستثنی نیست. انتشار صورتهای مالی شرکتها و اتفاقات درون آنها به صورت مداوم بر سامانه کدال موید همین نکته است با این حال در یکسال گذشته و در برخی موارد تاخیر در انتشار اطلاعات در کدال، انتشار زودتر از بارگذاری برروی سامانه کدال و یا عدم اعلام نظر دقیق توسط نهاد ناظر، نظر سرمایهگذاران را در حوزه شفافیت این بازار تغییر داده است. طبق این نظرسنجی و ارزیابی این گزاره که «توقف/بازگشایی نمادها بر اساس معیارهای شفاف و قابل پیشبینی انجام میشود.» ۷۰ درصد شرکت کنندگان این ملاک بسیار مهم شفافیت را زیر سوال بردهاند و افراد موافق و کاملاً موافق تنها ۱۲ درصد از آرا را به خود اختصاص میدهند که شکاف عمیق بین انتظارات فعالان بازار و عملکرد فعلی را به وضوح نشان میدهد. این آمار حاکی از بیاعتمادی عمیق و انتقاد گسترده از سوی فعالان بازار سرمایه نسبت به شفافیت و قابلیت پیشبینی در یکی از حساسترین موضوع های بازار یعنی توقف و بازگشایی نمادهاست. این موضوع میتواند به عنوان چالشی مهم برای نهاد ناظر در جهت بهبود اعتماد و افزایش شفافیت قلمداد شود. دریافت این موضوع، گزارش هفته آینده نشریه است.

افشای اطلاعات دیر شد
در مورد سئوال هفتم این پرسشنامه؛ زمان بارگذاری افشای اطلاعات بر روی سامانه کدال مدنظربود. در این پرسش مطرح شد که با گزاره «افشای اطلاعات بهموقع و مناسب است.» موافق هستید یا خیر؟؛ در این حوزه نیز ۶۰ درصد شرکتکنندگان با آن مخالف یا کاملاً مخالف هستند. ضمن اینکه افراد موافق و کاملاً موافق بیش از ۱۶ درصد جمعیت پاسخدهنده را تشکیل میدهند.

نصف بازار با افشای اطلاعات مشکلی ندارند
یکی دیگر از مواردی که در حوزه شفافیت بازار بسیار حائز اهمیت است کیفیت محتوای اطلاعات افشا شده توسط شرکتها بوده که پیش از سازمان بورس و اوراق بهادار به دو نهاد اصلی بورس و فرابورس مرتبط است که از میان شرکتکنندگان نظرسنجی ۵۶ درصد از کیفیت محتوای افشا ناراضیاند در حالی که ۱۸ درصد آن را قابل قبول میدانند. ضمن اینکه تعداد زیاد افراد بیطرف - معادل ۲۶ درصد- به خودی خود زنگ خطری است چر اکه در مباحث حساسی مانند کیفیت اطلاعات، بیطرفی اغلب به معنای نبود شفافیت کافی یا پیچیدگی غیرضروری اطلاعات است به گونهای که حتی فعالان بازار نیز نمیتوانند در مورد آن قضاوت روشنی داشته باشند. این موضوع اصل "قابل فهم بودن" اطلاعات را زیر سؤال میبرد.

نشت اطلاعات قطعی است!؟
پاسخدهندگان به پرسشنامه اطلاعات بورس به شکل قاطعانهای معتقدند بازار از معضل نشت اطلاعات محرمانه و افشای ناقص رنج میبرد. ۸۶درصد به صراحت وجود این معضل را تأیید کردهاند. این سطح از اجماع در نظرسنجیهای مالی بسیار نادر و نشاندهنده باوری عمیق و ریشهدار در بین بازیگران بازار است. این عدد به تنهایی نشان از یک شکست سیستماتیک در مکانیسمهای نظارتی و حکمرانی شرکتی دارد. همچنین فرسایش اعتماد عمومی، کاهش نقدشوندگی، خروج سرمایه و افزایش هزینه سرمایه از پیامدهای این اتفاق است. تعداد بسیار کم افراد بیطرف (۸ نفر) نشان میدهد این موضوع برای فعالان بازار مسئله سیاه و سفید است؛ تعداد کم بیطرفها نیز بیانگر آن است که نمیتوان منکر وجود این پدیده شد.

ابهام در دستورالعملها
فرآیند اطلاعرسانی و ابلاغ تغییرات در دستورالعملهای کلان بازار مانند عرضه اولیه و معاملات بلوکی با انتقاد کارشناسان و فعالان بازار سرمایه مواجه و سرمایهگذاران را در برنامهریزی با مشکل مواجه کرده است. نتایج این سنجه از چند منظر تخصصی حائز اهمیت فراوان است؛ اکثریت مخالف و بیاعتمادی به فرآیندها، بیطرفی بالا، نشانهای از ابهام و غیرقابل پیشبینی بودن در موضوعی مانند تغییر قواعد که باید کاملاً شفاف و قطعی باشد، بیطرفی به معنای «نمیدانم چه زمانی و چگونه قوانین عوض میشوند.» است. این امر به طور مستقیم اصل قطعیت در محیط کسبوکار و سرمایهگذاری را خدشهدار میکند.

بازارگردانی هم قبول نشد
طبق تجمیع پاسخهای به دست آمده؛ عملکرد بازارگردانان در بازار سرمایه با بحران نقدشوندگی و ضعف ساختاری مواجه است، بهطوری که ۷۴ درصد از شرکتکنندگان عملکرد آنها را "ضعیف" یا "خیلی ضعیف" ارزیابی کردهاند. این ارزیابی منفی نشاندهنده شکست در ایفای نقش اصلی بازارگردانی شامل حفظ نقدشوندگی پیوسته، کنترل شکاف قیمت و جذب شوکهای نوسانی است. این وضعیت به افزایش هزینه معاملات، تشدید نوسانات نامتعارف و اختلال در مکانیسم کشف قیمت منجر شده است. تعداد ناچیز ارزیابیهای مثبت (تنها ۱۰ نفر) و درصد قابلتوجه ارزیابی متوسط (۳۳ نفر) نیز حاکی از ناکارایی سیستم بازارگردانی در ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضا و ناتوانی در اجرای وظایف تعهدی خود است که به کاهش اعتماد سرمایهگذاران خرد و افزایش ریسک نقدشوندگی سیستمیک در بازار منجر میشود.

صندوقها در دوراهی تنوع و عمق بخشی
" سیاستگذاری در تنوع صندوقهای سرمایهگذاری در عمق بخشی بازار موثر بوده است؟ " نتایج پاسخ این نظرسنجی نشاندهنده دوگانگی آشکار در ارزیابی سیاستهای تنوع بخشی صندوقهای سرمایهگذاری است، بهطوری که ۵۳ درصد از پاسخدهندگان این سیاستها را در عمقبخشی بازار نامؤثر دانستهاند، در حالی که ۳۲ درصد آن را مؤثر ارزیابی کردهاند. درصد بالای مخالفان حاکی است که تنوع صندوقها بدون ایجاد تمایز واقعی در استراتژیهای سرمایهگذاری و عدم توسعه بازارهای مشتقه کارا نتوانسته به افزایش نقدشوندگی عمق بازار یا کاهش همبستگی غیرسیستماتیک منجر شود.

چرا دادهها کم است؟
اکثریت شرکتکنندگان این نظرسنجی معتقدند که گزاره «دسترسی دادهها برای تحلیلگران و نهادهای مالی مناسب است؟» از پایه غلط است که میتوان از آن این نتیجه را گرفت که شفافیت اطلاعاتی و دسترسی به دادههای باکیفیت به عنوان یکی از چالشهای اساسی بازار سرمایه ایران محسوب میشود. البته که این خود جای پرسش دارد که نهادهای مالی و فعالان بازار دقیقا به دنبال چه اطلاعاتی میگردند و چه چیز دیگری میخواهند که در صورتهای مالی شرکتها و افشای اطلاعات آنها وجود ندارد؟

صندوقتوسعه؛ ناتوانی دیگر
۷۴ درصد شرکتکنندگان عملکرد صندوق توسعه در بازه زمانی مدنظر را ضعیف و خیلی ضعیف تلقی کردهاند که این وضعیت میتواند نشاندهنده شکست در مکانیسمهای تزریق نقدینگی هدفمند، ضعف در زمانبندی مداخلات و ناتوانی در جذب شوکهای سیستماتیک دانست.

نارضایتی بالا از سازمان
بر اساس نتایج این نظرسنجی، عملکرد یکساله سازمان بورس با اقبال ضعیف بازار مواجه شده است، بهطوری که ۷۶ درصد از پاسخدهندگان عملکرد آن را در محدوده «ضعیف» تا «بسیار ضعیف» ارزیابی کردهاند. این عدد نشان دهنده موج شدید نارضایتی فعالان از وضعیت فعلی بازار است البته این را باید در نظر گرفت که بورس به عنوان دماسنج اقتصادی کشور نخستین جایی است که مشکلات اقتصادی و بحرانها نمود خود را در آن نشان میدهد و با توجه به سال سخت بازار سرمایه در این زمان نمیتوان توقع داشت که بورس از سایر بازارها جلوتر باشد همانطور که تجربه روسیه از جنگ با اوکراین این موضوع را نشان میدهد. همچنین باید بر این نکته تاکید کرد که بسیاری از اتفاقاتی که در این بازه زمانی رخ داده است از کنترل سازمان بورس و اوراق بهادار خارج بوده و نمیتوان نهاد را مقصر وضعیت فعلی دانست چراکه وضعیت فعلی منتج اتفاقات کلانی مانند جنگ، فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت تقریبی تمامی تحریمهاست و طبیعی است افراد در این شرایط مایل به تبدیل دارایی خود به اموال منقول با ارزش همچون طلا و دلار باشند که مصداق بارز نگه داشتن پول در متکا و زیر سر خود است!

صدای سهامداران
بر اساس تحلیل جامع نظرسنجی انجامشده از جمع کثیری از فعالان بازار سرمایه، که در آن از آنان خواسته شد پیشنهادات خود را برای بهبود عملکرد سازمان بورس و اوراق بهادار تهران ارائه دهند، مهمترین خواستههای جامعه سرمایهگذاری در چند محور کلیدی دستهبندی و اولویتبندی شد. این تحلیل که بر روی انبوهی از نظرات کیفی انجام شده است، نشاندهنده دغدغههای عمیق سهامداران و انتظارات آنان از نهاد ناظر بازار سرمایه است. پیشنهادات ارائهشده در ۱۰ محور اصلی قابل دستهبندی هستند. فراوانی و اولویت این محورها به شرح جدول زیر است.

نقد شدید بر دامنه نوسان: موضوع دامنه نوسان کنونی (مثبت و منفی ۳ درصد) به یکی از چالشبرانگیزترین موضوعات تبدیل شده است. بسیاری از پاسخها حاوی پیشنهاداتی مانند بازگشت دامنه به حالت قبلی (مثبت و منفی ۵ یا ۷ درصد)، حذف کامل دامنه نوسان یا اعمال دامنه نامتقارن
(مانند منفی ۳ و مثبت ۶) بود.
دغدغه عدالت و شفافیت: تأکید فراوانی بر لزوم مقابله با رانت اطلاعاتی، افشای معاملات صندوقهای حمایتی ودفاع از حقوق سهامداران خرد در مقابل نهادهای قدرتمند (حقوقیها) وجود دارد. بسیاری معتقدند بازار از تحلیل خارج شده و تحت تأثیر بازیگران خاص است.
درخواست استقلال عمل: بخشی از پاسخها بر لزوم استقلال سازمان بورس از بانک مرکزی و سایر نهادهای دولتی و تقابل جدی با تصمیمات مخرب بانک مرکزی تأکید داشتند تا سازمان بتواند بر اساس مصالح بازار سرمایه تصمیمگیری کند.
-
فائزه دلخوش - خبرنگار
- شماره ۶۰۷ هفته نامه اطلاعات بورس






نظر شما