صندوقهای اهرمی به عنوان پرریسک ترین ابزار در بازار سرمایه ایران شناخته می شوند. این ابزار به یک ابزار پیشنگر روند بازار تبدیل شده است. این موضوع در کنار نوسانات بالا و بازده بسیار بالاتر از شاخص در شرایط صعودی میتواند به یک ابزار فوق العاده جذاب در بازار سرمایه تبدیل شوند. به نحوی که در دوران رونق بازار شاهد حباب مثبت ده درصدی این صندوقها بودیم و حباب مثبت آنها بیانگر گارد صعودی بازار بود. منابع یک صندوق اهرمی معمولی برابر چند ده صندوق سهامی شده است اما این ابزار پرریسک، ناکارآمدیهای بالایی در ساختار خود دارد. مهمترین آن عدم وجود بازارگردان است که در نتیجه حباب منفی آن نیز میتواند تشدید شود و حباب منفی هم مانند حباب مثبت یک متغیر پیش نگر بازار شده که نشانی از روند نزولی دارد و اثر دومینو وار بر روند نزولی بازار دارند. در این شرایط نزولی، فشار بر ابطال واحدهای صندوق بیش از پیش میشود و در نتیجه صندوقها مجبور به فروش سهام می شوند. این موضوع خود روند نزولی را تشدید میکند و این دور باطل ادامه دارد. این موضوع، حباب منفیتر در این صندوقها را منجر میشود که نتیجه آن زیان سرمایهگذاران در مقایسه با خالص ارزش روز داراییها به دلیل حباب منفی ناشی از مالی رفتاری از جمله سوگیری بدبینی، اثر سرریز احساسات، نظریه چشم انداز، بیش واکنشی و سو عملکرد مدیر است. حال آن که پرریسک ترین ابزارهای مالی مانند صندوق پرریسکی مانند هج فاندها (صندوقهای پوششی) در دنیا به صورت صدور و ابطالی هستند و در ایران نیز ابزارهای پرریسکی مانند صندوقهای اهرمی بایستی به مکانیسم صدور و ابطالی تبدیل ساختار داده و سیستم صدور و ابطال آن از امکان فروش (ابطال) آنی به مدت دار تبدیل شود. این موضوع می تواند کمک شایانی به کاهش اثرات رفتاری صندوقهای اهرمی بر بازار و همچنین کاهش فشار این صندوقها در بازار به دلیل فشار برای ابطال و حذف علامت دهی بر این بازار منجر شود.
از سوی دیگر، کارمزد مدیر صندوقها بایستی متصل به عملکرد برای پرتفوی بورسی و لزوم کسب آلفا و همچنین نبود حباب منفی باشد. چندان منطقی نیست که سرمایه گذاران علاوه بر ضرر کاهش که در این هفتهها به سقوط ۵۰ درصدی اهرمیها هم رسیده، هزینههای مدیر را پرداختند و لزومی به پرداخت کارمزد مدیر در شرایط منفی شدن حباب نیست و این موضوع میتواند علاوه بر دغدغه امروز آنها که صرفا بزرگ ماندن و کسب کارمزد است، مجبور شوند به این تضاد منافع پایان دهند و برای بازده بهتر و پایان حباب منفی گام بردارند. همچنین ضرورت دارد تا نقش مشارکتکننده مجاز AP برای بازارگردانی صندوقهای سرمایه و اهرمیها تا اصلاح ساختار وضع شود. در مجموع ساختار سرمایهگذاری در صندوقهای اهرمی نیازمند بازبینی و اصلاح است و ابزارهای پرریسک در هیچ جای دنیا در بازار عادی معامله نمیشود.
-
سید فرهنگ حسینی - کارشناس بازار سرمایه
-
شماره ۶۰۲ هفته نامه اطلاعات بورس






نظر شما