به گزارش صدای بورس، در حالی که بازار سرمایه ایران با مشکلات ساختاری، مقاومت در برابر شفافیت و نبود استراتژی روشن مواجه است، اهمیت نهادهای تخصصی مانند مؤسسات رتبهبندی اعتباری بیش از پیش احساس میشود. مؤسساتی که میتوانند نقش ناظر بیرونی، داور حرفهای و نیروی محرکه اصلاحگری را ایفا کنند، اما در عمل همچنان با چالشهایی چون بیاعتمادی، عدم همکاری برخی مدیران و نبود نظام انگیزشی مؤثر مواجهاند. برای بررسی دقیقتر این موضوع، به سراغ مدیرعامل شرکت رتبهبندی اعتباری برهان رفتیم که سابقه عضویت ۸ ساله در هیأت مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار و همچنین عضویت یکساله در شورای عالی بورس دارد و قطعا یکی از بهترین افرادیست که میتواند در مورد ساز و کارهای این سازمان اظهار نظر، نقد و راهکارهای مورد نظر برای توسعه بازار را به آن پیشنهاد کند. قاسم محسنی با صراحت از وضعیت فعلی سخن میگوید: «رتبهبندی اعتباری در ایران هنوز رشد کافی نداشته است؛ یکی از دلایل آن، نبود اعتقاد عملی به اهمیت رتبهبندی در میان برخی مدیران و نهادهای نظارتی است.» او تأکید میکند که حتی چکلیستهای حاکمیت شرکتی نیز در حال حاضر بیشتر از آنکه ناظر بر محتوا باشند، به جنبههای شکلی محدود شدهاند.
در این گفتوگوی تفصیلی، از تجربه تعامل با بانکها و رتبهبندی صندوقهای سرمایهگذاری تا ضرورت ایجاد بازار مستقل برای اوراق بدون ضامن، از موانع فرهنگی و مقاومتهای مدیریتی تا الگوبرداری از تجربه کشورهای موفق، سخنان صریح و تحلیلی قاسم محسنی نمایی از وضعیت امروز و مسیر فردای رتبهبندی اعتباری در اقتصاد ایران را پیش چشم میگذارد.
* شرکت شما چه خدماتی به بازار سرمایه ارائه میدهد؟
رتبهبندی اعتباری برهان در حال حاضر خدمات متنوعی به بازار سرمایه ارائه میدهد، اما متأسفانه کمترین خدمات ما مستقیماً به بازار سرمایه مربوط است. اخیراً بخشی از خدمات ما به سیستم بانکی معطوف شده است، بهخصوص در حوزه رتبهبندی اعتباری برای مشتریان بانکها. برای مثال، با بانک ملت و بانک صادرات همکاریهایی آغاز شده و احتمالاً سایر بانکها نیز بهزودی به این روند ملحق خواهند شد، طبق مقررات بانک مرکزی برای اشخاصی که از بانکها، بیش از ۱۰۰ میلیارد تومان اعتبار درخواست میکنند، رتبهبندی اعتباری الزامی شده است.
* در زمینه رتبهبندی اعتباری چه فعالیتهایی انجام میدهید؟
ما در حال حاضر رتبهبندی اعتباری برای انتشار اوراق بهادار شرکتها و دریافت اعتبارات از بانکها انجام میدهیم. این رتبهبندیها به بانکها کمک میکند تا اعتبار مشتریان خود را ارزیابی کنند. علاوه بر این، درجهبندی عملکرد و رتبهبندی کیفیت مدیریت صندوقهای سرمایهگذاری را نیز انجام میدهیم. این فعالیت شامل بررسی عملکرد صندوقها و ارائه گزارشهایی است که به سرمایهگذاران کمک میکند تصمیمات بهتری بگیرند.
* در مورد چکلیستهای حاکمیت شرکتی چه اقداماتی انجام شده است؟
سال گذشته، سازمان بورس و اوراق بهادار الزام کرد که شرکتهای پذیرفتهشده در بورس و فرابورس چکلیستهای حاکمیت شرکتی را تکمیل کنند. این چکلیستها میتوانند توسط حسابرس یا مؤسسات رتبهبندی تکمیل شوند، بسته به انتخاب شرکت. ما با سازمان بورس مذاکراتی برای بهبود این فرآیند انجام دادهایم و این فرآیند در مراحل اولیه است. هدف این است که اصول حاکمیت شرکتی، که در کشورهای دیگر نیز رایج است، در ایران پیادهسازی شود.
* اصول حاکمیت شرکتی در کشورهای دیگر چگونه اجرا میشود؟
در کشورهای دیگر، شرکتهایی که اصول حاکمیت شرکتی، مسئولیتهای اجتماعی، و مسائل زیستمحیطی را رعایت میکنند، در تابلوهای جداگانهای در بورسها فهرست میشوند. این تابلوها به سرمایهگذاران نشان میدهند که کدام شرکتها پایدارتر هستند و به اصول گفته شده پایبندند. این موضوع باعث جلب اعتماد سرمایهگذاران شده و در چند سال اخیر بسیار مورد استقبال قرار گرفته است.
* چرا رعایت اصول حاکمیت شرکتی برای شرکتها مهم است؟
رعایت اصول حاکمیت شرکتی از تبدیل شدن شرکتها به حیاطخلوت مدیران یا سهامداران عمده جلوگیری میکند. این اصول تضمین میکنند که منافع عمومی رعایت شده و از سوءاستفادههای احتمالی جلوگیری شود. در گذشته، وقتی شرکتها از فضای دولتی به خصوصی واگذار میشدند، نگرانیهایی درباره مدیریت نادرست یا سوءاستفاده وجود داشت. حاکمیت شرکتی این نگرانیها را با ایجاد چارچوبهای نظارتی
برطرف میکند.
* چگونه میتوان اصول حاکمیت شرکتی را در شرکتها نهادینه کرد؟
برای نهادینه کردن اصول حاکمیت شرکتی، صرفاً وضع مقررات کافی نیست. نیاز به فرهنگسازی است تا این اصول به ارزشی درونی در شرکتها تبدیل شوند. هم سهامداران و هم عموم مردم باید انتظار رعایت این اصول را داشته باشند. همچنین، باید راهنماهایی برای پیادهسازی این اصول ارائه شود تا مدیران بدانند چگونه آنها را اجرا کنند.
* تجربهای از پیادهسازی اصول مشابه در حوزههای دیگر وجود دارد؟
بله، میتوان از تجربه پیادهسازی اصول مدیریت کیفیت جامع (Total Quality Management) درس گرفت. در کشورهای اروپایی و آمریکایی، موفقیت در پیادهسازی مدیریت کیفیت جامع به سه عامل بستگی داشت: فشار خارجی از رقبا (مانند شرکتهای ژاپنی و کرهای با کیفیت بالا)، منطقی بودن افزایش کیفیت برای مدیران (پذیرش درونی)، و وجود دستورالعملهای کافی برای هدایت مدیریت در زمینه اجرای این اصول. این سه عامل باید در حاکمیت شرکتی نیز بوجود آید تا شاهد پیادهسازی آن باشیم.
* مثال عملی از تأثیر فرهنگسازی در رتبهبندی اعتباری دارید؟
بله، در یکی از پروژههای رتبهبندی یک بانک ایرانی توسط یک مؤسسه رتبهبندی خارجی در سالهای گذشته دور، پرسشنامهای به مدیرعامل بانک که همزمان رئیس هیأتمدیره بانک نیز بود، ارائه شد که شامل این سوال بود: آیا تاکنون هیأتمدیره تصمیمی برخلاف نظر رئیس هیأتمدیره گرفته است؟ این سؤال باعث پریشانی و عصبانیت مدیرعامل بانک شد، چون از نظر او هیأتمدیره حق نداشت نظری مخالف وی داشته باشد و این نشاندهنده تاثیر فرهنگ بر اجرای اصول حاکمیت شرکتی است. چنین پرسشهایی به مدیران یادآوری میکنند که شرکتها حیاطخلوت آنها نیستند و باید پاسخگو باشند.
* چگونه میتوان رقابت سالم را در رتبهبندی شرکتها ترویج داد؟
یکی از روشها ایجاد رقابت از طریق انتشار رتبهبندیهاست. وقتی شرکتها در جدول رتبهبندی قرار میگیرند، هیچکس نمیخواهد در انتهای جدول باشد. این انگیزه باعث میشود شرکتها برای بهبود رتبه خود تلاش کنند. برای مثال، وقتی رتبهبندی کارگزاران توسط سازمان بورس شروع شد، ابتدا مقاومتهایی وجود داشت، اما پس از مدتی کارگزاران به رقابت پرداختند و حتی از سازمان بورس تشکر کردند؛ چرا که این فرآیند به ارتقای عملکردشان کمک کرده بود.
* آیا چکلیستهای حاکمیت شرکتی کافیست؟
چکلیستهای فعلی بیشتر به بررسی شکلی میپردازند و بررسیهای محتوایی کمتری انجام میدهند. مثلا علاوه بر وجود کمیته ریسک، باید خروجی و اثربخشی آن را نیز ارزیابی کنیم. این نیاز به قضاوت حرفهای دارد و نمیتوان آن را کاملاً فرموله کرد. سازمان بورس نیز موافق است که پس از اجرای مراحل اولیه، که تمرکز روی جنبههای شکلی دارد، باید به سمت بررسیهای محتوایی حرکت کنیم.
* رتبهبندی صندوقهای سرمایهگذاری چه تأثیری داشته است؟
برهان رتبهبندی صندوقهای سرمایهگذاری را زمانی شروع کرد که الزامی نبود. هیأتمدیره برهان تصمیم گرفت که این رتبهبندیها بهصورت رایگان منتشر شوند. پس از دو سال، مدیران صندوقها واکنش نشان دادند و حساسیتهایی ایجاد شد. برخی مدیران از رتبهبندیهای بالا برای تبلیغات استفاده کردند، در حالی که دیگران تلاش کردند رتبه خود را بهبود دهند. این نشان میدهد که استمرار در انتشار رتبهبندیها میتواند فرهنگسازی کند.
* چرا برخی صندوقهای سرمایهگذاری از انتشار رتبهبندی خودداری میکنند؟
سازمان بورس از پارسال رتبهبندی صندوقها را الزامی کرده، اما یک سال فرصت داده شده تا مدیران بتوانند نتایج را منتشر نکنند. متأسفانه بسیاری از مدیران از این فرصت استفاده کرده و رتبهبندیها را منتشر نکردند. این نشاندهنده مقاومت در برابر شفافیت است، اما اگر این فرآیند ادامه یابد، بهتدریج توجه سرمایهگذاران را جلب خواهد کرد.
* چه تعداد صندوق سرمایهگذاری در حال حاضر رتبهبندی میشوند؟
برهان در حال حاضر مشغول درجهبندی و رتبهبندی بیش از ۶۰ صندوق سرمایهگذاری است که نتایج برخی از آنها ارائه شده است. تعداد کل صندوقهای مشمول درجهبندی/رتبهبندی احتمالاً حدود ۹۰ صندوق است. برهان، اخیراً شیوهنامهای برای رتبهبندی صندوقهای اهرمی، کالایی، و بخشی تدوین کرده که قرار است امسال منتشر شود.
* آیا تجربه موفقی از رتبهبندی اعتباری در خارج از ایران وجود دارد که بتوان در ایران اجرا کرد؟
بله، در کشورهای دیگر، مانند آمریکا، رتبهبندی اعتباری از بازار شروع شد و بهتدریج با استقبال سرمایهگذاران مواجه شد. مقررات نیز نقش مهمی ایفا کرد؛ برای مثال، صندوقهای بازنشستگی نمیتوانند در اوراق با رتبه پایین سرمایهگذاری کنند. این قوانین باعث شدهاند که شرکتها برای بهبود کیفیت و شفافیت تلاش کنند.
* اجبار یا تشویق، کدامیک برای ترویج رتبهبندی در ایران مؤثرتر است؟
هر دو روش میتوانند مؤثر باشند. تشویق میتواند با ایجاد انگیزههای مالی و غیر مالی، مانند کاهش وثیقه برای شرکتهای با رتبه بالاتر در بورس کالا، انجام شود. اجبار نیز در برخی موارد، مانند الزام به انتشار رتبهبندی در عرضه عمومی اوراق بهادار، ضروری است. تجربه نشان داده که ترکیبی از این دو رویکرد بهترین نتیجه را میدهد.
* چرا بازار اوراق در ایران رشد کافی نداشته است؟
نسبت اوراق منتشرشده به تولید ناخالص داخلی (GDP) در ایران حدود ۲ درصد است که ۸۰ درصد آن دولتی است. این در حالی است که در کشورهایی مثل هند، برزیل، و مالزی، این نسبت بالای ۵۰ درصد است. مشکل اصلی تمرکز بیشازحد روی بازار ثانویه و غفلت از بازار اولیه است. بازار اولیه که محل تأمین مالی شرکتهاست، باید تقویت شود.
* چه پیشنهادی برای تقویت بازار اولیه دارید؟
ما پیشنهاد دادهایم که از تجربه بانک جهانی استفاده کنیم و بازار خاصی برای اوراق با رتبهبندی ایجاد شود. همچنین، هماهنگی بین مؤسسات رتبهبندی برای استانداردسازی ارزیابیها ضروری است. این کار باعث میشود رتبهبندیها قابلمقایسه و شفافتر شوند.
* چرا مدیران شرکتها گاهی در برابر رتبهبندی مقاومت میکنند؟
مدیران معمولاً ترجیح میدهند بدون نظارت و شفافیت عمل کنند، رتبهبندی میتواند شفافیت ایجاد کند. برخی معتقدند که شفافیت ممکن است به ضرر منافع شخصی آنها باشد. این مقاومت گاهی بهصورت پنهانی اعمال میشود و نیاز به فشارهای قانونی و فرهنگی برای غلبه بر آن وجود دارد.
* رتبهبندی اعتباری در ایران بهاندازه کافی رشد کرده است؟
خیر، صنعت رتبهبندی در ایران هنوز رشد کافی نداشته است. یکی از دلایل آن، نبود اعتقاد عملی به اهمیت رتبهبندی در میان برخی مدیران و نهادهای نظارتی است. همچنین، رقابت ناسالم بر سر قیمت خدمات رتبهبندی باعث کاهش کیفیت میشود، مشابه مشکلی که در صنعت حسابرسی وجود داشت.
* چه راهکاری برای مقابله با رقابت ناسالم در صنعت رتبهبندی پیشنهاد میکنید؟
باید استانداردهای کیفی برای رتبهبندی تعیین شود و هماهنگی بین مؤسسات رتبهبندی افزایش یابد. همچنین، فرهنگسازی و ایجاد رقابت سالم از طریق انتشار عمومی رتبهبندیها میتواند انگیزه این شرکتها را برای بهبود کیفیت افزایش دهد.
* فقدان استراتژی مشخص در بازار سرمایه ایران مشکلی ایجاد کرده است؟
بله، نبود استراتژی روشن در بازار سرمایه باعث شده که نقش نهادهای مالی، مانند مؤسسات رتبهبندی، کارگزاران، پردازشگران اطلاعات مالی، سبدگردانها، شرکتهای تامین سرمایه و غیره بهخوبی تعریف و با هم هماهنگ نشود. این مشکل مانند حرکت در شهری بدون نقشه است؛ بدون دانستن جهت، نمیتوان به مقصد رسید. کشورهایی مثل مالزی با داشتن برنامه مشخص برای بازار سرمایه پیشرفت کردهاند.
* تجربهای از مقاومت در برابر رتبهبندی در سازمان بورس وجود دارد؟
برخی از مدیران سازمان بورس معتقدند که افزودن رتبهبندی به فرآیندهای موجود ممکن است فرآیند رتبهبندی را از این هم پیچیدهتر و طولانیتر کند. این در حالی است که فرآیند رتبهبندی میتواند همزمان با بسیاری از فرآیندهای انتشار اوراق بهادار انجام شود. از طرفی لازم است فرآیند انتشار اوراق بهادار بازنگری و حواشی زاید آن که باعث پیچیدگی غیر ضرور و افزایش مدت اجرای فرآیند شدهاند، حذف شوند. بااینحال، پیشنهاد ما این است که بازار خاصی برای اوراق رتبهبندی شده در رقابت اوراق فعلی که اغلب با ضمانت، تعهدپذیرهنویسی و بازارگردانی منتشر میشوند، ایجاد شود. در این بازار نیازی به ضمانت، تعهدپذیرهنویسی و بازارگردانی نیست و در عوض نرخ اوراق آزاد است و توسط بازار تعیین میشود. نتیجه این رقابت به بسیاری از سوالات را پاسخ خواهد داد.
* اوراق بدون رتبهبندی منتشر نمیشوند؟
اگرچه سازمان بورس انتشار رتبهبندی را اختیاری کرده، اما ساختارها و فشارهای بازار بهگونهای است که عملاً تعداد اوراق رتبهبندی شده کم است. این نشان میدهد که بازار اوراق رتبهبندی شده، هنوز نیاز به حمایتهای قانونی بیشتری دارد.
* چگونه میتوان ترس از نوسان بازدهی اوراق اسلامی که سرمایهگذاران در آنها در سود و زیان شریکاند را کاهش داد؟
در اوراق بهادار اسلامی مشارکتی، قبل از اینکه نگرانی از نوسانات بازدهی وجود داشته باشد، نگرانی از نحوه محاسبه بازدهی است. به دلیل نبود سیستم حسابداری شفاف و نظارت دقیق، نحوه تسهیم درآمدها و هزینههای مشترک بین شرکت و دارندگان اوراق اسلامی شفاف نیست. علاوه بر نظام حسابداری روشمند، باید سیستمهای حسابرسی قوی نیز ایجاد شود تا سود و زیان اوراق بهادار اسلامی به دقت محاسبه و بهصورت شفاف گزارش شود. همچنین، استراتژی روشن برای ترویج اوراق اسلامی و کاهش ترس سرمایهگذاران ضروری است.
* چه راهکاری برای اجرای کامل سیاستهای اقتصادی پیشنهاد میکنید؟
مشکل اصلی در ایران اجرای ناقص سیاستهاست. باید سیاستها با تمام لوازم و پیشنیازهایشان اجرا شوند. بدون این، نمیتوان تشخیص داد که مشکل از سیاست است یا از اجرا. شجاعت در تصمیمگیری و پذیرش مسئولیت نیز برای موفقیت ضروری است.
* آیا مدیران بازار سرمایه برای اجرای رتبهبندی شجاعت کافی دارند؟
برخی مدیران ممکن است به دلیل نگرانی از واکنشهای منفی سرمایهگذاران، از انتشار اوراق با رتبهبندی اعتباری بدون ضامن استقبال نکنند. اما شجاعت همراه با عقلانیت و برنامهریزی دقیق میتواند این موانع را برطرف کند. بدون اعتقاد به درستی راه، پیشرفت دشوار است.
-
غریب حسینی - خبـرنگـار
-
شماره ۶۰۱ هفته نامه اطلاعات بورس






نظر شما