در سطح بینالمللی دو مدل ریاضی رایج یکی بر مبنای وزن مساوی و دیگری بر مبنای ارزش بازاربرای محاسبه شاخص یک بازار یا مجموعهای از داراییها وجود دارد. این مدلها در بازارهای جهانی نیز استفاده میشوند و نمیتوان ایرادی بنیادی به اصل روش محاسبه وارد کرد. در فضای داخلی، اما انتقاداتی نسبت به شاخص کل مطرح میشود مبنی بر اینکه شاخص نمیتواند تصویر دقیقی از وضعیت کلی بازار ارائه دهد، چراکه تحتتأثیر چند سهم بزرگ با ارزش بازاربالا قرار میگیرد. پیشنهاد میشود که تحلیلگران و سرمایهگذاران بهجای تمرکز صرف بر شاخص کل، شاخص هموزن را مبنای تحلیل وضعیت کلی بازار قرار دهند. در مواردی که تحلیلها بر پایه شاخص کل ارائه میشود، تفاوت قیمت معاملاتی هر سهم با ارزش بازاری آن، میتواند تأثیرات نامتقارنی بر شاخص کل داشته باشد. بههمین علت گاهی با مثبت بودن شاخص کل، ممکن است بیش از ۹۰ درصد بازار منفی باشد. در مقایسه با بازارهای جهانی، مفهوم «لات» های معاملاتی (حداقل واحدهای قابل معامله)، نقش مهمی در تنظیم اثرگذاری یکسان داراییها بر شاخص دارد. این موضوع میتواند ایدهای برای توازن و هموزنسازی تأثیر معاملات بر شاخص کل در بازار داخلی باشد. نرمافزار معاملاتی که بیش از یک دهه پیش برای بازار سرمایه تهیه شد، این قابلیت را دارد که با تعیین اندازه لات برای هر سهم، نوعی توازن در تأثیرگذاری شرکتهای کوچک و بزرگ بر وضعیت شاخص ایجاد کند که تحلیلگران میتوانند از آن بهرهمند شوند.
-
جواد عشقینژاد - کارشناس بازار سرمایه






نظر شما