بازار سرمایه ایران در شرایط کنونی تحت تأثیر متغیرهای متعددی قرار دارد که مهمترین آنها متغیرهای بنیادی اقتصاد کلان، یعنی نرخ بهره و نرخ ارز (بهویژه دلار نیما) هستند. این دو عامل، به همراه تحولات سیاسی و گمانهزنیهای مرتبط با مذاکرات بینالمللی، نقش تعیینکنندهای در جهتگیری بازار دارند. در این تحلیل، وضعیت کنونی بازار، عوامل مؤثر بر آن و چشمانداز آتی بررسی میشود.
نرخ دلار نیما نیز که بهعنوان معیاری برای ارزشگذاری شرکتهای صادراتی و وارداتی استفاده میشود، در حال حاضر حدود ۶۹ هزار تومان است. از سوی دیگر، نرخ بهره اوراق دولتی در محدوده ۳۳.۵ تا ۳۴ درصد قرار دارد که نشاندهنده هزینه بالای تأمین مالی در اقتصاد ایران است. این دو متغیر، بهعنوان شاخصهای کلیدی، بر ارزشگذاری سهام شرکتها تأثیر مستقیم دارند.
در روزهای اخیر نیز ارزش معاملات بازار به بیش از ۲۰ هزار میلیارد تومان رسیده که نشاندهنده تأیید بهقیمت بودن بازار است. این حجم بالای معاملات، حاکی از حضور پررنگ فروشندگان و خریداران در این محدوده قیمتی است و جدال تمامعیاری بین این دو گروه در جریان است. در رالی قبلی بازار، افزایش ارزش معاملات به این سطح، به اصلاح بازار منجر شد. اما در شرایط کنونی، عوامل سیاسی و گمانهزنیهای مرتبط با مذاکرات، تأثیر قابلتوجهی بر بازار داشته است.
با توجه به این شرایط، شاخص کل بورس در محدوده ۳,۱ تا ۳,۱۵ میلیون واحدی قرار دارد که به نظر میرسد قیمتگذاری منصفانهای را نشان میدهد. بازار در این سطوح نه بیش از حد ارزان است (با توجه به رشد اخیر شاخص) و نه بهصورت غیرمنطقی گران. این تعادل قیمتی نتیجه تعامل عرضه و تقاضا در بازار است که طی روزهای اخیر با حجم معاملات بالایی همراه بوده است.
در روزهای اخیر، بازار تحت تأثیر گمانهزنیهای سیاسی، بهویژه اخبار مرتبط با مذاکرات بینالمللی و همچنین حادثهای در بندرعباس، قرار گرفته است. این عوامل باعث شد که بازار در یک روز معاملاتی کاهش قابلتوجهی را تجربه کند. با این حال، خوشبینی نسبی به نتایج احتمالی مذاکرات، برخی سرمایهگذاران و شرکتها را به خرید در قیمتهای پایین ترغیب کرده است. این خوشبینی ریشه در تحلیلهایی دارد که احتمال به نتیجه رسیدن مذاکرات و کاهش تحریمها را بررسی میکنند. اگر مذاکرات به نتایج مثبتی منجر شود، میتوان انتظار داشت که ریسک سیاسی و اقتصادی کاهش یابد. این امر میتواند به کاهش نرخ بهره (ناشی از بهبود کسری بودجه دولت) و افزایش جذابیت بازار سهام منجر شود. برای مثال، ورود سرمایهگذاری خارجی یا ارائه راهکارهای عملی برای رفع تحریمها میتواند پالسهای مثبتی به بازار ارسال کند و زمینهساز رشد شاخص شود.
در مقابل، اگر اخبار ضدونقیض یا منفی از مذاکرات منتشر شود، بازار ممکن است واکنش منفی نشان دهد. این موضوع بهویژه در سهام شرکتهای بزرگ، که طی هفتههای اخیر رشد قابلتوجهی داشتهاند، مشهود است. با این حال، حتی در روزهای منفی اخیر، خریداران در قیمتهای پایین به شدت فعال بودهاند، که نشاندهنده وجود تقاضای قوی در بازار است. همچنین دلار آزاد در حال حاضر در محدوده ۸۰ هزار تومان با حمایت و مقاومت قوی مواجه است. در واکنش به اخبار منفی مرتبط با مذاکرات، دلار تا ۸۴ هزار تومان افزایش یافت، اما سپس به حدود ۸۳ هزار تومان بازگشت. این نوسانات نشاندهنده نبود قطعیت در بازار ارز و وابستگی آن به تحولات سیاسی است.
ارتباط بین بازار ارز و بازار سهام در اقتصاد ایران بسیار قوی است. کاهش ارزش دلار آزاد (ناشی از اخبار مثبت مذاکرات) میتواند به کاهش فشار تورمی و افزایش جذابیت سهام منجر شود. در مقابل، افزایش نرخ دلار میتواند هزینههای تولید شرکتها را افزایش دهد و بر سودآوری آنها تأثیر منفی بگذارد، مگر در مورد شرکتهای صادراتی که از افزایش نرخ ارز منتفع میشوند.
آینده بورس به شدت به دو عامل کلیدی وابسته است: متغیرهای اقتصادی و تحولات سیاسی. در سناریوی خوشبینانه، اگر مذاکرات به نتایج ملموسی منجر شود، میتوان انتظار داشت که ریسک سیاسی کاهش، سرمایهگذاری خارجی افزایش و کسری بودجه دولت بهبود پیدا کند. این عوامل میتوانند نرخ بهره را کاهش دهند و زمینهساز رشد جدیدی در بازار سهام شوند.
برای مثال، اگر پالسهای قوی از رفع تحریمها دریافت شود، شاخص کل میتواند به سطوح بالاتری صعود کند. در سناریوی بدبینانه، اگر مذاکرات به نتیجه نرسد یا اخبار منفی منتشر شود، بازار ممکن است وارد فاز اصلاحی شود. این اصلاح بهویژه در سهام شرکتهای بزرگ، که اخیراً رشد زیادی داشتهاند، محتمل است. شدت این اصلاح به میزان منفی بودن اخبار و واکنش سرمایهگذاران بستگی دارد.
-
احسان طاهری - کارشناس اقتصاد کلان
- شماره ۵۸۸ هفته نامه اطلاعات بورس






نظر شما