به گزارش صدای بورس، در شرایطی که دولتهای ایران و آمریکا در حال مذاکره هستند، بازار بورس ایران روندی مثبت را تجربه کرده است. تابلوی معاملات طی دو هفته گذشته عمدتاً سبز بوده و همین مسئله باعث افزایش نقدشوندگی در فروردین ماه شده است. اخبار منتشرشده نیز عمدتاً تأثیر مثبتی بر وضعیت بازار داشتهاند.
نقدشوندگی، همواره یکی از چالشهای جدی بورس ایران بوده و هست. درواقع نقدشوندگی به این معناست که سرمایهگذار تا چه حد میتواند در هر زمان ممکن، دارایی خود را به پول نقد تبدیل کند یا در نقطه مقابل، در زمان دلخواه سهام مورد نظرش را خریداری کند. در نبود نقدشوندگی، تصمیم گیری برای خرید و فروش سختتر شده و ریسک سرمایهگذاری افزایش مییابد. عواملی نظیر نبود شفافیت کافی در بازار، محدودیتهای قانونی، نوسانات شدید قیمت، کمبود خریدار و فروشنده و همچنین عدم تنوع در داراییها، از مهمترین موانع نقدشوندگی در بازار سرمایه بهشمار میروند. اما شاید مهمترین عامل را بتوان بیاعتمادی سرمایهگذاران نسبت به آینده بورس دانست؛ مسئلهای که منجر به کاهش عرضه و تقاضا شده و به شدت بر سطح نقدشوندگی تأثیر گذاشته است. در هفته منتهی به سوم اردیبهشتماه، شاخص کل بورس از سقف ۳ میلیون واحد عبور کرد. در همین بازه، ارزش معاملات که به عنوان شاخصی برای سنجش نقدشوندگی بازار در نظر گرفته میشود، به ۲۵ هزار میلیارد تومان رسید. همچنین ارزش بازار در زمان نگارش این گزارش ۹ هزار و ۹۰۰ هزار میلیارد تومان بوده است. با این وجود بازار سرمایه ایران همواره با چالش کمبود نقدشوندگی مواجه بوده و بر همین اساس، در این گزارش به بررسی راهکارهای افزایش نقدشوندگی پرداختهایم.
تجربیات جهانی در افزایش نقدشوندگی
نگاهی به تجربه کشورهای مختلف در حوزه بازار سرمایه نشان میدهد که برای افزایش نقدشوندگی، چند عامل اساسی نقش تعیین کنندهای دارند. در قدم اول توسعه بازارهای مالی شفاف و منظم، زمینه ساز مشارکت بیشتر سرمایهگذاران میشود. این موضوع شامل راهاندازی بورسهای جدید، تسهیل در ورود و خروج سرمایه و فراهم کردن زیرساختهای مناسب برای انجام معاملات است. در کنار آن بهبود دسترسی سرمایهگذاران به اطلاعات دقیق، شفاف و به روز درباره وضعیت بازار و داراییها، اعتماد عمومی را افزایش میدهد و موجب میشود سرمایهگذاران با اطمینان بیشتری وارد بازار شوند. همچنین تنوع در ابزارهای مالی از جمله اوراق بهادار، مشتقات مالی و صندوقهای سرمایهگذاری، انتخابهای بیشتری در اختیار سرمایهگذاران قرار میدهد و همین مسئله باعث افزایش تحرک در بازار میشود. یکی دیگر از راهکارهای مهم جذب سرمایهگذاران خارجی از طریق ارائه مشوقهای مالی و کاهش موانع ورود است؛ روشی که علاوه بر تأمین نقدینگی، میتواند به انتقال دانش و تجربههای موفق نیز کمک کند. در نهایت استفاده از فناوریهای جدید نظیر پلتفرمهای معاملاتی آنلاین و فناوری بلاکچین، باعث تسهیل روند معاملات و کاهش زمان انجام آنها میشود که این خود عامل مؤثری در بهبود نقدشوندگی بازار است.
ایجاد بازاری برای سهمهای بزرگ
مریم محبی، استاد دانشگاه مشاور اقتصادی و سرمایهگذاری در رابطه با نقدشوندگی بازار سرمایه ایران گفت: نقدشوندگی یا نقدینگی، در حال حاضر یکی از بزرگترین چالشهای بازار سرمایه ماست. قفل شدن سهام در صفهای خرید و فروش از یکسو و از سوی دیگر محدودیت دامنه نوسان و مسئله حجم مبنا، از جمله موانع جدی در این حوزه هستند.
این روندها در سایر کشورها نیز تجربه شدهاند؛ کشورهایی مانند امارات و سایر بورسهای کوچک نیز با چنین سازوکارهایی مواجه بودهاند، اما نباید فراموش کنیم که ذات بازار سرمایه، ذات یک بازار آزاد است؛ بازاری مبتنی بر عرضه و تقاضا. یعنی در بازار آزاد تنها نیرویی که میتواند بر قیمتها تأثیرگذار باشد، عرضه و تقاضاست که آن هم نشأت گرفته از برداشتهای فعالان بازار است.
مریم محبی افزود:وقتی نیروهای دیگری را وارد این بازار میکنیم مانند حجم مبنا، دامنه نوسان و غیره در واقع در حال تحمیل یک تفکر متفاوت بر این سیستم هستیم و محدودیتهایی فراتر از عرضه و تقاضا را در شکل گیری قیمت دخیل میکنیم. بنابراین خیلی راحت، کل مکانیسم بازار میتواند به این محدودیتها واکنش نشان دهد. ما ذات بازار سرمایه، که ذاتاً مبتنی بر آزادی و کارایی است، را در قالب اقتصاد دستوری میگنجانیم؛ اقتصادی که ساختار کلان کشور ما نیز بر همان اساس استوار است. در نتیجه بازار آزاد نمیتواند در دل یک بازار محدود دوام بیاورد.
وی ادامه داد: وقتی درباره محدودیتهای بورسی صحبت میکنیم، باید توجه داشته باشیم که ریزشها و رشدهای شدید در بورسهای جهان نیز رخ میدهند اما تفاوت اساسی اینجاست که آنها بازار آزادی دارند و محدودیتهای نظارتیشان بسیار کمتر از ماست. اگر بهدنبال افزایش نقدشوندگی بازار هستیم که خود میتواند عامل جذب سرمایه باشد اولین گام این است که آزاد بودن و کارا بودن بازار سرمایه را به رسمیت بشناسیم.
این مدرس دانشگاه درمورد آزاد بودن بازار اضافه کرد: حالا ممکن است این پرسش مطرح شود که اگر بخواهیم آزاد بودن بازار را اجرایی کنیم، آیا میتوانیم مثلاً نمادهایی مثل «فولاد» و «فملی» را با سهام استانی یا سهمهای بازار پایه مقایسه کنیم؟ پاسخ روشن است: ذات این سهمها با هم متفاوت است. ما در بازار سهامی داریم که با ورود تنها ۵ هزار دلار میتواند وارد صف خرید یا فروش شود. بهعبارت دیگر مارکتکپ برخی سهمها آنقدر کوچک است که تنها با ورود سرمایهای در حد یک یا دو میلیارد تومان میتوان روی نمودار آن سهم تأثیر گذاشت.
محبی در پایان تاکید کرد: دومین عامل مؤثر بر نقدشوندگی، همین عدم همخوانی بین نمادهای مختلف در بازار است. بنابراین یکی از راهکارهای پیشنهادی این است که بازار بورس و فرابورس را از یکدیگر جدا کنیم. در گام نخست باید بپذیریم که بازار سرمایه باید یک بازار آزاد باشد و هیچ نیرویی جز عرضه و تقاضا نباید در آن نقشآفرینی کند. سپس سهمهای بسیار بزرگ با مارکتکپ بالا مثلاً ۱۰ نماد اصلی یا حتی ۵۰ نماد برتر را جدا کنیم. دامنه نوسان و حجم مبنا را برای این سهمها حذف کنیم و سازوکاری فراهم کنیم که تنها عرضه و تقاضا بر قیمت اثر بگذارد. سایر نمادها هم در بازاری دیگر مثلاً فرابورس معامله شوند، با همان محدودیتهای موجود. این پیشنهاد به این دلیل ارائه میشود که بازار سرمایه ما بازاری جوان است؛ بازاری که بعد از جنگ تحمیلی شکل گرفت و هنوز ۴۰ سال از عمر آن نمیگذرد. علاوه بر جوان بودن، بازار ما کوچک هم است. ممکن است انتقادی مطرح شود که بازارهایی مانند بورس امارات از نظر سنی کوچکتر از ما هستند، اما نباید فراموش کنیم که ساختار اقتصادی آن کشورها، تولید ناخالص داخلی (GDP) و پشتوانه اقتصادیشان با ما تفاوت دارد. بنابراین قیاس سادهای نیست. ناچاریم مسیر آزمون و خطا را طی کنیم و بهتدریج با شناخت نیروهای تأثیرگذار بر بازار مانند دخالتهای دستوری، ناکارایی ساختار و ناهمخوانی بین اندازه شرکتها به سمت بازاری کاراتر حرکت کنیم.
افزایش سهمهای با شناوری بالا
مدیر سرمایهگذاری سبدگردان داریوش در رابطه با بازار گفت: یکی از موارد مهمی که همیشه به آن دقت میشود بحث نقد شوندگی بازار است، معمولا نقد شوندگی در سهمهای بزرگ و سمهایی که شناوری آزاد بالاتری دارند به نسبت بیشتر از سهمهای کوچکتر است زیرا سرمایهگذاران فعال در آن سهام خیلی بیشترند و طبیعتاً میتوان گفت که وضعیت معاملاتی آن هم بهتر بوده پس در نتیجه نقدشوندگی بهتری هم دارد.
اما در مجموع وقتی از نقد شوندگی بازار صحبت میکنیم منظور معاملات آن هم معاملات خردی است که در بازار انجام میشود و معمولاً در سهام بزرگ این وضعیت معاملات بهتر است هرچند که روزهایی پس از عرضه اولیه هم میشود گفت وضعیت آنها هم به نسبت بهتر هست اما هیچ جایگاهی به اندازه سهمهای بزرگ ارزش نقد شوندگی بازار را تضمین نمیکند به همین خاطر است که وقتی شاهد معاملات خوب در صندوقهای سرمایهگذاری هستیم معمولاً آنها هم اقبال به این دارند که به همین دلیل سهام شرکتهای بزرگ را خریداری کنند. در چند سال اخیر هم که شاهد افزایش تعداد صندوقها و بزرگتر شدن آنها بودیم دیدیم که سهام بزرگ و معمولاً سهامی که DPS مناسبی دارند رشد بیشتری نسبت به سهم های کوچکتر داشتند، یکی از مواردی است که باعث این شده که صندوقهای سرمایهگذاری وقتی صدور میخورند سعی میکنند سهامی را خریداری کنند و اولویتشان سهامی است که وضعیت معاملاتی خوبی دارد و اگر احیاناً زمانی ابطال بخورند و شرایط خاصی پیش آید و بخواهند اقدام به فروش کنند در سهام آن شرکت ها هم خریدارانی وجود خواهد داشت.
رسول جاویدی افزود: بزرگتر شدن صندوقهای سرمایهگذاری یکی از مواردی است که میتواند به بحث نقدشوندگی در سهام بزرگ کمک شایانی کند هرچند که نهادهای ناظر و بازار هم در بازار وجود دارد که اقدام به خرید و فروش میکند. از طرف دیگر روی برخی از سهام شرکتها میبینیم که بازارگردان فعالی وجود دارد، در صندوقهای سرمایهگذاری به دلیل الزامات فعالیت بازارگردانها بیشتر است اما در شرکتهایی که بازارگردان خوب و فعال و بعضاً حتی دو الی سه بازارگردان دارند میبینیم که وضعیت معاملاتی آنها هم بهتر است. پس یکی از مواردی که میتوان روی آن در خصوص افزایش نقدینگی و نقد شوندگی حساب کرد به بحث حضور فعال بازارگردانها در آن نماد بازمیگردد.
وی درمورد روشهای موسوم در دنیا گفت: اگر بخواهیم در خصوص بازارهای جهانی هم صحبتی داشته باشیم با توجه به وضعیت معاملاتی و اینکه میتوان در هر جای دنیا در این بازارها فعال بود بنابراین تعدد بازارسازها را داریم و البته خریدهایی که بیشتر به صورت الکترونیکی انجام میشود تا دستی، همه این موارد باعث میشود که در بازارهای بینالمللی هم عمق بیشتری را از بازار داشته باشد و هم وضعیت معاملاتی و نقد شوندگی آن بازارها بیشتر و بیشتر شود. با توجه به الزامات داخلی نمیتوان خیلی برنامههای خاصی در آن بازارها با توجه به اینکه عمق بازار همان آن گونه که باید و شاید زیاد نیست فعال کرد، بنابراین وقتی که از آنها تا حدودی دور هستیم میتوان گفت وضعیت نقدشوندگیمان هم قطعاً نمیتواند با حضور این تعداد فعال سرمایهگذاری که در بازار وجود دارد به بازارهای جهانی حتی نزدیک شود.
او اضافه کرد: قطعاً یکی از مشکلاتی که در بازارهای نزولی داریم همین بحث نقد شونده بودن سهام است که ماهیت بازار که بر اساس همان نقد شوندگی سریع است را به چالش میکشد که با گسترش صندوقهای سرمایهگذاری و البته حضور فعالتر بازارگردانها این مورد تا حدود زیادی درحال برطرف شدن است، البته بازار سازها هم همیشه در مواقع خاص سعی کردهاند که با خریدهایی که انجام میدهد تا حدودی بازار را نقدشونده کنند. جاویدی در پایان تاکید کرد: نکته پایانی اینکه اگر بعضاً به دلایل اتفاقات خاصی که نمونه آن را خصوصاً در سال گذشته هم داشتیم و شاهد صفوف فروش باشیم و بازارساز و یا بازارگردانها نتوانند آنطورکه باید و شاید اقدام به خرید سهام کنند با چالشهای زیادی مواجه خواهیم شد؛ چالشهای جدی همچون خروج سرمایهگذاران بیشتر از بازار که میتواند بزرگترین چالش باشد.
-
نگین عظیمی - خبرنگار
-
شماره ۵۸۷ هفته نامه اطلاعات بورس






نظر شما