به گزارش صدای بورس، کرادفاندینگ، دامنه نوسان، انتشار اوراق و مهمتر از همه سهام پروژهها از مسائل روز بازار است که ذهن بسیاری از فعالان را به خود مشغول کرده است. ضمن اینکه سکوهای فروش و یا خالی فروشی طلا نیز از علامت سوالهای مهم است که همه آنها نیاز به تحلیل و بررسی دقیق خود دارند تا بتوان درمورد آنها نظر نهایی را صادر کرد؛ در همین راستا به سراغ مدیرعامل یکی از بزرگترین تأمین سرمایههای حال حاضر بازار یعنی تأمین سرمایه امید رفتیم و در گفتوگویی که با سید محسن موسوی داشتیم به این مسائل و همچنین آینده بازار سهام، برنامههای توسعهای و عملکرد درخشان این تأمین سرمایه در سال ۱۴۰۳ پرداختیم که در ادامه آن را میخوانید.
* بزرگترین دستاورد «امید» در سال ۱۴۰۳ را چه میدانید؟
۱۴۰۳، سال بسیار پرکاری بود و اگر بخواهیم در بخشهای مختلف اقدامات انجامشده را مرور کنیم، فکر میکنم جذابترین بخش آن بحث شرکتهای سهام پروژه بوده که سال گذشته توانستیم شرکت سوخته سبز زاگرس را عرضه کنیم و امسال نیز دومین مرحله آن را انجام دادیم. همچنین، برای چهار شرکت سهامی دیگر در این حوزه موافقت اصولی گرفتیم و در تلاش هستیم تا شرکت طلوع فولاد پارس را تا پایان سال عرضه کنیم و به عنوان دومین شرکت سهامی این پروژه و اولین شرکت سهامی که در بورس پذیرش میشود، کار را نهایی کنیم.
* برای خصوصیها چقدر اوراق منتشر کردید؟
رکورد تعداد انتشار اوراق در سال را در صنعت شکستیم. تاکنون ۱۸ مورد انتشار اوراق نهایی شده و سه مورد دیگر نیز در حال پیگیری است. در مجموع، فکر میکنم امسال بیش از ۲۰ مورد انتشار اوراق شرکتی انجام خواهد شد و این عدد نزدیک به ۲۰ هزار میلیارد تومان تأمین مالی برای شرکتهای خصوصی است، از ۵۰ میلیارد تومان برای شرکتهای کوچک تا ۴۰۰۰ میلیارد تومان برای شرکتهای بزرگتر در صنایع مختلف مانند دارویی، غذایی، فولاد، پتروشیمی و معدنی. تقریباً در همه صنایع این موضوع را پیگیری کردهایم و به نتیجه رساندهایم.
* اوراق دولتی چطور؟
در بخش انتشار اوراق دولتی، سال گذشته از کل سیستم بانکی توانستیم بیشترین اوراق دولتی را بفروشیم و برای بخش دولتی حدود ۵۰ هزار میلیارد تومان تأمین مالی کردیم. ضمن اینکه تاکنون در سال ۱۴۰۳، این عدد به حدود ۴۰ هزار میلیارد تومان رسیده است. پس از بانک ملت، ما در تأمین سرمایه امید دومین نهادی بودیم که توانست تأمین مالی بخش دولتی را انجام دهد و اگر بتوانیم حجم تعهدات قبلی خود را انجام دهیم، امسال نیز مانند سال گذشته بیشترین تأمین مالی بخش دولتی را در کشور انجام میدهیم. البته این دستاوردی است که تاکنون اتفاق نیفتاده بود، یعنی یک شرکت تأمین سرمایه بتواند از بزرگترین بانکهای کشور نیز بیشتر به بخش دولتی کمک کند.
* برنامهای برای عرضه اولیه تا پایان سال دارید؟
در بخش عرضه اولیه، ده شرکت را پیگیری و رصد کردیم و با وجود شرایط نامساعد بازار توانستیم تاکنون چهار عرضه اولیه انجام دهیم و فکر میکنیم تا پایان سال دو عرضه اولیه دیگر نیز داشته باشیم و احتمالاً در بخش عرضه اولیه امسال رتبه اول را کسب کنیم. عرضه اولیههای ما دو نکته مثبت داشت: نخست اینکه اولین بار بود که توانستیم بیمارستان مهر امام را پذیرش و عرضه اولیه آن را نهایی کنیم که به نظر من بینظیر بود. دوم اینکه شرکت آلومینا را توانستیم ارزشگذاری، تعهد پذیرهنویسی و بازارگردانی کنیم و به دولت کمک کردیم تا آخرین شرکت دولتی خود را عرضه کند. این نکته بسیار مهم است که آلومینا یکی از بزرگترین شرکتهای دولتی ماست و در سالهای اخیر هیچ شرکتی توسط دولت به بورس عرضه نشده بود. این نیز دستاوردی بود که توانستیم در کنار دولت باشیم و به تأمین مالی کمک کنیم، چه در بخش اوراق شرکتی، چه اوراق دولتی و چه عرضه اولیه.
* در حوزه ابزار چه کردید؟
امسال صندوق گنجینه مهر خود را به صندوق قابل معامله با نماد آسان تبدیل کردیم و رکوردی را شکستیم که شاید کمتر دیده شده است. در یک روز، بیش از ۱۲۰۰ میلیارد تومان منابع جذب کردیم که در نوع خود بینظیر بود. فکر میکنم تاکنون هیچ صندوقی نتوانسته در یک روز ۱۲۰۰ میلیارد تومان منابع جذب کند. این نیز دستاوردی برای ما بود. ضمن اینکه در سال ۱۴۰۳، در بخشهای دیگر مانند ارزشگذاری و افزایش سرمایه تعهدات متعددی داشتیم.
* در بخش دانش مالی، فعالیتی دارید؟
امسال در بخش ارتقای دانش مالی توانستیم چهار کتاب چاپ کنیم. ضمن اینکه سال گذشته نیز یک کتاب داشتیم و در مجموع پنج جلد کتاب در حوزههای مختلف مانند پولشویی، حسابرسی و ارزشگذاری منتشر کردیم تا به توسعه دانش در این بخش کمک کنیم. البته که آکادمی امید خود را فعال کردهایم و از سال آینده خدمات بیشتری در زمینه توسعه علم و دانش ارائه خواهیم داد. این مورد را نباید فراموش کرد که در همه همایشهایی که سازمان بورس یا نهادهای مرتبط برگزار میکنند، اسپانسر بودهایم و به برگزاری بهتر این همایشها کمک کردهایم.
* برای توکنایز کردن برنامهای دارید؟
در سیستم بانک سپه، صندوقهای خود را تعریف کردیم و اکنون صندوقهای صدور و ابطال ما در آنجا ۲۴ ساعته فعال شدهاند و سال آینده قصد داریم این قابلیت را برای همه صندوقها، از جمله صندوقهای قابل معامله مانند «زرافشان»، «بذر» و «آسان»، گسترش دهیم. امسال نیز در بخش تأمین مالی از طریق کرادفاندینگ حضور پیدا کردیم و موافقت اصولی گرفتیم. بستر سکوی ما در حال حاضر فعال است و مراحل نهایی دریافت مجوز را طی میکنیم تا این حلقه مفقوده در تأمین مالی را تکمیل کنیم. سال گذشته نتوانستیم از این ابزار استفاده کنیم اما امیدواریم در سال ۱۴۰۴ حضور پررنگی در این زمینه داشته باشیم.
* وضعیت نماد «امید» را در ۱۴۰۳ چگونه ارزیابی میکنید؟
از نظر سودآوری، با توجه به شرایط نامناسب بازار، امسال ۵۰ درصد افزایش سود خالص داشتیم. سال گذشته سود خالص ما ۱۰۲۰ میلیارد تومان بود و امسال به ۱۵۹۰ میلیارد تومان رسید. ارزش سهام ما نیز با وجود نوسانات بازار، روند مثبتی داشته است و فکر میکنیم این روند در سال آینده نیز ادامه خواهد یافت.
* روند کلی بازار را چگونه میبینید؟
در مورد بازار، به نظر من بازار امسال عجیب بوده است. صندوقهای طلای ما رشد چشمگیری داشتند و حجم زیادی جذب کردند اما این لزوماً نشاندهنده وضعیت خوب اقتصاد نیست. ضمن اینکه امسال توانستیم صندوق زرافشان خود را به بیش از ۵ هزار میلیارد تومان برسانیم. البته اقتصاد تضعیف شده باعث شده است که ارزندگی داراییها بیشتر به چشم بیاید و با توجه به نوسانات ارزی و قیمت شمش، سکه و طلا، فکر میکنم بازار در موقعیت مناسبی برای خرید قرار دارد و پتانسیل رشد دارد. همچنین اگر افزایش نرخ تورم را در نظر بگیریم، بازار ما عقبافتاده است و پتانسیل رشد دارد و اگر در سال آینده به ثبات برسیم و اعداد فعلی تکرارپذیر باشند، بازار میتواند رشد کند.
* پیشنهاد شما برای سرمایهگذاری برای سال آینده چیست؟
برای سال آینده، صنایعی که ارزآور باشند، جذاب خواهند بود و ما نیز در تأمین سرمایه امید سرمایهگذاریهای خود را بیشتر در بخشهایی متمرکز کردهایم که ارزآوری بالایی دارند. ضمن اینکه هر جا که مزیت نسبی داشته باشیم و بتوانیم صادرات انجام دهیم، قطعاً عملکرد خوبی خواهیم داشت و در غیر این صورت، با مشکلات زیادی مواجه خواهیم شد.
* افزایش سرمایه شرکتهایی زیر مجموعه در سال ۱۴۰۳ چطور پیش رفته است؟
۵۰ هزار میلیارد تومان افزایش سرمایه بانک ملی و بانک سپه را انجام دادیم که در سیستم بانکی، این عدد بسیار بزرگی بود که توانستیم با تلاش همکارانمان آن را به سرانجام برسانیم. ضمن اینکه شرکت مدیریت دارایی مرکزی به سرپرستی صدرایی بسیار همراهی کردند تا بتوانیم این کار را انجام دهیم و امسال نیز برای افزایش سرمایه بانکهای پارسیان و بانک گردشگری کمک کردیم و به عنوان متعهد پذیرهنویسی فعالیت داشتیم. هماکنون نیز در سیستم بانکی برای بانک توسعه تعاون، اولین اوراق خرید دین آنها را انجام میدهیم تا این بانک بتواند در تسهیلاتدهی موثرتر حضور داشته باشد.
* برای شرکتهای کوچک هم اوراق منتشر میکنید؟
در تلاش هستیم تا به عنوان اولین کیس مطالعاتی، تا پایان امسال تأمین مالی این شرکتها را ابا اوراق مرابحه شرکتهای کوچک که با زحمت صدرایی و همکارانشان، آییننامههای آن نوشته شده است؛ انجام دهیم. یعنی اولین سه شرکت کوچک را در حال پیگیری هستیم تا حتماً بتوانیم این کار را در سال جاری نهایی کنیم و به سرانجام برسانیم.
* کدام سهام پروژهها زودتر وارد بازار میشوند؟
در امید توانستیم موافقت اصولی چهار شرکت را بگیریم: شرکت طلوع فولاد پارس (نماد: طلوع)، شرکت ساروج دیار کریمان (اولین شاپینگ مال که به صورت سهام پروژه پذیرش شده و تنها سرمایهگذار فعال خارجی در کشور، سرمایهگذاران عمانی هستند)، شرکت فولاد اند زاگرس (از زیرمجموعههای گلگهر) و شرکت گوهر زمین که حال پیگیری مراحل نهایی هستند. در مورد شرکت طلوع فولاد پارس، در حال حاضر در مرحلهای هستیم که شاید بتوانیم قبل از پایان سال آن را عرضه کنیم و شرکت ساروج دیار کریمان نیز تقریباً کارهایش نهایی شده و اگر درج نماد شود، شاید بتوانیم تا پایان سال آن را عرضه کنیم. چند شرکت دیگر نیز در حال پیگیری هستیم اما آنها در مراحل اولیه هستند.
* چرا «شگستر» در مسیر نزول قرار دارد؟
سهام این شرکت توسط نهادهای خصوصی و دولتی با استقبال خریداری شده است. ضمن اینکه سهام پروژهها زمان میبرد تا به بلوغ برسند و این نیز مهم است که وقتی شرکتی مانند شرکتهای معدنی، لاستیکی یا پتروشیمی که تولید و سود آنها مشخص است، سهام آنها نوسان میکند اما وقتی شرکتی هنوز به بهرهبرداری کامل نرسیده، ابهامات بیشتری دارد.
* بهنظرتان تأمین مالی از شیوه سهام پروژه در کجای راه خود قرار دارد؟
تا زمانی که این شرکتهای سهامی پروژه، سهم قابل توجهی از بازار را به دست نیاورند، نمیتوانیم در مورد آینده آنها صحبت کنیم. این شرکتها باید وزن بگیرند و جایگاه خود را در بازار پیدا کنند. قطعاً همه دوست داریم وقتی شرکتی از مرحله ساخت به مرحله سودآوری میرسد، جذابیت بیشتری برای سرمایهگذاران داشته باشد و اینگونه سرمایهگذاران میتوانند از ابتدا در ساخت شرکت مشارکت کنند و وفاداری بیشتری نسبت به سهام داشته باشند. در حال حاضر، شرکتهای سهامی پروژه جایگاه خاصی در بازار ندارند. اگر این شرکتها بتوانند ۱۰ درصد وزن بازار سرمایه را به خود اختصاص دهند، جذابیت بیشتری خواهند داشت. ضمن اینکه صندوقهای پروژهای نیز میتوانند به همین اندازه جذاب باشند.
* چرا سهام پروژههای بیشتری تا به امروز وارد بازار نشدند؟
آییننامهها و دستورالعملها هنوز در حال اصلاح هستند و این باعث شده است که شرکتها نتوانند به راحتی وارد این حوزه شوند. در حال حاضر نیز بحث سهام ممتاز مطرح است و آن به کسانی تعلق میگیرد که متولی احداث یک پروژه هستند و تا پایان احداث پروژه میتوانند مدیریت آن را در دست داشته باشند. ضمن اینکه این افراد طرح پروژه را آماده کردهاند و سرمایهگذاری اولیه را انجام دادهاند. به نظر من، ما هنوز در مرحله آزمون و خطا هستیم و این حوزه به طور کامل باز نشده است. البته این موضوع در اولویتهای دولت قرار دارد اما هنوز در بخش مشارکت عمومی و خصوصی تعریف نشده است و نقاط ابهام زیادی وجود دارد و این باعث شده است که رشد این حوزه کند شود. البته این را نیز فراموش نکنیم که سازمان بورس هر زمان که ریسک منفی در این حوزه مشاهده کند، سعی میکند از آن دوری کند و در کل سازمان از هر چیزی که ممکن است باعث اعتراض سرمایهگذاران شود، پرهیز میکند. برای مثال، بازارگردان اجباری و متعهد اجباری برای سهام پروژهها ایجاد شده است که این قوانین جدید باعث شده است که شرکتها نتوانند به راحتی وارد این حوزه شوند. همچنین در حال حاضر، برای شرکتهای سهامی پروژه، متعهد خرید اجباری ایجاد شده است؛ این قانون جدید میگوید که اگر شرکتی در سال جاری عرضه شود تا سال بعد باید به کسانی که سهام آن را خریدهاند، حداقل سود بانکی تضمین شود. این موضوع باعث میشود که شرکتها مجبور شوند هزینههای بیشتری را متحمل شوند. به نظر من، این قانون عجیب است و باعث میشود که شرکتها نتوانند به راحتی تأمین مالی کنند.
از طرف دیگر، بازار نیز نسبت به سهام پروژهها ناآشناست. تاکنون تنها یک شرکت در این حوزه پذیرش شده و نمیتوان در مورد آینده آن به طور قطعی صحبت کرد. به نظر من، این حوزه نیاز به زمان دارد تا جایگاه خود را در بازار پیدا کند. اگر بتوانیم ۱۰ درصد وزن بازار سرمایه را به سهام پروژهها اختصاص دهیم، آنگاه میتوان گفت که این شرکتها جایگاه خود را در بازار پیدا کردهاند. این شرکتها باید مانند تأمین مالی جمعی و صندوقهای طلا به بلوغ برسند.
* وضعیت کرادفاندینگها را متفاوت میدانید؟
تأمین مالی جمعی در حال حاضر به خوبی جا افتاده است و توانسته است حجم قابل توجهی از تأمین مالی را انجام دهد. همچنین تاکنون حدود ۷ هزار میلیارد تومان تأمین مالی از طریق سکوهای تأمین مالی جمعی انجام شده است و بیش از ۴۰۰ شرکت از این طریق تأمین مالی شدهاند. این نشان میدهد که این روش تأمین مالی به خوبی پذیرفته شده است. صندوقهای طلا نیز به خوبی جا افتادهاند و توانستهاند حجم قابل توجهی از سرمایهها را جذب کنند، اما شرکتهای سهامی پروژه هنوز راه زیادی در پیش دارند. در مورد تأمین مالی جمعی، بیشترین تأمین مالی که تاکنون انجام شده است، حدود ۱۰۰ میلیارد تومان بوده است. این عدد برای شرکتهای دانشبنیان مناسب است و این را در نظر بگیریم که تأمین مالی جمعی برای شرکتهای کوچک و متوسط مناسب است و اصلا هدف ایجاد این سکوها در ایران این بوده و نباید توقع بیشتری از آنها داشت.
* خودتان را جای سرمایهگذار بگذارید؛ چرا باید در تأمین مالی جمعی مشارکت کنید؟
اگر طرحهایی که ارائه میشود را بشناسید، میتوانید در صنایع مختلف مشارکت کنید و از سود آنها بهرهمند شوید، این روش جذاب است و میتواند به توسعه صنایع کمک کند و اگر نتوانید خودتان یک کسبوکار راهاندازی کنید، میتوانید از طریق تأمین مالی جمعی در سود آنها شریک شوید. بازدهی تأمین مالی جمعی به طور متوسط حدود ۳۴ درصد است، در حالی که بازدهی صندوقها حدود ۳۰ درصد است. این اختلاف ۵ درصدی میتواند برای سرمایهگذاران جذاب باشد.
* سکوهای فروش طلا مسئله روز بازاریان است؛ چرا پولی که میتوانست در صندوقها جا بگیرد به آن سمت رفت؟
این سکوها ساختار ناقصی دارند و نیاز به شفافیت بیشتری دارند تا بتوانند اعتماد سرمایهگذاران را جلب کنند. ضمن اینکه تاکنون هیچ یک از این سکوها مجوز بانک مرکزی را دریافت نکردهاند و این باعث میشود که ریسک سرمایهگذاری در آنها افزایش یابد.
* ۸ ماه است که دامنه نوسان در محدوده ۳ درصد است؛ دیدگاهتان در این مورد چیست؟
باید یکسال پیش دست از محدود کردن بازار برمیداشتیم و این دامنه باید اصلاح شودتا بازار به حال خود رها شود تا عرضه و تقاضا قیمتها را تعیین کند. ضمن اینکه دستکاری دامنه نوسان باعث کاهش اعتماد سرمایهگذاران میشود و این برای بازار خوب نیست. به نظر من، دامنه نوسان باید حذف شود تا بازار بتواند به صورت طبیعی عمل کند.
* نظرتان در مورد ناترازی انرژی چیست؟
اول از همه این نکته را تاکید کنم که به هیچ عنوان ناترازی انرژی با چنین شدتی که گفته میشود وجود ندارد و در شرکتهای زیرمجموعه «امید» نیز با تأمین انرژی و حتی یوتیلیتی اجازه ندادیم که روند تولیدمان از این موضوع متاثر شود و این موضوع برای سایر صنایع نیز صدق میکند و از همین روست که سال آینده را برای سرمایهگذاری در صادراتیها خوب میدانم.
* جای کدام ابزار را در داخل خالی میدانید؟
بهنظر من ابزاری که سابق بر این در بازار حضور داشتند بسیار عالی بودند که یکی از این موارد سکه آتی بود که میتوانست برای سرمایهگذاران و فعالان حرفهای بسیار خوب عمل کند اما اگر بخواهم ابزارهایی که نیاز به رواج بیشتری دارند را معرفیکنم باید به سراغ صندوقهای املاک و مستغلات بروم که به نظر من این صندوقها میتوانند به مالکیت مردم در بخش مسکن کمک کنند. همچنین این صندوقها میتوانند به توسعه بازار املاک کمک کنند و جای خالی آنها به شدت در بازار احساس میشود.
-
ساره صابری - خبرنگار
-
شماره ۵۸۲ هفته نامه اطلاعات بورس






نظر شما