۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۰۹:۳۴
چرا در بورس نمی‌مانند

بازار سهام این روزها بیشتر از اینکه یادآور ادامه ریزش سال ۹۹ باشد، تداعی کننده ریزش فرسایشی بورس در سال‌های ۹۳ تا ۹۶ است.

بازار سهام این روزها بیشتر از اینکه یادآور ادامه ریزش سال ۹۹ باشد، تداعی کننده ریزش فرسایشی بورس در سال‌های ۹۳ تا ۹۶ است که سهامداران و تحلیلگران در برآوردشان فکر می‌کردند دیگر وقت خرید سهام رسیده و قیمت‌ها از این‌ پایین‌تر نمی‌آید و با همین تحلیل اقدام به خرید سهام می‌کردند، اما بازار دوباره و دوباره روند ریزشی را ادامه می‌داد.
این روزها و هربار که فعالان فکر می‌کنند «اینجا» کف حمایتی بازار است، کف‌ها باز هم سوراخ می‌شود. سهامداران فقط در یک هفته اخیر با مقایسه شاخص، ۳ درصد زیان کرده‌اند در حالی که اگر شاخص‌سازها به داد بورس نرسیده بودند، میانگین بازدهی زیان سهامداران بیشتر از این حرف‌ها بود.
سهامداران خرد معتقدند در این مدت تا ۱۰ درصد و شاید بیشتر از ارزش سبد دارایی‌شان آب شده است، در حالی که برخی از سرمایه‌گذاران به ظاهر از این اتفاق تعجب می‌کنند که چرا در حالی که بیشتر بازارها از بورس بهتر بودند، رئیس دولت سیزدهم در شعارهای تبلیغاتی‌اش وعده حمایت از بورس داده است.
نوسهامداران توقع داشتند این شعار رنگ و بوی واقعیت داشته باشد اما شرایط اقتصادی و سیاست‌های دولت به سمتی پیش رفت که دولت برای تأمین کسری بودجه دست در جیب سهامداران کرد و به شیوه‌های مختلف سود بنگاه‌ها را سمت خزانه روانه می‌کند و پرواضح است که اثر این اتفاق در شاخص بورس پدیدار می‌شود و در حالی که اقتصاد ایران در سال‌های اخیر تورم بالای ۴۰درصد را تجربه می‌کند، اما جمع بازدهی بورس در سه سال اخیر اصلا قابل قبول سرمایه‌گذاران نیست، تا جایی که اندک اندک عطای سهامداری را به لقایش می‌بخشند یا در بهترین حالت پول‌ها را در صندوق‌های با درآمد ثابت پارک می‌کنند. هرچند به‌ظاهر دست اندرکاران اقتصادی و سیاستگذاران در واکاوی علت این اتفاق علاوه بر پاسخ‌های تکراری همیشه مدعی حمایت همه جانبه و برگزاری جلسه حمایتی هستند، اما علت این مهم را باید در همان سیاست‌های اقتصادی دولت دانست.
چرا سرمایه‌گذار در حالی که نرخ صندوق‌های با درآمد ثابت به بالای ۳۲ رسیده و اخزا را می‌توان با نرخ ۳۶ تملک کرد و کرادها تا ۴۰ درصد سود می‌دهند و نرخ اوراق شرکتی از ۴۰ درصد هم عبور کرده و به اصلاح سود بدون ریسک به‌راحتی در دسترس است، باید خودش را درگیر سرمایه‌گذاری در سهام با هزار محدودیت و اما و اگر کند، درحالی که نتایج یک جستجوی ساده در مقاله‌های اقتصادی نشان می‌دهد بین بازدهی بورس و نرخ بهره رابطه معکوسی وجود دارد. در این شرایط استراتژیست‌های دولت برای کنترل تورم به جای اصلاح سیاست‌های مالی، سیاست‌های کنترل تورم را اتخاذ کرده که همانطور که بارها تجربه شده نتیجه‌ای جز رکود ندارد و برخلاف سیاست‌های اعلامی مقام معظم رهبری در خصوص جهش تولید است و حاصلی جز رکود در بر نخواهد داشت. نتیجه همه گفته‌ها خلاصه می‌شود در بورسی که سهمش در اقتصاد کمتر و کمتر می‌شود تا شاید روزی دوباره فنر جمع شده سال‌ها بجهد و دوباره تکرار و تکرار و تکرار!

  • امیر آشتیانی عراقی - مدیرمسئول
  • شماره ۵۴۱ هفته نامه اطلاعات بورس
کد خبر 495548

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 0 =