تاسیس بورس بین الملل و بین المللی شدن بورس اقدام قابل قبولی خواهد بود اما نکته قابل توجه این است که تا چه حد امکان دارد بورس بین الملل ایجاد کرد و این بورس تا چه حد میتواند کارکرد واقعی داشته باشد.
طبیعتا ایجاد ساختار و مکانیزم و تاسیسات آن اهمیت دارد اما مهم ترین مساله این است که در بعد جذب سرمایه گذاران و بین المللی شدن واقعی آن باید متمرکز شد، زیرا برای حضور در ایران و سرمایه گذاری در بورس چندین شرط نیاز است، شاید بخش عمده آن به قوانین و مقررات مالیات، تملک و مالکیت سهام و نقل و انتقال داراییها در بدو ورود و خروج از کشور باز گردد که بسیار حیاتی است، با توجه به قوانین محدود کنندهای که در زمان تحریم ایجاد میشود و جذابیت بازار را کاهش میدهد.
از طرفی بحث ثبات اقتصادی که وقتی وجود نداشته باشد و محدودیتهای مختلف چه از لحاظ محدودیت در ثبات اقتصادی و نظام مدیریتی و چه از لحاظ محدودیتهایی که به دلیل تحریم ایجاد شده و روندهایی که گاها با تصمیمات خلق الساعه دچار آسیب میشود، مثل تصمیم گیری درباره نرخ خوراک فولاد که ۱۰ ماه چالش ایجاد کرد و ۱۰ ماه هیچ شرکتی نتوانست به صورت قاطعانه درباره پروژههای توسعهای، صادرات و واردات تصمیم گیری قطعی و دراز مدت کند و همچنین درباره عوارض صادراتی و ... این تصمیمات باید یک روند مشخص و قابل پیش بینی داشته باشد اما چنین روندی را شاهد نیستیم و بیشتر تصمیمات خلق الساعه را مشاهده میکنیم که در بحث سرمایه گذاری چه در تولید، مشارکت، فاینانس و یا شرکت در بورس بین الملل مصداق پیدا میکند.
بنابراین به نظر میرسد ایجاد یک ساز و کار معملاتی و ایجاد تاسیسات و ساختمان برای تشکیل بورس بین الملل لازم است اما کافی نیست، مهم تر از آن قوانینی است که بتواند جذابیت ایجاد کند و همچنین بتواند ورود و خروج سرمایه را تسهیل کند و از سوی دیگر بتواند ثبات لازم و پیش بینی پذیری اقتصاد را رقم بزند. ایجاد یک ساختمان در هرجایی کار نسبتا سادهای است و حتی میتوان در منطقهای آزاد مثل کیش آن را ایجاد کرد اما مساله اصلی قسمت دوم یعنی قوانین آزاد و بین المللی است که اگر نباشد و قرار باشد قوانین کشور اصلی لحاظ شود، نمیتواند کارکردی برای آن متصور کرد.
قطعا میتوان بورس فعلی را بین المللی کرد اما مهم این است که بازار سرمایه کشور به عنوان بورس تهران بین المللی باشد زیرا زمانی که شخصی سهمی را میخرد قطعا خود آن شرکت در جایی مثل منطقه آزاد کیش نخواهد بود و شاید جایی مثلا در جنوب یا شمال کشور باشد اما وقتی خود شرکت در منطقه آزاد نیست و در سرزمین اصلی خود است و از همان قوانین پیروی میکند، سهامدار نیز در مورد سرمایه گذاری، سرزمین اصلی را لحاظ میکند که تنها بحثهای نقل و انتقال مالی و مالیات و امثال آن میتوانند در منطقه آزاد مطرح باشند.
میتوانیم با بعضی مشوقها بورس اوراق بهادار را بین المللی کنیم و به نظر میرسد بین المللی کردن بورس فعلی به مراتب بهتر از این است که در جای دیگر بورس بین الملل ایجاد کنیم.
- حسین محمودی اصل - کارشناس بازار سرمایه
- شماره ۵۰۹ هفته نامه اطلاعات بورس





نظر شما