۱۰ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۵:۳۰
تصمیمات شتاب‌زده دولت

دلیل اصلی ریزش بازار عدم اعتماد به تصمیمات اقتصادی دولت است، تنها دلیلی که بعد از این گزارش ۳ ماهه سرمایه‌گذاران سهام نمی‌خرند، فقط عدم اطمینان به تصمیمات دولت است.

افزایش نرخ گاز غلط نیست و باید در بعضی صنایع انجام شود ولی از طرفی باید گفته شود مثلا صنعتی مثل متانول و گاز مصارف متفاوتی دارند. دولت ناگهان برای ۱۰ هزار میلیارد تومان ۳۰ هزار میلیارد تومان به بازار سرمایه ضرر می‌زند، با این تصمیمات کسی چندان مایل به سرمایه‌گذاری در بورس نیست، حتی حداقل‌هایی که بوده هم الان دیگر وجود ندارد.
فرض کنید موضوعی در اردیبهشت‌ماه در جلسه‌ای تصویب شده و بعد از یک ماه به بازار سرمایه ارائه شده است و بعد می‌گویند اتفاقی نمی‌افتد و همان را ابلاغ می‌کنند. نامه افزایش نرخ خوراک را در ۱۳ اردیبهشت ارسال کردند و بعد از دوماه بازار مطلع شد و بعد تکمیل کرده و دو روز بعد همان را مصوب و ابلاغ کردند. با این نوع اطلاع رسانی و عدم شفافیت چه تضمینی وجود دارد که ۳ ماه بعد دولت دوباره کسری بودجه نداشته باشد و عوارض یا افزایش نرخ انرژی و ... را اعمال نکند. دولت پول ندارد و تنها منبع درآمد شرکت‌ها و مالیات‌هاست و بازار روی این تصمیم‌گیری‌ها ثباتی احساس نمی‌کند. نه تنها اقتصاد پیش‌بینی‌ پذیر نشده است بلکه اصلا قابل پیش بینی نیست، این اتفاقی که بازار سرمایه برخلاف بازارهای دیگر خیلی نقدپذیر است باعث شده در یک لحظه با یک خبر سرمایه گذار تصمیم بگیرد سهمی را بخرد یا بفروشد.
دلایل ریزش بازار کاملا مشخص است، عدم شفافیتی که دولت در بحث مصوبه ۱۷ اردیبهشت داشته و این که دولت هربار بودجه کم آورده از شرکت‌ها تامین می‌کند، در حال حاضر شرکت‌ها سودی دارند که معلوم نیست تا کی باشد، ازطرفی ممکن است دولت تخفیف پالایشگاه‌ها را حذف کند که عدد کمی هم نیست و می‌توان گفت کل سود پالایشگاه همین تخفیف است که اگر از آنها بگیرند کلا زیان ده می‌شوند، همچنین اعتباری نیست که بعدا گاز ۷ هزار تومانی را ۸ هزار تومان نکنند یا ۲ هزار تومان را ۴ هزار تومان نکنند. حداقل ۲۰ درصد شرکت‌ها در ۳ ماه به اندازه‌ ۱۲ ماه سال قبل سود داشتد؛ این نشان می‌دهد که دولت باید درست تصمیم بگیرد. دولت گاز متانول و اوره را گران می‌کند که ارزآور هم هستند و به زیان می‌افتند درحالی که می‌تواند نرخ گاز صنایعی که یک حاشیه سود عجیبی برایشان ایجاد شده است را افزایش دهد البته نه به صورت غیرمنطقی. مثلا نرخ سوخت صنایع فلزی و سیمانی و شرکت‌هایی که مصرف‌کننده سوخت هستند را به صورت منطقی ۲۰ تا ۳۰ درصد بالا ببرند که برای حاشیه‌ سودشان هم اتفاقی نیفتد و این خیلی بهتر از این است که نرخ گاز متانول و پتروشیمی و اوره را ۷ هزار تومان کنند و همه‌ اینها زیانده شوند و در این حوزه هم دیگر سرمایه‌گذاری انجام نشود. این نشان می‌دهد تصمیمات شتاب زده است و دقیق کارشناسی نمی‌شود اگر نه با این بحث آزادسازی انرژی و در کنار آن آزادسازی نرخ فروش شرکت‌ها هم دولت به منابعی که می‌خواهد می‌رسد و هم رانت از بین می‌رود.

  • سعید ذوالفقاری - مدیرعامل سرمایه‌گزاری افتخار سهام
  • شماره ۵۰۲ هفته نامه اطلاعات بورس
کد خبر 476246

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 0 =