ناآشنایی باشگاه‌های فوتبال با شرکت‌داری

باشگاه‌های پرسپولیس و استقلال مالکیت عمومی و مالکیت دولتی داشتند و این مالکیت عمومی تعلقات خاصی دارد و به تبع آن مدیران آن نیز مدیرانی منتخب بخش مالکیت عمومی بودند و هستند.

کارشناس ارزشگذار باشگاه استقلال گفت: در باشگاه‌های فوتبال مهمترین دارایی برندی است که دارند و برند در حقیقت مجموعه ارزش‌ها و دارایی‌های نامشهودی است که منجر به ایجاد درآمد و سود و انتفاع آتی می‌شود. سعید جمشیدی فرد، در گفت‌وگو با هفته‌نامه اطلاعات بورس به بررسی وضعیت ارزشگذاری باشگاه استقلال پرداخت.

* در ارزشگذاری باشگاه استقلال به چه مواردی توجه و چه مواردی لحاظ شده است؟
بحثی با عنوان ارزیابی سهام بنگاه‌های اقتصادی وجود دارد که به هر حال اصول و چارچوب‌هایی تخصصی دارد و یک بخش هم به طور مشخص در مورد باشگاه‌های فوتبال است که در مورد این هم ویژگی خاص این صنعت و کسب و کار را باید در نظر گرفت، به طور کل ارزیابی یک شرکت صورت‌های مالی دارد و باشگاه‌های فوتبال به دلیل آنکه به عنوان یک شرکت سهامی عام هستند، طبعا دارایی و بدهی دارند که این دارایی‌ها به روش‌های روز باید تنظیم شود و بدهی‌ها نیز به مبالغ قابل پرداخت باید تقویم شود. اما نکته بسیار مهم و متمایز باشگاه‌های فوتبال و شرکت‌هایی که دارایی‌های نامشهود دارند، ارزش برندشان است.
در باشگاه‌های فوتبال مهمترین دارایی برندی است که دارند و برند در حقیقت مجموعه ارزش‌ها و دارایی‌های نامشهودی است که منجر به ایجاد درآمد و سود و انتفاع آتی می‌شود و به این دلیل موضوع برند در باشگاه‌های فوتبال استقلال و پرسپولیس بسیار حائز اهمیت است. در باشگاه‌هایی که صاحب‌نام هستند، این ارزیابی به طور اختصاصی و جداگانه صورت گرفته و با توجه به پیش‌بینی‌هایی که مدیریت برای عایدات و درآمدهای آتی به کارشناس معرفی می‌کند و سپس با انجام راستی آزمایی و بررسی احتمال وقوع این اطلاعات باید به یک اعداد قابل اتکایی رسید تا پس از آنکه پیش‌بینی‌های عایدات آتی انجام شد، ارزش روز را با توجه به مدل‌های مختلف ارزیابی برند و دارایی‌های نامشهود برآورد کنند که این اقدام درباره باشگاه استقلال صورت پذیرفت.
در هر حال ارزش برند بر اساس درآمدهای پیش‌بینی شده آتی برآورد و با ضرایب تنظیم و رویکردهای مبتنی بر درآمد ارزشگذاری شد. باشگاه‌های فوتبال نکات بسیار خاصی دارند، بحث مالکیت آنها بسیار مهم است و بحث‌های دیگری همچون مدیریت نیز وجود دارد که آیا مدیریت‌های حرفه‌ای و تخصصی دارند یا خیر. درآمدهای ناشی از پخش تلویزیونی بازی‌ها وجود دارد و نکته دیگری که باشگاه‌های فوتبال ایران دارند، این است که بسیاری از این باشگاه‌ها تنها تیم فوتبال بزرگسالان هستند، در حالی که در ارزشگذاری باشگاه‌های فوتبال و صاحب‌نام اینها ترکیبی از سنین مختلف و رشته‌های مختلف ورزشی هستند و به این خاطر یکی از نکاتی که باید به آن توجه کرد، این است که در هیچ زمانی نباید استقلال و پرسپولیس را با رئال مادرید و بارسلون مقایسه کرد چرا که آنها تنها تیم فوتبال نیستند و مجموعه‌ای از ورزش‌های مختلف و با ترکیب سنی مختلف، ورزشکاران زن و مرد و در هر حال محصولات ورزشی متعدد هستند و اما ما هنوز این قابلیت را نداریم.

* ارزشگذاری این باشگاه‌ها با چه چالش‌هایی همراه بود؟
از جمله چالش‌ها یکی این بود که آنچه ما از بیرون در مورد باشگاه‌های فوتبال می‌بینیم با آن چه در فضای عمومی فوتبال وجود دارد، متفاوت است. در واقع ارزیابی سهام یک شرکت سهامی عام که نوع فعالیتش مرتبط با فوتبال و تیم‌داری است، متفاوت است. یعنی باشگاه‌های فوتبال این شرکت می‌تواند مانند یک شرکت صنعتی باشد، مثلا تولید محصولات فلزی انجام دهد.
مکانیسم ارزشگذاری تقریبا مشابه است ولی تفاوت در این است که ذی‌نفعان و علاقه‌مندان فوتبال الزاما به دنبال قیمت سهم نیستند و بسیاری از علاقه‌مندان این تیم‌ها به دنبال برد آنها در بازی‌ها و دربی هستند و زدن گل‌های بیشتر و یا اینکه یک بازیکن شاخصی که محبوب است، در بازی بدرخشد. اینهایی که فوتبال را از دریچه بازی و ورزش مشاهده می‌کنند، انتظار یک ارزش قابل توجه دارند اما آنهایی که در بازار سرمایه درگیر خرید و فروش سهام هستند با ادبیات کسب و کار سود و زیان و ادبیات مالی سنجش را انجام می‌دهند و این است که بین قیمت مورد انتظار فوتبال دوستان با قیمت مورد انتظار بازار سرمایه تفاوتی قابل توجه وجود دارد.
باشگاه‌های پرسپولیس و استقلال مالکیت عمومی و مالکیت دولتی داشتند و این مالکیت عمومی تعلقات خاصی دارد و به تبع آن مدیران آن نیز مدیرانی منتخب بخش مالکیت عمومی بودند و هستند. حضور و ایفای نقش آنها در افراطی وانمود کردن ارزش‌ها و قیمت‌ها تاثیرگذار است. آنها از آن فضای هیجانی فوتبال در این جهت استفاده کرده‌اند که به نوعی به نظر می‌رسد این یکی از چالش‌های بزرگ است. البته موضوعات متعدد دیگری نیز وجود دارد، مثلا اینکه این باشگاه‌ها از بعد شرکت‌داری و ادبیات مدیریتی و تخصصی مهجور واقع شده‌اند و تمرین‌های لازم را برای ایفای وظایف قانون تجارت در گزارشگری مالی نداشته‌اند. شاید لازم بود در گذشته یک دوره آماده‌سازی برای تمرین شرکت‌داری و اتکا بر قانون تجارت و بحث حاکمیت شرکتی در مورد پاسخگویی از جهت گزارش‌های حسابرسی برای این باشگاه‌ها برگزار شود.

  • همراز فیروزی - خبـرنــگار
  • شماره ۴۸۳ هفته نامه اطلاعات بورس
کد خبر 467457

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =