توسعه میادین گازی به مثابه اهرم سیاسی

بعد از ایالات متحده آمریکا و روسیه، ایران سومین تولیدکننده بزرگ گاز در جهان است. با این حال وقتی صحبت از صادرات گاز می‌شود، ایران به رتبه‌ای پایین‌تر، حتی تا حد نوزدهم در جهان سقوط می‌کند. بعضی‌ها می‌گویند ایران گاز را برای خودش تولید می‌کند اما حتی می‌توان گفت که این گاز تولید شده، با توجه به همه تهدیدها برای کم مصرف کردن و قطعی‌ها، کفاف خانه خودش را هم نمی‌دهد. جواب آن هم کاملا روشن است، عدم مدیریت و تحریم‌ها. الان هم فقط با تزریق سرمایه‌گذاری و آوردن تکنولوژی روز دنیا، این مشکل حل شدنی است. یکی از دلایل توجه به احیای برجام! توافقی که مخالفان آن از هیچ فرصتی برای ناچیز جلوه دادن آن دریغ نکردند. اما اکنون به نظر می‌رسد همین توافق ناچیز! می‌تواند ابربحران‌های اقتصادی را که ایران آنها را با خود یدک می‌کشد، بسیار کمرنگ کند.

صدای بورس- بعد از این که طلای سیاه جایگاه خود را تقریبا در جهان از دست می‌دهد، نشانه این است که همه چیز در حال تغییر است. به گونه‌ای که با تاسیس “اوپک پلاس” بی اهمیت بودن “اوپک” و در واقع طلای سیاه، مشخص شد و اکنون صحبت از پایان عمر اوپک می‌شود. بنابراین باید انرژی دیگری جایگزین شود که پای گاز به میان آمد. در سال ۲۰۰۸ مجمع کشورهای صادرکننده گاز ”GECF” آغاز به کار کرد و ایران با وجود این که پیشتاز در طرح بوده، نمی‌تواند در جهانی که روز به روز بیشتر تشنه انرژی است، قدرت چانه زنی بالایی در این مجمع داشته باشد. این در صورتی است که اکنون این مجمع ۷۰ درصد از ذخایر گاز در جهان را به خود اختصاص داده و ۱۹ عضو دارد. اما این بازیگر جدید (گاز) در بسیاری از کشورها حتی چین که بزرگترین واردکننده نفت است، خودی نشان داده و قطر که امسال میزبان مجمع صادرکنندگان گاز است در سر رویای بزرگترین صادرکننده گاز را می‌پروراند. اما حقیقت این است که با موقعیت جغرافیایی خاص، ایران هم مشتریان خود را دارد. حال باید دید که ایران با رفتن آیت الله رئیسی به عنوان مهمان ویژه به مجمع GECF در قطر از یک طرف و احیای برجام از طرف دیگر، چگونه بازی خواهد کرد و چه جایگاهی را از آنِ خود می‌کند؟

جایگاه ایران حائز اهمیت است از هر نظر، اما هیچ کشوری بنابر هیچ توافقی حاضر نیست تا از کشوری با مشکلات عدیده بین‌المللی استقبال کند، زیرا خود را با مشکلات تازه‌ای در عرصه بین‌المللی روبه‌رو خواهد کرد و این است که چون منافع اقتصادی و سیاسی هیچ کشوری با ایران گره نخورده، روز به روز فرصت حضور در همه بازارهای بین‌المللی را از دست می‌دهد. با سید محمدحسین عادلی دبیرکل پیشین مجمع کشورهای صادرکننده گاز در زمان برگزاری ششمین نشست سران “”GECF گفت‌وگویی انجام شد که آنچه در ذیل می‌خوانید شرحی از این گفت‌وگو است:

با توجه به این که کشورهای عضو مجمع صادرکنندگان گاز، ۴۴ درصد از تولید گاز جهان، ۷۰ درصد از ذخایر گازی جهان، ۶۴ درصد از انتقال گاز با خط لوله و ۶۶ درصد از تجارت گاز طبیعی مایع‌شده (ال‌ان‌جی) را در اختیار دارند، حال که ما در چند قدمی توافق برجام هستیم، برگزاری اجلاس GECF چقدر حائز اهمیت است و حاوی چه پیامی می‌تواند برای آمریکا و کشورهای اروپایی باشد؟

اجلاس سران کشورهای جی ای سی اف که بزرگترین ذخایر گازی، تولید و صادرات را دارند از اهمیت زیادی برخوردار است. در شرایط بحران فعلی اوکراین عرضه گاز و امنیت انرژی از یک سو و موضوع تحریم‌ها از سوی دیگر بین دو طرف مهم است. آمریکا تلاش دارد تا برای اروپا منابع جایگزین گاز روسیه را مهیا سازد تا در صورت درگیری نظامی و یا اوج گیری تنش سیاسی و کاهش یا قطع عرضه گاز از سوی روسیه و یا به عکس تحریم گاز روسیه از طرف اروپا بتواند گاز مورد نیاز اروپا را تامین کند. آمریکا به برخی از اعضای جی ای سی اف نظر دارد که آنها با عرضه بیشتر گاز به اروپا بتوانند بخشی از نیاز اروپا را تامین کنند. قطر، نیجریه، تا حدودی الجزایر، حتی مصر در حد بسیار جزیی می‌توانند برای اروپا کارسازی کنند. از طرف دیگر غربی‌ها می‌دانند که روسیه در سازمان جی ای سی اف بزرگترین تولیدکننده و صادرکننده است و از قدرت قابل توجهی برخوردار است. لذا چشم به مذاکرات و موضع گیری‌های علنی و پشت پرده بین کشورهای عضو این سازمان دوخته‌اند و مترصد آن هستند که بدانند نتیجه رایزنی‌ها چه خواهد شد. مسلما روسیه در اجلاس علاقمند است که جی ای سی اف در برابر هرگونه تحریم موضع گیری کند و به پشتیبانی از روسیه بیایند. برخی کشورها مانند ایران، ونزوئلا و دولت کنونی بولیوی طبیعتا با روسیه همراهی می‌کنند ولی الجزایر و نیجریه قطعا تردید خواهند داشت و قطر و مصر و برخی دیگر از ناظرین مانند آذربایجان و نروژ و پرو و عمان و امارات علاقمند به اتخاذ چنین مواضعی نیستند. بنابراین اجلاس سران در زمانی تشکیل شده که هرگونه حرکت آنها در مورد گاز از اهمیت خاص برخوردار است.

برنامه و اهداف ایران برای عضویت در این مجمع چیست؟

ایران متاسفانه علیرغم داشتن عظیم‌ترین دخایر گازی که به فاصله کمی رتبه دوم بعد از روسیه است، صادرات بسیار کمی دارد و اثری در بازار جهانی ندارد. لذا خیلی نمی‌تواند از نظر وزن حضور خود، در بازارهای جهانی اثرگذاری کند. از همین رو اهداف مورد نظر ایران در جی ای سی اف در کوتاه مدت همراهی سیاسی با برخی از کشورها در جهت تامین منافع خود است و در بلندمدت حمایت از گاز به عنوان پاک‌ترین سوخت فسیلی و سوختی که به کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای در جهان کمک فراوانی خواهد کرد. هدف دیگر ایران باید حمایت از سازمان جی ای سی اف باشد و سعی کند حضور خود را از نظر فنی و سازمانی تقویت نماید.

حاصل مجمع کشورهای صادرکننده گاز، برای کشورهای عضو چگونه است؟

مجمع کشورهای صادرکننده گاز امروز یکی از سه سازمان مهم انرژی جهان تلقی می‌شود. اوپک، آژانس بین‌المللی انرژی وابسته به کشورهای مصرف‌کننده و مجمع صادرکنندگان گاز. تشکیل این مجمع و اهتمام اعضای آن باعث شد که جایگاه گاز در جهان ارتقا یابد و کشورهای صادرکننده به ضرورت هماهنگی‌های بین خود آگاهی عمیق‌تری پیدا کنند. جی ای سی اف اکنون همه ساله با انتشار چشم‌انداز انرژی خود که با تمرکز بر گاز تهیه می‌کند، بازارهای جهانی گاز و سایر منابع انرژی را تا سال ۲۰۵۰ برآورد می‌کند و از این طریق به اتخاد راهبردهای لازم برای تولید و صادرات گاز کمک می‌کند. این سازمان با ۶ عضو شروع به کار کرد و اکنون دارای ۱۱ عضو کامل و ۷ عضو ناظر است. استقبال کشورها از عضویت کامل یا عضویت ناظر خود نشانه وضعیت رو به تکامل و جایگاه این سازمان بین‌المللی است.

تفاوت مجمع “GECF“با “اوپک” چیست و به دنبال چه برنامه‌هایی است؟

اوپک و جی ای سی اف هر دو یک سازمان بین‌المللی هستند ولی در اوپک بر طبق اساسنامه آن کشورها با توافق با یکدیگر می‌توانند مقدار کل تولید نفت را تعیین کنند و برای هر یک از اعضا سهمیه بندی کنند. از همین رو برخی اوپک را متهم به کارتل بودن کرده‌اند. ولی در مجمع صادر کنندگان گاز سهمیه بندی برای تولید یا صادرات گاز وجود ندارد. کشورها از طریق تبادل نظر و مبادله اطلاعات بازار و برآورد وضع بازار گاز در آینده با یکدیگر گفت‌وگو می‌کنند و سیاست‌های خود را داوطلبانه و البته بر اساس منافع ملی خود هماهنگ می‌کنند. هیچ مکانیزم سهمیه بندی، یا اجبار به تعیین میزان تولید یا صادرات وجود ندارد. جی ای سی اف از طریق برگزاری جلسات کارشناسی مرتب و جمع آوری و انتشار آمار به تدریج بر هماهنگی‌ها و سیاست‌گذاری‌ها اثر خود را می‌گذارند.

جایگاه ایران را در این بازار با توجه به تحریم و عدم استفاده از تکنولوژی‌های روز دنیا، چگونه ارزیابی می‌کنید؟

ایران به عنوان یکی از اعضای مهم موسس این سازمان از قدر و منزلت بالایی برخوردار است. ولی با این که ایضا یکی از بزرگترین تولیدکنندگان گاز جهان به شمار می‌رود ولی صادرات ناچیزی دارد و سهم بازار مناسبی در بازار گاز جهانی ندارد و لذا وزن لازم را جهت اثرگذاری بر بازارهای جهانی و یا معادلات سیاسی مربوط به انرژی آنگونه که باید، ندارد. علت این امر دو چیز است؛ اول تحریم و دوم سیاست‌های سوبسیدهای سنگین انرژی در کشور. اولی باعث شد تا میادین گاز توسعه لازم پیدا نکنند. گاز به صورت ال ان جی تولید نکنیم و همچنان گازهای فلر در حال سوختن داشته باشیم و بازاهای صادراتی لازم را از دست بدهیم و دومی باعث شد تا مصرف گاز در داخل بی رویه افزایش یابد و ما گازی برای صادرات نداشته باشیم، سرمایه‌گذاری‌های گاز را محدود به تولید گاز برای مصارف خانگی در شهر و روستاها بکنیم.

آیت‌الله رئیسی به‌عنوان مهمان رسمی اجلاس گازی به قطر می‌رود. آیا این سفر می‌تواند نقطه عطفی در توسعه روابط اقتصادی دو کشور به ویژه از منظر انرژی باشد؟

تصمیم بسیار خوبی بود که در این اجلاس در سطح رئیس جمهور شرکت شود. زیرا اولا ایران به عنوان یک عضو موسس باید از این سازمان و نقش آن حمایت کند. ثانیا این که اجلاس در قطر برگزار می‌شود و این کشور همسایه خوب ایران است، شرکت ایشان بسیار منطقی و مناسب بوده است. البته باید از این فرصت کمال استفاده برای توسعه روابط اقتصادی با قطر بشود. متاسفانه در حال حاضر به دلیل تحریم‌های بانکی و سایر موارد امکان برقراری روابط عادی تجاری با هیچ یک از کشورهای همسایه را نداریم چون همه آنها از جریمه‌های سنگین و ریسک‌های آن نگرانی جدی دارند، اما در این شرایط باید تمهیداتی اتخاذ کرد تا صادرات ایران بتواند بدون تبعیض مانند صادرات ترکیه در بازارهای قطر به فروش رسانده شود.

آیا ایران می‌تواند از گاز به عنوان اهرمی در سیاست خارجی استفاده کند؟

پاسخ حتما مثبت است. اگر ایران می‌توانست میادین گاز خود را به اندازه کافی توسعه دهد و مورد تحریم قرار نمی‌گرفت و مثلا تاکنون توانسته بود خط لوله گاز به پاکستان از یک سو و خط لوله گاز به اروپا از سوی دیگر و خط لوله به برخی کشورهای خلیج فارس را برقرار کند و با کمک سرمایه‌گذاران خارجی طرح‌های ال ان جی خود را توسعه دهد، آن گاه می‌توانست که سهم عمده‌ای از بازار جهانی گاز را در دست داشته باشد که هم با درآمدهای ناشی از این صادرات، می‌توانست قدرت اقتصادی خود را ارتقاء دهد و هم می‌توانست با این سهم، دیپلماسی انرژی قابل توجهی را در سطح جهان اعمال کند. نگاه کنید به روسیه ببینید چگونه با صادرات گاز خود با اروپا و چین تعامل می‌کند؟ یا چگونه خود آمریکا با صادرات ال ان جی به اروپا اعمال سیاست می‌کند. بنابراین گاز می‌تواند اهرم سیاسی و اقتصادی بسیار قوی باشد.

منبع: روند اقتصادی

کد خبر 447450

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 8 =