یک صنعت و این همه چالش

یکی از مهمترین چالش‌هایی که کارگزاری‌ها با آن مواجه هستند، موضوع ۹ درصد ارزش افزوده است ضمن آنکه زیرساخت‌های معاملاتی بازار سرمایه ایران با بورس‌های بین‌المللی فاصله زیادی دارد.

زهره فدوی - خبرنگار؛ صنعت کارگزاری یکی از تخصصی‌ترین صنایع در کشور است، بنابراین مجوزی که صادر می‌شود نباید صرفا به دلیل داشتن توانایی مالی اعطا شود بلکه مقام‌های ناظر باید بررسی کنند تیمی که قرار است کارگزاری را تاسیس کند، آیا تخصص کافی که در حوزه‌های مختلف در صنعت کارگزاری از اهمیت ویژه برخوردار است، دارد یا خیر. البته باید در مورد کارگزاری‌هایی که غیرفعال یا نیمه فعال هستند هم تجدید نظر شود؛ به نظر می‌رسد اگر چند لغو مجوز داشته باشیم سایر کارگزاری‌ها هم که فعالیت کمتری دارند به سمت پویا شدن حرکت خواهند کرد. این بخشی از سخنان پیمان حدادی، قائم مقام مدیرعامل کارگزاری دنیای نوین است که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.
 

  • کارگزاران که به‌عنوان یکی از نهادهای مهم بازار سرمایه محسوب می‌شوند، نقش بسزایی در رونق معاملات و جذب سرمایه‌گذاران حقیقی و حقوقی به بورس دارند. در حال حاضر تحقق این دیدگاه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

    کارگزاری‌ها خط مقدم بازار سرمایه و از نظر اجرایی مهمترین نهاد مالی در بورس هستند. اینکه کارگزاری‌ها به چه میزان نقش موثر در رونق بازار و جذب سرمایه داشته‌اند، از چند منظر قابل بررسی است: اول اینکه باید دید کارگزاری‌ها به چه میزان سرمایه‌گذاری در بورس را تسهیل کرده‌اند؛ چون فعال اقتصادی که قصد سرمایه‌گذاری در بازاری را دارد به موضوع ورود و خروج از آن بسیار اهمیت می‌دهد. از آنجا که در یکی دو سال گذشته ثبت‌نام و احراز هویت توسط اکثر کارگزاران برتر به صورت غیرحضوری و آنلاین انجام گرفت، کارگزاران توانسته‌اند گام مثبتی بردارند و سرعت ورود به بازار را علاوه بر کاهش، آسان هم کنند اما از طرف دیگر موضوع آموزش مطرح است؛ بسیاری از افرادی که وارد بازار سرمایه می‌شوند آموزش‌های لازم را ندیده‌اند و بسیار هم تمایل دارند به صورت مستقیم سرمایه‌گذاری کنند. اکثر کارگزاری‌ها عمدتا به سمت آموزش و حتی ارائه تحلیل رفته‌اند؛ اما در کل صنعت کارگزاری بیشتر می‌تواند در تسهیل معاملات فعالیت کند تا در جذب سرمایه‌گذاران به بورس، زیرا زمانی مردم وارد بازار می‌شوند که دارای رونق باشد که این مهم هم به مولفه‌هایی برمی‌گردد که در اختیار کارگزاری‌ها قرار ندارد.
     
  • با توجه به استراتژیک بودن حضور کارگزاران در بورس، تجدیدنظر در قوانین، مقررات و آیین‌نامه‌های اجرایی مربوط به فعالیت کارگزاری‌ها یکی از اولویت‌های بازار سرمایه است، در این خصوص باید چه مواردی لحاظ شود؟

    سوال بسیار مهمی است؛ در مورد کارگزاران دو موضوع مطرح است: نخست، مقرراتی که وجود دارند بعضا قدیمی‌اند و نیاز دارند که با توجه به مقتضیات زمان و شرایط روز اصلاح شوند؛ برخی مقررات هم که برای حوزه کارگزاری‌ها توسط نهادهای ناظر اعمال می‌شود با کانون کارگزاران مشورت نمی‌شود و حتی با وجود دلایل کارشناسی که کانون ارائه می‌کند، توجهی صورت نمی‌گیرد، به همین دلیل بین کارگزاری‌ها و نهاد ناظر و حتی نهادهای خارج از بازار ابهام وجود دارد. به طور مثال هنوز موضوع ۹ درصد ارزش افزوده‌ای که از هزینه بهره دریافت می‌شود، مبهم است که در این راستا کانون کارگزاران ماه‌هاست در حال پیگیری است اما هنوز نتیجه‌ای حاصل نشده است. همچنین در رابطه با میزان سرمایه کارگزاران و لغو مجوزها ابهاماتی وجود دارد. کارگزارانی که نتوانند خدمات مناسب ارائه و مقررات و آیین‌نامه‌ها را رعایت کنند، نه تنها به خود لطمه می‌زنند بلکه به صنعت کارگزاری نیز خدشه وارد کرده و باعث تحمیل ریسک به صنعت کارگزاری می‌شوند. در مجموع به نظر می‌رسد سازمان بورس باید با کانون کارگزاران تعامل بیشتری داشته باشد و در راستای به‌روزرسانی قوانین و مقررات، تعدد آیین‌نامه‌ها و رفتار سلیقه‌ای تجدید نظر کند تا رقابت سالمی هم بین کارگزاری‌ها صورت بگیرد.
     
  • از آنجا که حدود نیمی از کارگزاری‌های موجود فعال هستند، در خصوص اصلاح فرآیند بازرسی‌ها یا اعطای مجوزها چه نظری دارید؟ همچنین باید در این خصوص چه مسائلی مورد توجه قرار گیرد؟

    زمانی صنعتی می‌تواند پویا باشد که فعالان آن به‌روز باشند و بتوانند فعالانه به ارائه خدمات بپردازند. در گذشته بخش‌های خصوصی، دولتی و بانک‌هایی که کارگزاری داشتند، فعالیت کارگزاری‌ها را نیز در راستای اهداف خود جلو می‌بردند؛ بنابراین نمی‌توانستند خدمات شایسته‌ای را به فعالان بازار سرمایه ارائه کنند. در گذشته به صورت سالانه کارگزاری‌ها رتبه‌بندی می‌شدند که این مهم در حال حاضر باید حداقل هر دو سال یک‌بار انجام شود و آیین‌نامه‌ها و بخشنامه‌های موجود برای این کار نیز باید حتما به‌روزرسانی شوند تا کارگزاری‌ها با توجه به رتبه‌ای که کسب می‌کنند به مردم معرفی شوند و در مقابل کارگزاری‌هایی که از نظر حجم معاملات، تعداد مشتری، سرمایه ثبتی و... فعال نیستند، لغو مجوز شوند.
     
  • اصلاحات انجام شده در امور کارگزاری‌ها چه تاثیری در افزایش عمق بازار و تامین منافع سهامداران به‌خصوص حقیقی‌ها خواهد داشت؟

    بسیار تاثیرگذار است؛ اگر کارگزارانی که بعد از اصلاحات باقی ماندند به دنبال توسعه باشند به دو جهت در نگاه اول می‌توانند به افزایش عمق بازار کمک کنند؛ یک می‌توانند در حوزه فناوری اطلاعات و IT در مجموعه‌های خود سرمایه‌گذاری کنند؛ دوم در توسعه بخش آموزش و تحلیل نیز اقداماتی انجام دهند که هر دو این عوامل به تعمیق بازار کمک می‌کنند. اگر کارگزاران برای این دو مورد سرمایه‌گذاری‌های لازم را انجام ندهند، نمی‌توانند در رقابت با یکدیگر پیروز شوند.
     
  • در شرایط کنونی صنعت کارگزاری با چه ریسک‌های قابل توجهی روبه‌رو است و برای کاهش آن چه تدابیری باید لحاظ شود؟

    صنعت کارگزاری بسیار متاثر از شرایط بازار سرمایه است؛ یکی از ریسک‌هایی که کارگزاری‌ها با آن روبه‌رو هستند، موضوع کاهش‌کارمزد است. از سال گذشته بخشی از کارمزد کارگزاری‌ها به صندوق تثبیت بازار واریز می‌شود در صورتی که به هیچ عنوان قابل استفاده برای کارگزاری‌ها نیست و تا حدودی سود قابل تقسیم یا سود قابل سرمایه‌گذاری کارگزاری‌ها را کاهش داده است. از سمت دیگر با توجه به اینکه از یک‌سال گذشته شرایط بازار منفی بوده و به طبع اوضاع برای کارگزاری‌ها هم مناسب نبوده، اما هزینه‌های جاری آنها افزایشی بوده است و قاعدتا حاشیه سود کارگزاری‌ها را کاهش داده است. مجموع این عوامل باعث شده دست کارگزاری‌ها برای سرمایه‌گذاری‌ها بسته باشد و نمی‌توانند در بخش زیرساختی سرمایه‌گذاری کنند. به نظر من بهترین کار این است که باید کارمزد کارگزاران در اختیار خودشان قرار داده شود و مسئولان هم می‌توانند شرایطی را مهیا کنند که این کارمزدها در خود صنعت کارگزاری باقی بماند و صرف سرمایه‌گذاری در خود کارگزاری‌ها شود.
  • در خصوص اجرای قوانین حاکمیت شرکتی در شرکت‌های کارگزاری چه نظری دارید؟

    موضوع قوانین حاکمیت شرکتی در کارگزاری‌ها بسیار مهم است؛ سه دسته کارگزاری داریم: کارگزاری که صددرصد متعلق به بخش خصوصی است، دوم کارگزاری‌هایی که سهامداران آنها بانک‌ها هستند و کارگزاری‌هایی که سرمایه‌گذاران آن نهادهای دولتی و عمومی هستند. قاعدتا قوانین حاکمیت شرکتی در این سه حوزه مختلف کارگزاری متفاوت است ولی به نظر می‌رسد این قوانین باید سختگیرانه‌تر انجام شود اما در کارگزاری‌هایی که مدیر و سهامدار یکی بوده و به بخش خصوصی تعلق دارد، شاید این مهم خیلی مورد نیاز نباشد.
  • مهمترین چالش امروز صنعت کارگزاری چیست؟

    یکی از مهمترین چالش‌هایی که کارگزاری‌ها با آن مواجه هستند، موضوع ۹ درصد ارزش افزوده است؛ دومین نکته، موضوع اعطای مدارک بورسی است که از سال گذشته به دلیل شیوع ویروس کرونا برگزاری آزمون‌های آن لغو شد. کارگزاران برای توسعه فعالیت‌های خود نیازمند افراد متخصص و دارای گواهینامه بورسی هستند؛ زمانی که تقاضا برای گواهینامه‌ها زیاد باشد اما خروجی و عرضه کم باشد قاعدتا صنعت با چالش مواجه می‌شود که به نظر می‌رسد در کنار اهمیت گواهینامه‌ها، مسئولان امر می‌توانند سابقه را نیز مدنظر قرار دهند. سومین چالش هم می‌توان به ساختار OMS ها اشاره کرد.
     
  • با توجه به وابستگی شرکت‌های کارگزاری به شرکت‌های OMS، محدودیت انحصاری بودن این مجموعه‌ها و ناتوانی برای جوابگویی به حجم معاملات در دوران رونق بازار، برای برون‌رفت از این شرایط چه نظری دارید؟

    تنها دو شرکت OMS در بازار سرمایه فعال هستند که کارگزاری‌ها باید از آنها خدمات دریافت کنند؛ این انحصار باید شکسته شود و تا حدودی شرکت فناوری بورس اقدام به شکست انحصار کرده و با اعطای مجوزهای جدید در این زمینه تلاش کرده است. نکته حائز اهمیت اینکه مجوزی که اکنون صادر می‌شود با آنچه در گذشته وجود داشت، متفاوت است. طبق مجوزهای جدید شرکت‌های OMS تنها می‌توانند به یک کارگزاری خدمات ارائه کنند این در صورتی است که دو شرکت OMS موجود در حال ارائه خدمات به اکثر کارگزاری‌ها هستند. چالش بعدی در این زمینه زمانی به وجود می‌آید که با قطع شدن سامانه این دو شرکت OMS مبلغ قابل توجهی زیان به کارگزاری‌ها تحمیل می‌شود و در قبال هزینه بالایی که از کارگزاری‌ها دریافت می‌کنند، حتی پاسخگو هم نیستند. ایجاد شرکت OMS اختصاصی برای کارگزاری‌ها فرآیندی زمان‌بر است و نیاز به سرمایه چشمگیر دارد که در حال حاضر با توجه به شرایط موجود این امکان فراهم نیست.
     
  • مشکلات هسته معاملات، کندی ارسال سفارشات، فاصله‌های زمانی طولانی در به‌روزرسانی تابلوی معاملات چه آثاری بر عملکرد صنعت کارگزاری دارند؟

    به هر حال فعالیت اصلی کارگزاری‌ها تسهیل در معاملات است؛ اما زمانی که سامانه و هسته معاملات با اختلال مواجه باشد قطعا کارگزاران با ضرر مواجه می‌شوند. تا حدودی ممکن است این ظن به فعالان بازار سرمایه برگردد که شاید این مشکلات اتفاقی نباشد و به دنبال آن نظر نسبت به بازار سرمایه منفی شود.
     
  • رتبه‌بندی و عرضه سهام کارگزاری‌ها چه آثاری در پی خواهد داشت و آیا شرایط تحقق این دیدگاه در حال حاضر وجود دارد؟

    همانطور که شرکت بورس، فرابورس، بورس کالا و بورس انرژی در بازار عرضه شدند و حتی زمانی که تامین سرمایه‌ها توانستند وارد بازار سرمایه شوند قطعا سایر نهادهای مالی از جمله کارگزاری‌ها هم می‌توانند به عنوان مجموعه‌های ارائه‌دهنده خدمات از سهامی خاص به سهامی عام تبدیل شوند و به دنبال آن از شفافیت بیشتری برخوردار می‌شوند. بعد از عرضه کارگزاری‌ها در بورس مدیران آنها ملزم می‌شوند به سهامداران بیشتری پاسخگو باشند، بنابراین در راستای افزایش سودآوری خود اقدامات بیشتری انجام می‌دهند. صنعت کارگزاری دائما در حال تحول است و نیاز به سرمایه قابل توجه دارد. اگر در بازار عرضه شوند، می‌توانند از طریق افزایش سرمایه به منابع مالی مورد نیاز در راستای توسعه و گسترش دست پیدا کنند.
     
  • نظام اعتباردهی کارگزاران در شرایط مختلف بازار همراه با تغییرات و تحت تاثیر سیستم دستوری از طرف مقام ناظر بوده است؛ اجرای این موضوع باید چگونه باشد که منافع کارگزار و سهامدار حفظ شود؟

    در این خصوص در سال‌های گذشته کارگزاران خیلی با مشکل مواجه نبودند؛ از آنجا که موضوع اعتبارات و بدهکاری مشتریان در سازمان بورس رصد می‌شود و کارگزاران با هم در ارتباط هستند و مشتری که بدهکار است، نمی‌تواند به راحتی تغییر کارگزاری دهد، تا حدودی این ریسک از کارگزاری مدیریت شده است؛ اما تغییر و تحولاتی که توسط مقام ناظر لحاظ می‌شود قاعدتا نسبت به شرایط بازار است. به این نکته هم باید توجه داشت که کارگزاری‌ها با تجربیاتی که از گذشته کسب کرده‌اند و با وجود کمیته ریسک و اعتباراتی که دارند، خودشان این میزان را بررسی می‌کنند و در مجموع از این قسمت کارگزاری‌ها با چالش مواجه نیستند و تغییراتی که توسط مقام ناظر ایجاد می‌شود خیلی در روند کارگزاری‌ها اختلال ایجاد نمی‌کند.
     
  • با توجه به قدمت صنعت کارگزاری در ایران، مطابقت توانمندی‌های این صنعت در مقایسه با شاخص‌های بین‌المللی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

    اگر بخواهیم صنعت کارگزاری را با شاخص‌های بین‌المللی ارزیابی کنیم، فاصله بسیار است. یکی از دلایل آن به فاصله بورس ایران با بورس‌های بین‌المللی بازمی‌گردد. بازار سرمایه ایران حداقل از منظر زیرساخت‌های معاملاتی حتی در برخی از قوانین با بورس‌های بین‌المللی فاصله زیادی دارد؛ بنابراین صنعت کارگزاری نیز این فاصله را خواهد داشت. از نظر داخلی با توجه به انحصاری که در ۱۴ سال اخیر در صنعت کارگزاری وجود داشته تا حدود زیادی این صنعت را ایستا نگه داشته و اجازه رشد را به آن نداده است. در کشورهای توسعه یافته بین‌المللی در بازار سرمایه عمدتا کارگزاری به تنهایی موفق نیست بلکه گروه‌های مالی موفق هستند. در کشور ما در سال‌های آینده کارگزاری‌هایی مانا خواهند بود که بخشی از گروه مالی باشند و تمام سبد محصولی که یک نهاد مالی می تواند ارائه دهد را دارا باشند در غیر این صورت تنها داشتن مجوز کارگزاری نمی‌تواند کمک کننده باشد.

  • هفته نامه اطلاعات بورس_ شماره ۴۱۸
کد خبر 440262

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 7 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • رضا IR ۲۲:۱۳ - ۱۴۰۰/۰۷/۲۹
    0 0
    تمام بد بختی های بورس از کار گزاری هاس که فقط بازار رو دست کاری می کنن که درجا بزند و نو چه هاشون یعنی نوسانگیران رو تبلیغ کنن و به میدان بفرستن و کارمزد بگیرن و بهترین حالت براشون ۵ مثبت و روز بعد ۵ منفی که فقط حجم خرید و فروش بالا رود و کار مزد بیشتر