قطعی برق نتیجه توسعه نیافتگی نیروگاه‌ها/ توزیع برق ارزان در سایه نرخ‌گذاری دستوری دولت

مدیر سبد شرکت سبدگردان کاریزما گفت: تا زمانی که نرخ‌گذاری انرژی در کشور واقعی نشود نمی‌توان به صرفه‌جویی در مصرف برق و کسب سود از صادرات این انرژی امیدوار بود.

صدای بورس- احمدرضا صباغی؛ قطعی برق در هفته‌های اخیر موجب شده است تا بسیاری از صنایع مادر کشور از جمله صنعت فولاد و ساختمان با مشکلات متعددی روبرو شوند که آثار مخربی بر اقتصاد ایران گذاشته است.سوال مهم و اساسی این روزها این است که دولت‌های گذشته و کنونی برای اینکه کشور با چنین چالشی روبرو نشود چه تمهیداتی فراهم کرده‌اند؟ علی آهو، مدیر سبد شرکت سبدگردان کاریزما در گفت‌وگویی با صدای بورس به ریشه‌یابی علل قطعی برق و آثار منفی آن بر صنایعی همچون فولاد و سیمان می‌پردازد.

  • علت قطعی‌های اخیر برق و راهکار رفع این معضل چیست؟

    چالش اصلی صنعت برق اختلاف شدید بین میزان تولید و میزان مصرف و عرضه در زمان پیک مصرف است که سبب شده تا ۱۳ سال گذشته صنعت برق با چالش‌های متفاوتی دست وپنجه نرم کند. مهمترین دلیل قطعی برق در شرایط کنونی، عدم سرمایه گذاری در توسعه زیرساخت‌های برق کشور متناسب با رشد مصرف است. اگر آماری از میزان مصرف برق در کشور استخراج کنیم به این واقعیت مهم می‌رسیم که بخش صنعت ۳۴ درصد، بخش خانگی ۳۲ درصد، ۱۵ درصد بخش کشاورزی و ۹ درصد حوزه‌های عمومی و مابقی هم سایر بخش‌های فعال در کشور هستند که برق مصرف می‌کنند.
  • بخشی از این مصارف چندان چالش برانگیز نیست؟

    دقیقا،‌ برای بخش خانگی، تجاری و نیمه‌تجاری مصرف برق عادی نیست که موجب ایجاد چالش قطعی برق برای صنایع انرژی‌بر می‌شود. در ۳ سال گذشته نرخ برق مصارف خانگی نسبت به رشد نرخ ارز بسیار پایین بوده بنابراین اگر بخواهیم نسبت به نرخ ارز حساب کنیم نرخ فروش برق در بخش خانگی با مصرف حدودا یک سوم از کل مصرف برق کشور برابر کیلو واتی کمتر از نیم سنت است.
    البته نباید از ذکر این نکته مهم غافل شویم که در سال‌های اخیر به دلیل ارزانی برق و به صرفه نبودن خرید لوازم خانگی با مصرف برق بهینه مصرف برق بیشتر شده که موجب بروز قطعی در روزهای گرم تابستان می‌شود که برای حل این معضل راهی جز تولید برق و راه‌اندازی نیروگاه جدید نداریم. در شرایط کنونی ارزش جایگزینی یک مگاوات برق (نیروگاه گازی) در کشور در حدود ۴۳۰ هزار یورو است به طوری که برای احداث یک نیروگاه هزار مگاواتی حدود ۴۳۰ میلیون یورو معادل ۵۶۰ میلیون دلار باید هزینه کنیم. از طرف دیگر اگر بخواهیم همین مقدار برق از نیروگاه تجدیدپذیر و خورشیدی احداث کنیم، هزینه‌ای کمتر از یک میلیارد دلار را نمی‌توان متصور شد.


بیشتر بخوانید:


  • اثر قطعی برق بر صنایعی همچون فولاد و سیمان چیست؟

    در حال حاضر ظرفیت اسمی تولید برق کشور در حدود ۸۳ هزار مگاوات است و تولید واقعی برق در زمان پیک حدود ۵۵ هزار مگاوات است با توجه به نیاز مصرف برق ۶۶ هزار مگاواتی در پیک خود می توان گفت حدود ۱۰ هزار مگاوات کسری نیاز مصرف برق داریم. برای اینکه این ۱۰ هزار مگاوات را جبران کنیم، باید نیروگاه‌های جدید ایجاد کنیم که حدود ۵ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری نیاز است تا امروز به مشکل قطعی برق نخوریم. ۳ سال پیش وزیر نیرو از مافیای نیروگاه‌سازی صحبت کردند، در حالی که متناسب با نیاز کشور نیروگاه احداث نشده است. بازیگران مختلفی در صنعت برق کشور دخیل هستند، نخست تولیدکنندگان برق هستند که نیروگاهها را شامل می‌شود و باید با توسعه واحدهای نیروگاهی و سرمایه‌گذاری در احداث انواع نیروگاه‌های مختلف مشکل تولید برق را در میان مدت برطرف کرد.
    بازیگر دوم وزارت نیرو است که نقش رگولاتوری دارد، دولت و وزارت نیرو با اعمال نرخ‌گذاری دستوری در افزایش بیش از حد مصرف برق در مصارف خانگی و صنعتی نقش موثری دارند. سومین دسته بازیگران صنعت برق کشور سازندگان نیروگاه‌ها هستند که بزرگترین آنها شرکت مپناست که برای ساخت انواع نیروگاه باید از سوی دولت حمایت و مطالبات سنگین آنها پرداخت شود.
    به نظر من دولت به جای اینکه از مصرف‌کنندگان برق خانگی شامل کم مصرف و پرمصرف حمایت کند و نرخ‌ برق را به صورت دستوری پایین نگه دارد تا شاهد کمبود ۱۰ هزار مگاواتی در زمان پیک مصرف باشیم، باید در مسیر پرداخت مطالبات نیروگاه ها و افزایش منطقی نرخ برق گام بردارد تا شاهد رشد نیروگاه‌سازی در کشور باشیم. با قطعی برق، صنایعی همچون فولاد و سیمان با چالش‌های متعددی روبرو خواهند شد که یکی از آنها کاهش تولید فولاد و سیمان در کشور و افزایش قیمت محصولات نهایی این ۲ صنعت مهم است به طوری که در بازار آهن، شمش، تیرآهن و میلگرد با افزایش قیمت روبرو خواهند شد.
    با قطعی برق صادرات بیش از ۱۰ میلیارد دلاری صنایع فولاد و سیمان در کشور با معضلات اساسی روبرو خواهند شد که علت آن کاهش تولید است و در نتیجه نزول چشمگیر ارزآوری را برای کشور خواهد داشت.از طرف دیگر تداوم قطعی برق، موجب می شود مشاغل مرتبط با این ۲ صنایع با معضلاتی از جمله کمبود مواد اولیه و بیکاری روبرو شوند که وقوع این اتفاق موجب انتقال ثروت از صنعت فولاد و صنایع مادر به سوی کسانی می‌شود که برق را بیش‌مصرف می‌کنند. حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد از کسری ۱۰ هزارمگاواتی برق مربوط به ماینرها است. به طور مثال شخصی در یک شهرستان دورافتاده یک ساختمان ۳ طبقه اجاره کرده و با دستگاه‌های ماینر اقدام به استخراج بیت‌کوین می‌کند و به نوعی موجب ایجاد رشد نیاز مصرف در صنعت برق کشور می‌شود. اما بقیه این کسری ارتباطی به ماینینگ ندارد.باید در تمام بخش‌های خانگی، صنعت و کشاورزی قیمت برق را واقعی کرد. قیمت یک کیلو وات برق در کشورهای اطراف ایران حدود ۳ تا ۴ سنت است در حالی این نرخ در ایران کمتر از نیم سنت (برای بخش خانگی) برآورده شده است. این نرخ در کشورهای اروپایی مانند آلمان بعضا به بالای ۲۰ سنت هم می رسد.

بیشتر بخوانید:


باید به لحاظ میزان تولید برق میزان مصرفی خانواده های ایرانی استخراج شود تا به طور مشخص به یک عدد میانگین برسیم و این وظیفه وزارت نیروست. افزایش نرخ برق در کشور از نیم سنت به ۴ سنت منابع عظیمی برای وزارت نیرو ایجاد می‌کند که بخش مهمی از این منابع باید صرف نیروگاه سازی و پرداخت مطالبات نیروگاه ها شود، دولت می تواند با هدف کاهش تبعات اجتماعی افزایش نرخ برق برای طبقه ضعیف، به میزان مشخص مصرف برق، تخفیف در هزینه برق به ازای تعداد افراد خانوار دهد و در صورتی که کسی مصرف بیشتری داشت باید هزینه بیشتر با نرخ واقعی پرداخت کند و در صورت ایجاد مازاد امکان فروش آن به نرخ آزاد را داشته باشد. بدین ترتیب برخی مصارف که با نرخ بسیار پایین و غیرواقعی برق رشد کرده بودند از بخش تقاضا حذف شده و در کوتاه مدت کسری نیاز مصرف برق نسبت به تولید کاهش یافته و صنایع مادر چون فولاد و سیمان به چرخه تولید عادی باز می گردند.

دلیل مهمی که در چند سال گذشته نیروگاه در کشور ساخته نشد وعده و وعید پوچ مسئولان و عدم پرداخت مطالبات نیروگاه ها در کنار نرخ پایین فروش برق بود. در شرایط کنونی هر کیلو وات برق از ایران با نرخ ۱۵ سنت به عراق صادر می‌شود که با حتی با لحاظ نرخ آزاد گاز طبیعی مصرفی در نیروگاه می توان با حاشیه سود خوبی گاز را به شکل برق صادر کنیم اما تاکنون به جز موارد محدودی از نیروگاه های با انرژی تجدیدپذیز، نیروگاه ها امکان و اجازه صادرات برق را به دلیل کمبود داخلی نداشته اند و در واقع این ثروت که می‌تواند صرف توسعه نیروگاه ها و بهبود شبکه توزیع و انتقال برق شود به صورت یارانه به مشترکین پرمصرف اعطا می شود.

درحقیقت نیروگاه‌های کشور ما که با هزینه‌های زیادی ساخته شده‌اند، گاز ارزان دریافت می‌کنند و برق رایگان به دولت می‌دهند اما هزینه استهلاک و تعمیر و نگهداری به نرخ ارز نیما گریبان نیروگاه ها را گرفته است. به طور مثال نیروگاهی ۳۰۰ میلیارد تومان سود حسابداری روی کاغذ ساخته است اما گاه کمتر از ۳۰ میلیارد تومان وجه نقد دریافت کرده است که صرف حقوق کارمندان و تعمیر و نگهداری جهت تداوم تولید می‌شود. باید نرخ دستوری برق در کشور واقعی شود تا شاهد صرفه‌جویی برق در مصارف خانگی و صنعتی باشیم.

  • آزادسازی نرخ برق بر قیمت زمین و مسکن چه تاثیری می‌گذارد؟

آزادسازی نرخ برق بر بهای تمام شده مسکن و زمین به دلیل آنکه بخش زیادی از هزینه مسکن را بهای زمین تشکیل می دهد، اثر زیادی ندارد. البته حتما به دلیل رشد هزینه های تولید مواد و مصالح ساختمانی شاهد رشد هزینه ساخت مسکن خواهیم بود اما با توجه به نرخ ۳۸۰ تومانی برق صنایع (در حدود ۱.۵ سنت) در صورتی که نرخ برق این بخش حتی بخواهد به ۳ سنت برسد، تاثیر آن بر نرخ مسکن با توجه به وزن پایین مصالح در بهای کل واحد مسکونی آنچنان زیاد نخواهد بود. البته این تاثیر بسته به محصول تولیدی متفاوت است برای مثال در صنعت سیمان عمده هزینه را بهای مواد تشکیل می دهد اما در صنعت سیمان سربار و انرژی وزن بالاتری دارد.

اما در یک نگاه دیگر می توان گفت یکی از دلالیل بالا بودن نرخ زمین و آپارتمان در تهران (و ایران) این است که هزینه انرژی و خدمات پایین است. شخصی که در ایران در حال کسب درآمد است بخشی از این درآمد را صرف مخارج زندگی خود و الباقی آن را سرمایه‌گذاری می‌کند که بخشی از این سرمایه گذاری در بازار ارز و مسکن انجام می‌شود.

ارزانی برق، بنزین،گازوئیل و حامل‌های انرژی موجب می‌شود فردی که مصرف بالاتری دارد به دلیل دریافت یارانه انرژی ارزان، پول بیشتری از درآمدش بماند و جهت حفظ قدرت خرید خود، این مازاد را به شکل تقاضا در بازارهای سرمایه ای مثل ارز، مسکن، طلا و ... وارد کرده و باعث رشد قیمت این دارایی ها می شود. اما اگر نرخ حامل‌های انرژی واقعی شود برای این فرد پول کمتری برای سرمایه‌گذاری در بازارهای فوق می ماند و باعث کاهش تقاضای غیرمصرفی در بازار مسکن می‌شود.

به نظر شما همراهان صدای بورس، چالش‌های قطعی برق چیست، نظرات خود را به صورت کامنت ذیل همین مطلب بنویسید.

کد خبر 435832

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 17 =