حمایت دولت از بورس به چه قیمت؟

یک استاد دانشگاه سیاست حمایت دولت از یک عده تازه‌واردها به بورس را که با تزریق نقدینگی همراه می‌شود ناموفق ارزیابی کرد و نتیجه کلی آن را افزایش پایه پولی، تورم و کاهش قدرت خرید کل جامعه تبیین کرد.

به گزارش صدای بورس،‌ بازار سرمایه طی چند ماه اخیر با اصلاحاتی مواجه شده است و رشد افسانه‌ای آن از ابتدای سال تا نیمه مردادماه دیگر تکرار نشد. این وضعیت باعث شده است تا بسیاری از سرمایه‌گذاران حقیقی تمایل به خروج از بازار سرمایه پیدا کنند. اتفاقی که می‌تواند بر سرنوشت کل بازار سرمایه هم تاثیرگذار باشد.

از نگاه کامران ندری، استاد اقتصاد دانشگاه امام صادق (ع) تمایل به خروج سرمایه‌گذارن از بازار مربوط به کسانی است که بازدهی ۴۰۰ درصدی از بازار کسب کرده‌اند و در مقابل کسانی که در ماه‌های اخیر وارد بازار شده‌اند در این بازار متضرر شده‌اند و انتظار دارند تا دولت از آنها حمایت کند.

بورس با رفتارهای توده‌وار برخی حرکت کرد

وی در گفت‌وگو با خبرنگار صدای بورس گفت: به این دلیل که سرمایه‌گذاران حقیقی مستقیم وارد بازار شدند و از طریق سبدگردان‌ها اقدام به سرمایه‌گذاری نکردند در بازار نوعی رفتار توده‌وار نشان می‌دهند. افراد زیادی وارد بازار شدند که تحت تاثیر هیجانات قرار گرفتند و با ریسک‌های این بازار آشنایی نداشتند. به همین دلیل هرجا صف فروش یا خرید است در آن می‌ایستند.

ندری افزود: برای این افراد نمی‌توان کاری انجام دارد، این دسته به مرور شرایط فعالیت در بازار سرمایه را یاد می‌گیرند و یا با ضرر زیاد مواجه می‌َشود و دیگر به بازار بر نمی‌گردند.

این استاد دانشگاه گفت: کسانی هم که ریسک‌پذیرند –بعد از متضرر شدن- به سراغ آموزش فعالیت در بورس می‌روند.

شرایط الان نتیجه حمایت دولت از بورس است
وی تاکید کرد: اگر قرار باشد از بورس حمایت شود، نتیجه‌اش همین وضعیتی می‌َشود که الان شاهد هستیم. دولت به جای کنترل تورم و شاخص‌های اقتصاد کلان هدف اصلی‌اش را حمایت از سرمایه‌گذارانی کرده است که در بورس متضرر شدند. دولت در قبال این افراد احساس مسئولیتی می‌کند و این دسته فریب تصویر «یوتوپیایی» را خوردند که دولت به آنها نشان داده است بنابراین این افراد می‌گویند ما گول دولت را خوردیم.

ندری سپس تصریح کرد: دولت برای ضرر این افراد احساس مسئولیت می‌کند و نوع حمایتی که دولت می‌خواهد از این افراد انجام دهد باعث بدتر شدن وضعیت شرایط اقتصاد کلان می‌شود. به عنوان مثال دولت می‌خواهد از صندوق توسعه ملی منابعی را برای بورس مصرف کند که این افزایش پایه پولی را در پی دارد. یا از طریق بانک‌ها می‌خواهد به بورس کمک کند، در حالی که بانک‌ها با خلق اعتبار در بورس وارد می‌شوند.

راهکارهای دولت نمی‌تواند دنبال شود
این استاد دانشگاه تاکید کرد: این راهکارهایی که دولت برای حمایت از بورس دنبال می‌کند، نمی‌تواند ادامه‌دار باشد. دولت تا کجا می‌تواند از بازار حمایت کند، دست آخر بازار سرمایه ریزش می‌کند. راهکاری که دولت برای حمایت از سهامداران به کار می‌ّبرد باعث تشدید رشد قیمت‌ها می‌شود. حمایت‌ها تبدیل به خلق پول می‌َشود و خلق نقدینگی را در پی دارد.

وی در توضیح بیشتر گفت: به عنوان مثال سرمایه‌گذاری با ۱۰۰ میلیون وارد بورس شده است، با حمایت دولت ارزش این ۱۰۰ میلیون کاهش پیدا نمی‌کند، در واقع ارزش اسمی آن کاهش پیدا نمی‌کند، اما با رشد تورم ارزش واقعی پول فرد کاهش پیدا می‌کند.

حمایت دولت از جنس تزریق پول و افزایش تورم است
در بخش دیگری ندری تصریح کرد: در شرایط کنونی کسانی که از بورس بازدهی‌های بالا (۷۰۰ تا ۸۰۰ درصد) کسب‌ کردند از بازار خارج می‌َشوند. در حالی که دولت می‌خواهد از افرادی حمایت کند که در این اواخر وارد بازار شدند. اما حمایت دولت با تزریق پول و افزایش تورم همراه است. به این ترتیب ممکن است با این حمایت ارزش اسمی سهام و دارایی این افراد بالا برود اما ارزش واقعی دارایی‌َشان بواسطه افزایش تورم کاهش پیدا می‌کند. افزایش تورم را هم کل مردم متحمل می‌َشوند. به عبارتی دولت برای حمایت از گروه محدودی از سهامداران به کل جامعه تورم را تحمیل می‌کند.

وی با اشاره به اینکه افزایش نرخ تورم برای افراد حقوق‌بگیر و کارمندان جامعه شرایط سختی را تحمیل می‌کند، اظهار کرد: دولت به جای نگاه وسیع‌تر به دنبال حمایت از کسانی است که به دعوت خودش وارد بورس شده‌اند. اما با حمایت دولت مردم متحمل ضرر نامحسوس می‌َشوند. این ضرر به خاطر افزایش تورم است و قدرت خرید افراد کاهش پیدا می‌کند.

وظیفه اصلی دولت حاکمیت و کنترل تورم است
ندری سپس گفت: وظیفه اصلی حاکمیت و دولت کنترل تورم است، یک‌عده درباره بورس فریب خوردند، که البته اگر این افراد هم نگاه بلند مدت داشته باشند و اصراری به برداشت سرمایه‌شان نداشته باشند ممکن است در بورس به سود برسند و ضرر و زیان‌َشان جبران شود.

وی یادآور شد: دولت در ابتدا و انتهای سال قبل مرتکب اشتباه شد، می‌توانست هیجان‌ها را مدیریت کند. به جای سوق دادن افراد به بازار سهام می‌توانست وضعیت همه بازارها را در تعادل نگه‌دارد. چرا که بازارها همراه با هم در حال حرکت بودند، بازارهایی اعم از ارز و بانک؛ در همه بازارها بازدهی وجود داشت اما دولت یک بازدهی غیرواقعی در بازار سرمایه ایجاد کرد و تعادل را به هم زد. وضعیت به‌وجود آمده هم به خاطر به هم‌زدن تعادل‌ها در بازار است.

این استاد دانشگاه تاکید کرد: دولت قدرت مدیریت داشت ولی به حرف مدیران بازار سرمایه توجه نکرد، دولت با مدیر وقت بورس موافق نبود و این شرایط امروز در بازار رخ داد.

دخالت مجلس هم از جنس دخالت دولت است
وی گفت:‌ دخالت مجلس در شرایط بازار سرمایه هم از همان جنس دخالت دولت است، در حالی که غیرکارشناسی‌تر هم هست. آنها هم به دنبال حمایت از عده‌ای معدود در بازار هستند.

در بخش دیگری ندری گفت: کارشناسان به دولت هشدار می‌دادند که سیاست‌های دولت در قبال بازار سرمایه ریزش بازار و افزایش قیمت در سایر بازارها را به همراه دارد. این وضعیتی که الان در بورس هست بخش عمده‌اش مربوط به ناکارآمدی مدیریت داخلی است تا تحریم‌ها!

وی ادامه داد: همه مسائل را نمی‌توان گردن تحریم‌ها انداخت. دولت فکر می‌کرد اگر رشد ۷۰۰ درصدی در بازار سرمایه رخ دهد بخش تولید کشور «کن‌فیکون» می‌شود. درباره شرایطی که در بازار سرمایه رخ داده است کل حاکمیت مقصر است نه فقط دولت به عنوان قوه مجریه، چرا که حاکمیت هم تصور می‌کرد اگر همه به بازار سرمایه بیایند و نقدینگی‌شان را نگه ندارند بخش تولید رونق می‌گیرد. در حالی که این با منطق اقتصادی سازگار نیست.

این استاد دانشگاه گفت: این رویه دولت معلوم نیست با کدام نظریه اقتصادی دنبال شده است.

برخی با سود کلان از بازار سرمایه خارج می‌شوند
ندری ادامه داد: هنوز مساله شکل گرفته در بازار سرمایه تمام نشده است، کسانی هستند که نمی‌خواهند سود هنگفت را از دست بدهند. علی‌رغم اینکه شاخص در کانال ۱ میلیون و ۵۰۰ هزار واحدی است بازهم برخی سرمایه‌شان بالای ۵ برابر شده است و سود ۴۰۰ درصدی کسب کرده‌اند. در حالی که قیمت مسکن، خودرو و ارز هنوز پنج برابر نشده است. این افراد می‌خواهند سهام‌شان را بفروشند و به سایر بازارها بروند.

ندری افزود: هنوز هم جا برای ریزش بازار سرمایه وجود دارد. در حالی‌که بازارهای دیگر هم جای رشد دارد. در حال حاضر به طورکامل اثر منفی بی‌تدبیری دولت در بازار سرمایه تخلیه نشده است. برخی می‌خواهند یکسری از حقوقی‌ها در بورس نقش‌آفرینی کنند تا قیمت‌ها پایین نیاید و همان عده سهام‌شان را بفروشند. به همین دلیل چندوقتی است که می‌بینیم شنبه‌ها شاخص کل بازار رشد می‌کند و برخی سهام‌شان را می‌فروشند و در روزهای بعد سهام افت پیدا می‌کند. به عبارتی دولت هروقت جلوی ریزش شاخص را بگیرد برخی سهام‌َشان را می‌فروشند.

لزوم ریزش بازار تا بی‌انگیزه شدن سرمایه‌گذارها
در بخش پایانی این استاد دانشگاه تاکید کرد: باید بازار به شدت ریزش کند تا شرایط با الان که برخی این چنین سود می‌کنند یکسان نباشد و انگیزه‌ها از بین برود.

وی خاطر نشان کرد: البته شرایط کنونی تا انتخابات آمریکا ادامه دارد و بعد از آن با انتخاب جو بایدن ممکن است روند افزایش در بازارهای ارز و طلا و سرمایه مدتی معکوس شود.

ندری سپس گفت:‌ نقطه تعادل بازار در شاخص کل ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار تا ۳۰۰ هزار واحد است. به عبارتی اگر شاخص بازهم ریزش پیدا کند افراد تمایلی برای ورود و خروج به بازار را از دست می‌دهند. مگر اینکه مجدد شوک جدیدی به‌وجود بیاید. این شوک می‌تواند در بخش درونی یا بیرونی بازار باشد.

محمد فیروزی

کد خبر 418125

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 0 =