به ان معنا که بسیاری از کشورها در دو دهه گذشته با توجه به تکانههای اجتماعی و زیر و روشدنهای اقتصادها، به فکر افتادهاند تا متناسب با شرایط خودشان فکر و ایدهای تازه را رونمایی کنند تا آسیبهای خود را کاهش دهند و مسیری برای رشد بیایند. به روایتی، اقتصاد مقاومتی بهترین راه حل مشکلات اقتصادی کشور است اما معنای آن این نیست که ناظر به مشکلات کنونی کشور است.چرا که بخشی از مشکلات کنونی مربوط به تحریم است و مقداری از آن مربوط به خطاهای برنامهریزی است. اقتصاد مقاومتی یعنی مقاومسازی، محکمسازی پایههای اقتصاد و این باور اقتصادی را خواهد ساخت که در شرایط تحریم و بسا تحریم، بارور خواهد بود و به مردم کمک میکند. در ادامه برای روشن شدن مفهوم اقتصاد مقاومتی اصول بنیادین اقتصاد مقاومتی تشریح میشود تا بدانیم از چه سخن به میان است.
اصول بنیادین اقتصاد مقاومتی
پنج اصل اقتصاد مقاومتی آن طور که در سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری آمده است، عبارتند از:
درونزایی
بدان معنا که از دل ظرفیتهای خود کشور ما و خود مردم ما میجوشد؛ رشد این نهال و این درخت، متکی است به امکانات کشور خودمان؛ درونزا به این معناست.
برونگرایی
یعنی این اقتصاد مقاومتی، به این معنا نیست که ما اقتصاد خودمان را محصور میکنیم و محدود میکنیم در خود کشور؛ با اقتصادهای جهانی تعامل دارد، با اقتصادهای کشورهای دیگر با قدرت مواجه میشود.
مردمبنیادی
یعنی بر محور دولت نیست و اقتصاد دولتی نیست، اقتصاد مردمی است؛ با اراده مردم، سرمایه مردم، حضور مردم تحقق پیدا میکند. دولتی نیست: به این معنا نیست که دولت در قبال آن مسئولیتی ندارد؛ چرا، دولت مسئولیت برنامهریزی، زمینهسازی، ظرفیتسازی، هدایت و کمک دارد. کار اقتصادی و فعالیت اقتصادی دستِ مردم است، مال مردم است؛ امّا دولت بهعنوان یک مسئول عمومی نظارت میکند، هدایت میکند، کمک میکند. آن جایی که کسانی بخواهند سوءاستفاده کنند و دست به فساد اقتصادی بزنند، جلوی آنها را میگیرد؛ آنجایی که کسانی احتیاج به کمک دارند، به آنها کمک میکند. بنابراین آمادهسازی شرایط، وظیفه دولت است.
دانشبنیان بودن
یعنی از پیشرفتهای علمی استفاده میکند، به پیشرفتهای علمی تکیه میکند، اقتصاد را بر محور علم قرار میدهد؛ اینکه گفته میشود دانشمحور، معنای آن این نیست که عناصر با تجربه صنعتگر یا کشاورز که در طول سالهای متمادی کارهای بزرگی را بر اساس تجربه انجام دادهاند، اینها نقش ایفا نکنند؛ نخیر، نقش بسیار مهمّی هم به عهده اینهاست.
عدالتمحوری
یعنی تنها به شاخصهای اقتصاد سرمایهداری مانند رشد ملی، تولید ناخالص ملی و.. اکتفا نمیکند؛ در حالی که تولید ناخالص ملی یک کشوری خیلی هم بالا میرود، امّا کسانی هم در آن کشور از گرسنگی میمیرند! بنابراین شاخص عدالت عدالت اقتصادی و عدالت اجتماعی در جامعه یکی از شاخصهای مهم در اقتصاد مقاومتی است، اما معنای آن این نیست که به شاخصهای علمی موجود دنیا هم بی اعتنایی بشود؛ نخیر، به آن شاخصها هم توجّه میشود، امّا بر محور «عدالت» هم کار میشود. عدالت در این بیان و در این برنامه به معنای تقسیم فقر نیست، بلکه به معنای تولید ثروت و ثروت ملّی را افزایش دادن است.
سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی
اما دیگر نکته مهمی که باید در حوزه اقتصاد مقاومتی در خصوص آن فهم دقیقی داشت،سیاستهای کلی آن است. در سیاستهای ابلاغی، ۲۴ بند ذکر شده است که به عنوان سیاستهای اساسی مطرح شده اند:
۱- تأمین شرایط و فعالسازی کلیه امکانات و منابع مالی و سرمایههای انسانی و علمی کشور به منظور توسعه کارآفرینی و به حداکثر رساندن مشارکت آحاد جامعه در فعالیتهای اقتصادی با تسهیل و تشویق همکاریهای جمعی و تأکید بر ارتقاء درآمد و نقش طبقات کم درآمد و متوسط.
۲- پیشتازی اقتصاد دانش بنیان، پیادهسازی و اجرای نقشه جامع علمی کشور و ساماندهی نظام ملی نوآوری به منظور ارتقاء جایگاه جهانی کشور و افزایش سهم تولید و صادرات محصولات و خدمات دانش بنیان و دستیابی به رتبه اول اقتصاد دانش بنیان در منطقه.
۳- محور قرار دادن رشد بهرهوری در اقتصاد با تقویت عوامل تولید، توانمندسازی نیروی کار، تقویت رقابت پذیری اقتصاد، ایجاد بستر رقابت بین مناطق و استانها و به کارگیری ظرفیت و قابلیتهای متنوع در جغرافیای مزیتهای مناطق کشور.
۴- استفاده از ظرفیت اجرای هدفمندسازی یارانهها در جهت افزایش تولید، اشتغال و بهرهوری، کاهش شدت انرژی و ارتقاء شاخصهای عدالت اجتماعی.
۵- سهم بری عادلانه عوامل در زنجیره تولید تا مصرف متناسب با نقش آنها در ایجاد ارزش به ویژه با افزایش سهم سرمایه انسانی از طریق ارتقاء آموزش – مهارت – خلاقیت – کارآفرینی و تجربه.
۶- افزایش تولید داخلی نهادهها و کالاهای اساسی (بویژه در اقلام وارداتی) و اولویت دادن به تولید محصولات و خدمات راهبردی و ایجاد تنوع در مبادی تأمین کالاهای وارداتی با هدف کاهش وابستگی به کشورهای محدود و خاص.
۷- تأمین امنیت غذا و درمان و ایجاد ذخایر راهبردی با تأکید بر افزایش کمی و کیفی تولید (مواد اولیه و کالا).
۸- مدیریت مصرف با تأکید بر اجرای سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف و ترویج مصرف کالاهای داخلی همراه با برنامهریزی برای ارتقاء کیفیت و رقابت پذیری در تولید.
۹- اصلاح و تقویت همه جانبه نظام مالی کشور با هدف پاسخگویی به نیازهای اقتصاد ملی، ایجاد ثبات در اقتصاد ملی و پیشگامی در تقویت بخش واقعی.
۱۰- حمایت همه جانبه هدفمند از صادرات کالاها و خدمات به تناسب ارزش افزوده و با خالص ارز آوری مثبت از طریق:
تسهیل مقررات و گسترش مشوقهای لازم، گسترش خدمات تجاری و ترانزیت و زیرساختهای مورد نیاز، تشویق سرمایهگذاری خارجی برای صادرات،برنامهریزی تولید ملی متناسب با نیازهای صادراتی، شکل دهی بازارهای جدید و تنوع بخشی پیوندهای اقتصادی با کشورها به ویژه با کشورهای منطقه، استفاده از سازوکار مبادلات تهاتری برای تسهیل مبادلات در صورت نیاز ایجاد ثبات رویه و مقررات در مورد صادرات با هدف گسترش پایدار سهم ایران در بازارهای هدف.
۱۱- توسعه حوزه عمل مناطق آزاد و ویژه اقتصادی کشور به منظور انتقال فناوریهای پیشرفته، گسترش و تسهیل تولید، صادرات کالاها و خدمات و تأمین نیازهای ضروری و منابع مالی از خارج.
۱۲- افزایش قدرت مقاومت و کاهش آسیب پذیری اقتصاد از طریق:توسعه پیوندهای راهبردی و گسترش همکاری و مشارکت با کشورهای منطقه و جهان بویژه همسایگان، استفاده از دیپلماسی در جهت حمایت از هدفهای اقتصادی، استفاده از ظرفیتهای سازمانهای بینالمللی و منطقه ای.
۱۳- مقابله با ضربه پذیری درآمد حاصل از نفت و گاز از طریق: انتخاب مشتریان راهبردی، ایجاد تنوع در روشهای فروش، مشارکت دادن بخش خصوصی در فروش، افزایش صادرات گاز،افزایش صادرات برق، افزایش صادرات پتروشیمی، افزایش صادرات فرآوردههای نفتی.
۱۴- افزایش ذخایر راهبردی نفت و گاز کشور به منظور اثرگذاری در بازار جهانی نفت و گاز و تأکید بر حفظ و توسعه ظرفیتهای تولید نفت و گاز بویژه در میادین مشترک.
۱۵- افزایش ارزش افزوده از طریق تکمیل زنجیره ارزش صنعت نفت و گاز، توسعه تولید کالاهای دارای بازدهی بهینه (براساس شاخص شدت مصرف انرژی) و بالا بردن صادرات برق، محصولات پتروشیمی و فرآوردههای نفتی با تأکید بر برداشت صیانتی از منابع
۱۶- صرفه جویی در هزینههای عمومی کشور با تأکید بر تحول اساسی در ساختارها، منطقیسازی اندازه دولت و حذف دستگاههای موازی و غیر ضرور و هزینههای زاید
۱۷- اصلاح نظام درآمدهای دولت با افزایش سهم درآمدهای مالیاتی
۱۸- افزایش سالانه سهم صندوق توسعه ملی از منابع حاصل از صادرات نفت و گاز تا قطع وابستگی بودجه به نفت
۱۹- شفافسازی اقتصاد و سالمسازی آن و جلوگیری از اقدامات، فعالیتها و زمینههای فسادزا در حوزههای پولی، تجاری، ارزی و...
۲۰- تقویت فرهنگ جهادی در ایجاد ارزش افزوده، تولید ثروت، بهرهوری، کارآفرینی، سرمایهگذاری و اشتغال مولد و اعطای نشان اقتصاد مقاومتی به اشخاص دارای خدمات برجسته در این زمینه
۲۱- تبیین ابعاد اقتصاد مقاومتی و گفتمانسازی آن بویژه در محیطهای علمی، آموزشی و رسانهای و تبدیل آن به گفتمان فراگیر و رایج ملی
۲۲- دولت مکلف است برای تحقق سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی با هماهنگسازی و بسیج پویای همه امکانات کشور، اقدامات زیر را معمول دارد:شناسایی و بکارگیری ظرفیتهای علمی، فنی و اقتصادی برای دسترسی به توان آفندی و اقدامات مناسب، رصد برنامههای تحریم و افزایش هزینه برای دشمن، مدیریت مخاطرات اقتصادی از طریق تهیه طرحهای واکنش هوشمند، فعال، سریع و بهنگام در برابر مخاطرات و اختلالهای داخلی و خارجی.
۲۳- شفاف و روانسازی نظام توزیع و قیمتگذاری و روزآمدسازی شیوههای نظارت بر بازار
۲۴- افزایش پوشش استاندارد برای کلیه محصولات داخلی و ترویج آن
تدابیر عملیاتی رهبرانقلاب در اقتصاد مقاومتی
با فرض دانستن اصول و سیاستهای اقتصاد مقاومتی از نگاه رهبر انقلاب، باید نیم نگاهی هم به اقدامات عملی اقتصاد مقاومتی که رهبر انقلاب در سخنرانی فروردین ۹۵ به دولت پیشنهاد دادند، داشت. رهبر انقلاب تدابیری حکیمانه را در 10 محور مد نظر قرار دادند که در ادامه میخوانید:
۱- شناسایی فعالیتها و زنجیرههای اقتصادی مزیتدار کشور و تمرکز بر آنها:
بعضی از فعالیتهای اقتصادی در کشور اولویت دارد، اهمّیت دارد، مثل مادر میماند و از آن، بابهای متعدّد اقتصادی و تولیدی گشوده میشود؛ روی آنها بایست تمرکز کنند؛ آنها را باید شناسایی کنند و نقشه راه را مشخّص کنند و تکلیف همه را معلوم بکنند.
۲- احیا کردن تولید داخلی:
امروز حدود شصت درصد از امکانات تولید ما معطّل است، تعطیل است؛ بعضیها به کمتر از ظرفیت کار میکند، بعضیها کار نمیکند؛ بایستی ما تولید را زنده کنیم، تولید را احیاء کنیم.
۳- خریدهای خارجی ما، قدرت تولید داخلی ما را تضعیف نکند:
فرض بفرمایید ما میخواهیم مثلاً هواپیما وارد بکنیم یا خریداری بکنیم؛ به ما گفته میشود -خود مسئولان دولتی میگویند- که اگر چنانچه فلان درصد از این قیمت را ما در صنایع داخلی هواپیما سرمایهگذاری کنیم، بیشتر از آنکه از خارج بخریم استفاده خواهیم کرد و تولید داخلی هم رشد پیدا میکند. اینکه ما همهچیز را از خارج وارد کنیم و نگاه نکنیم که این خرید ما، این واردات ما چه بلایی سر تولید داخلی میآورد خطا است؛ پس بنابراین در خریدها کاری کنیم که تولید داخلی تضعیف نشود.
۴- مدیریت منابع مالی که از بانکها و مراکز خارجی به کشور وارد میشود:
ما پولهایی داریم در خارج از کشور؛ [مثلاً] نفت فروختهایم، پولش را به ما ندادهاند. وقتیکه این پولهای موجود ما در خارج که حالا هر چند ده میلیاردی که هست برگشت، در مصارفی به کار نرود که این پول هدر بشود. این پولی است که وارد کشور میشود، کشور نیاز دارد و در درجه اوّل مثلاً تولید است؛ مواظب باشند این پولی که وارد میشود، هدر نرود، از بین نرود، صَرف خریدهای بیمورد، صَرف کارهای بیجا، صرف اسرافها نشود.
۵- دانش بنیان شدن بخشهای مهم کشور:
بخش نفت و گاز یا بخش تولید موتور که برای خودرو، برای هواپیما، برای قطار، برای کشتی مورد استفاده است، این بخشهای حسّاس و مهم، دانشبنیان بشود. اینکه ما میگوییم اقتصاد دانشبنیان [این است]. جوانهای ما، دانشمندان ما نشان دادهاند که میتوانند نوآوری کنند، میتوانند ما را از آن سطحی که در فنّاوری داریم بالاتر ببرند. مثلاً فرض کنید که سطح موتور خودرو را با یک پیشرفتی بالا ببرد که فرض کنیم مصرفش کم بشود، یا موتور قطار را به فلان شکل بهوجود بیاورد؛ میتوانند. همین الان در کشور ما بنگاههای اقتصادی و تولیدی وجود دارند که کارهایی که آنها انجام میدهند و تولید میکنند، یا از مشابه خارجیاش بهتر است یا برابر آنها است؛ همین الان داریم؛ خب اینها را باید تقویت کرد.
۶- بهره برداری از سرمایهگذاریهای گذشته:
ما در گذشته روی بعضی از بخشها سرمایهگذاری کردهایم؛ از آنها بهرهبرداری بشود و استفاده بشود. ما در زمینه نیروگاهسازی در کشور سرمایهگذاری خوبی کردیم؛ در زمینه پتروشیمی سرمایهگذاری خوبی کردیم. امروز کشور به نیروگاه احتیاج دارد، کشورهای دیگر هم به نیروگاه ارزانی که ما میسازیم احتیاج دارند. ما دیگر نرویم از بیرون نیروگاه بخریم وارد کنیم، یا افرادی بیاوریم برای ما نیروگاه درست کنند. این قسمتهایی که سرمایهگذاری شده است، برایش تلاش شده است و زحمت کشیده شده است، احیاء بشود و از آنها استفاده بشود.
۷- انتقال فناوری در معاملات خارجی:
در همه معاملات خارجیای که ما انجام میدهیم، انتقال فنّاوری را شرط کنیم. فرض کنید [اگر] یک وسیلهای را یا یک شیء تولیدی جدیدی را میخواهند بخرند، تولیدشده را نخرند، [بلکه] آن شیء را با فنّاوری مخصوص خودش تهیه کنند و بیاورند؛ فنّاوری را داخل کشور کنند.
۸-مبارزه با فساد و قاچاق:
با فساد مبارزه جدّی بشود، با ویژهخواری مبارزه جدّی بشود، با قاچاق مبارزه جدّی بشود؛ اینها دارد به اقتصاد کشور لطمه میزند و ضررش را مردم میبرند. اگر ما در مقابل آن مجموعهای که فرض بفرمایید با زدوبستهایی در زمینه مسائل اقتصادی ویژهخواری میکنند، خودشان را از امتیازات ویژه برخوردار میکنند و یا دچار فساد پولی و مالی و اقتصادی میشوند، سهلانگاری کنیم، قطعاً کشور ضرر خواهد کرد؛ نباید سهلانگاری بشود. قاچاق همین جور است؛ مانع قاچاق [بشوند]. باید با قاچاق، بهمعنای واقعی کلمه مبارزه کنند.
۹- بهرهوری انرژی:
گفته میشود اگر ما بتوانیم بهرهوری انرژی را ارتقا بدهیم، بالا ببریم و صرفهجویی کنیم، صد میلیارد دلار صرفهجویی خواهد شد؛ مبلغ کمی نیست، مبلغ زیادی است؛ این را جدّی بگیرند. البتّه شنیدم این، مصوّبه مجلس هم هست؛ ارتقای بهرهبرداری از انرژی، مصوّبه مجلس شورای اسلامی است.
۱۰- حمایت از صنایع کوچک و متوسط:
الان چندین هزار کارگاه و کارخانه متوسّط و کوچک در کشور هست؛ آن چیزی که در متن جامعه اشتغال ایجاد میکند، تحرّک ایجاد میکند و طبقات پایین را بهرهمند میکند، همین صنایع کوچک و متوسّط است؛ اینها را تقویت کنند و پیش ببرند.
- ویژه نامه اقتصاد مقاومتی ماهنامه بازار و سرمایه - مسئولان
نظر شما