این روزها شاید یکی از مهمترین متغیرها در دغدغههای اقتصادی خرد و کلان، ناپایداری نرخ ارز در کشورمان است. نرخ ارز متغیری است که بر روی تولید، نقدینگی، تورم، کسری بودجه، صادرات و وادرات اثرگذار است.
بیش از نیمی از شرکتهای حاضر در بازارسرمایه ایران به نوعی با اقتصاد بینالملل و به خصوص قیمت کومودیتیها در ارتباط هستند.
بسیاری از شرکتهای دیگر در بازارسرمایه کشورمان به صورت سرمایهگذاری و هلدینگی و بعضا تحت عنوان چند رشتهای صنعتی (مانند هلدینگ امید) فعالیت میکنند که میتوان گفت به صورت غیرمستقیم با قیمتهای جهانی محصولات در ارتباط هستند. صنایعی همچون شیمیایی و پتروشیمی با سهم از 24.5 %، فلزات اساسی با سهم از 14.5 %، فرآوردههای نفتی با سهم 8 %، استخراج کانههای فلزی با سهم 5.3 %، چند رشتهای صنعتی با سهم 5 % و صنایعی همچون خودرو و ساخت قطعات با سهم 3.5 % از ارزش بازار (به دلیل وارد کردن قطعات و تبعیت از قیمت جهانی فولاد و...).همچنین در این روند صنایع دارویی با سهم 2.5 % از ارزش بازار (عمدتا به دلیل اینکه واردکننده مواد اولیه صرف هستند)،که از قیمتهای جهانی محصولات تبعیت میکنند. مجموع این صنایع سهم 63 درصدی از کل ارزش بازار را دارند و در واقع صنایع عمده بازار هستند. بنابراین میتوان به سادگی دریافت که بازار بورس ایران تحتتاثیر ارز است.
در جدول زیر میزان همبستگی صنایع مذکور را با نرخ ارز در بازه زمانی یکساله میتوان مشاهده کرد:
اگرچه همبستگی صنایع فوق با نرخ ارز قوی است اما در ارتباط با صنایع دارویی و خودرویی این نکته را باید مد نظر داشت که منفی شدن این صنایع به دلیل افزایش بهای تمام شده نهادههای تولید وارداتی است ولی با لگ زمانی، به دلیل گرفتن افزایش نرخ محصولات از سوی شرکتها، چه به صورت دستوری و چه به دلیل انحصار ناقص، بعد از افزایش نرخ دلار، شاخص گروه دارو و گروههای خودرویی افزایشی مییابد.در ادبیات تحلیلی کلان، موضوعی تحت عنوان «عبور نرخ ارز» وجود دارد. عبور نرخ ارز میزان تغییر در قیمت کالاهایی که وارد و یا صادر میشوند، بر حسب پول داخلی، به ازای یک درصد تغییر در نرخ ارز را نشان میدهد. در واقع این نسبت نشان میدهد که چه میزان از این تغییر قیمت مربوط به تغییرات قیمت ارز است. این مساله مستقیما بیانگر آن است که یک شرکت مصرفکننده ارز، تا چه میزان هزینه نهادههای وارداتیاش تحتتاثیر تغییرات نرخ ارز قرار میگیرد.
همچنین عنوان میکند که یک شرکت ارز آور که عمدتا درآمد خود را از محل صادرات کسب میکند، درآمد حاصل ار فروشش به طور اسمی، تا چه حد تحتتاثیر تغییرات قیمت ارز است. هر چه دوره زمانی شوکهای ارزی در یک جهت (افزایش یا کاهش) طولانیتر باشد، تاثیرات عبور نرخ ارز بیشتر و شدیدتر خواهد بود. در ایران اصولا تاثیر نرخ ارز در توضیح نوسانات قیمت صادرات نسبت به قیمت واردات بیشتر است.
بر این اساس صادرات از نرخ ارز واقعی تاثیر مثبت میپذیرد و در واقع افزایش نرخ واقعی ارز سبب بهبود صادرات میشود. این تاثیر را در جدول زیر به وضوح میتوان ملاحظه کرد. تاثیرات چشمگیر در خصوص افزایش ارزش صادرات، عمدتا مربوط به چهار ماه اخیر میشود که شوکهای ارزی در بازار آزاد شروع شدند.
همچنین افزایش درآمد صادراتی نیز به گونهای دیگر بر درآمد ملی و تولید ناخالص داخلی اثرگذار است که این تاثیر در مدت زمان طولانیتری اتفاق خواهد افتاد.
زیرا تاثیرات این متغیر کلان از طریق ایجاد سرمایهگذاریها و ایجاد ظرفیتها و پتانسیلهای جدید رخ خواهد داد که خود مستلزم زمان بیشتری خواهد بود.
بهطور تجربی به ازای هر یک درصد تغییر در قیمت دلار بیش از 4 درصد تغییر در بازدهی بازار سهام را شاهد خواهیم بود، اما آنچه باعث افزایش بیشتر در بازدهی بازار سهام میشود، همین افزایش انتظارات از تولید ناخالص داخلی است. این نسبت آنقدر قابل توجه بوده که به طور تجربی ثابت شده به ازای هر یک درصد تغییر در تولید ناخالص داخلی، بیش از 20 درصد بازدهی در بازار سهام تجربه خواهیمکرد.
این میزان بازدهی در شرکتهای صادرات محور ارقام بیشتری هستند.
در مقابل شرکتهای ارزبر مانند شرکتهای صنایع خودرویی و دارویی، به دلیل افزایش نهادههای تولیدی در کوتاهمدت دچار خسران شده، اما این شرکتها نیز پس از مدتی، به سبب افزایشی که در نرخ فروش محصولاتشان اعمال میکنند، از این رهگذر منتفع خواهند شد.
- شماره ۲۳۸ هفته نامه بورس - صفحه ۱۵
نظر شما