مژده ابراهیمی، هفته نامه اطلاعات بورس/ تغییر نابسامانی سیستم بانکی از زمان انقلاب و دولتی شدن بانکها آغاز شد. البته با فعالیت مجدد بانکداری خصوصی امید میرفت وضعیت بهبود یابد.همچنین تمام مسئولان و مدیران ارشد اقتصادی به بهبود وضعیت بانکداری امیدوار بودند و همیشه گمان میکردند که میتوان مشکلات صنعت بانکداری را رفع کرد تا ایران تبدیل به کشور پیشرفته شود.با همین امید وارد صنعت بانکداری شدیم. همچنین همه فعالان بانکها در تلاش بودند که با استانداردهای جهانی کار خود را آغاز کنند. این گفتار کوتاه اما قابل تامل، بخشی از دیدگاههای بنیانگذار اولین بانک خصوصی ایران پس از انقلاب اسلامی به شمار میآید. تفکری که در صورت تحقق میتوانست زمینههای ساماندهی ساختاربانکی کشورمان را فراهم سازد.
فرصتی فراهم شد تا با سید محمد صدرهاشمی نژاد به عنوان چهرهای شاخص در صنعت بانکداری، بنیانگذار بانک اقتصاد نوین و رئیس کنونی هیأت مدیره این بانک پیرامون آسیب شناسی و طرح دیدگاههایش برای کاهش چالشهای کنونی ساختار بانکی،گفتوگویی انجام دهیم که در ادامه میخوانید.
باتوجه به مشکلات عدیده ساختار پولی ومالی، وضعیت کنونی بانکهای کشورمان را چگونه ارزیابی میکنید؟
باید گفت بازارسرمایه به همین نحو بازارهای دیگر (پولی– مالی) از اقتصاد آزاد خارج شدهاند و تا زمانی که این موضوع در ساختار اقتصادی وجود نداشته باشد، بازارهای مالی هم تاثیرگذار و پرقدرت نخواهند بود. البته این مشکل و معضل در دولت یازدهم هم وجود داشته و هماکنون نیز حاکم است. در حال حاضر فعالیت بانکداری با شیوههایی جدید و خاص انجام میشود که با ماموریت اصلی آنها تفاوت بسیار دارد. به جز چند بانک تخصصی نظیر صنعتومعدن، توسعه صادرات،کشاورزی و مسکن مابقی از نوع بانکهای تجاری هستند. شغل و فعالیت اصلی آنها دادن خدمات بانکی و جمعآوری سپردههای مردم، تجمیع آنها و تزریق آن به حوزه کسبوکار است. این روند در مسیر نادرستی افتاده و بحرانها و هرجومرجهای کنونی را ایجاد کرد. همچنین در این روند نادرست مبالغ زیادی در قالب وامهای حمایتی به افراد مختلف داده شد. اگرچه این عدد تا چند سال گذشته بسیار ناچیز بود اما در دولتهای نهم و دهم این بیپروایی و نابسامانی در ساختار بانکداری شدت گرفت. زمانی که فعالیت بانکداری خصوصی در ایران آغاز شد، تنها چهار بانک تأسیس شد که اولین بانک خصوصی اقتصاد نوین بود. البته رسالت بانک ما این بود که با تاسیس بانک خصوصی وضعیت بانکداری را دگرگون کند. بنده به عنوان یکی از موسسان اقتصاد نوین تصور میکردم با سابقهای که دارم، میتوانم سیستم بانکداری را تغییر و به سمت رشد و بهبودی پیش ببرم.
با وضعیت نامناسب بانکداری چرا تصور میکردید با خصوصی شدن بانکها میتوانید ساختار بانکداری را تغییر دهید؟
تصور نمیکردیم که اقتصاد ایران تا این حد آشفته باشد. تمام مسئولان و مدیران ارشد اقتصادی به بهبود وضعیت بانکداری امیدوار بودند و همیشه گمان میکردند که میتوان مشکلات صنعت بانکداری را رفع کرد تا ایران تبدیل به کشور پیشرفته شود.با همین امید وارد صنعت بانکداری شدیم. همچنین همه فعالان بانکها در تلاش بودند که با استانداردهای جهانی کار خود را آغاز کنند.
یعنی تمام این نابسامانی، مربوط به دولت نهم بوده است؟
تغییر نابسامانی سیستم بانکی از زمان دولتی شدن بانکها آغاز شد. البته با فعالیت مجدد بانکداری خصوصی امید میرفت وضعیت بهبود یابد که با تاسیس چهار بانک خصوصی طی سال 1380،در رعایت اصول و ضوابط بانکداری چشمانداز بهبود مشاهده میشد. البته از اوایل دولت نهم، انحراف سیستم بانکی مجددا شروع شد.
به نظر شما وقوع چالشهای موجود از استمرارمسائل گذشته ساختار بانکی بود؟
بله، دقیقا همین گونه است. نابسامانیهای صنعت بانکداری در دولت های نهم و دهم به نحوی بود که هر سوء استفادهگری که امکان گرفتن مجوز از بانک مرکزی برایش بود، تابلویی هوا و در زیر سایه آن پولهای مردم را با هر شکلی که دوست داشت جمع و به هر مسیری که دلش میخواست هدایت میکرد. بدون مجوزها هم که دیگر جای خود را داشتند.
یعنی قبل از دولت نهم، بانکهای دولتی بزرگ، شرکتداری نمیکردند وشرایط چگونه بود؟
خیر، بحث شرکتداری بانکهای بزرگ دولتی با موضوع انحراف صنعت بانکداری بسیار متفاوت است. زمانی که انقلاب شد، همه افرادی که صاحب سرمایه و بنگاههای بزرگ یا موسس این بنگاهها بودند از ایران رفتند و همین عامل بزرگترین خسارت را به اقتصاد ایران وارد کرد. در این شرایط دیگر سرمایهداری وجود نداشت و دولت ماند برای حل این مشکل چه کند. در آن شرایط هم عملا کشوری با گرایش به دیدگاههای سوسیالیستی البته با فرهنگ غلط بوجود آمد. گرایش سوسیال، پوپولیستی ایجاد شده که بر اساس تفاسیری، مالداری، ملکداری، ثروت اندوزی و خانهداری را ترویج میدهد. اگر دقت کنیم کنار هر بانک دولتی یک شرکت سرمایهگذاری تاسیس شد که همان بانک سرمایهاش را تأمین کرده است. در آن مقطع و با آن دیدگاه اجتماعی حاکم بر کشور، برای بازسازی اقتصاد بعد از جنگ، راه دیگری به نظر گردانندگان وقت کشور نرسید، جز اینکه از موجودی بانکها در قالب تأسیس شرکتهای سرمایهگذاری برای بازسازی اقتصاد تخریب شده بر اثر جنگ و انقلاب استفاده کنند.
این شرکتهای دولتی از طریق پول بانکها تاسیس شدند؟
بله، تمام این شرکتها با پول بانکها تاسیس شدهاند. این روند، رویکرد خاص و متعلق به زمان خاصی بود که نباید استمرار پیدا میکرد.البته نه تنها استمرار یافت، بلکه به طرز انفجاری گسترش پیدا کرد و به بخشهای دیگری سرایت کرد. همچنین این رویه به بانکهای خصوصی هم سرایت کرد و اکثر آنها به ورطه بنگاهداری درغلتیدند.
چرا بانکمرکزی در این خصوص اقدامی نمیکند؟
اگر بانکمرکزی بصورت دقیق وظایف خود را انجام میداد، مجوزهای نابجا صادر نمیشد. در حال حاضر صدور مجوزهای نیرویانتظامی یا وزارتتعاون به پایان رسیده است. همچنین صدور مجوز جدید توسط بانکمرکزی هم در این فضای آشفته، محلی از اعراب ندارد و اینک وظیفه بانکمرکزی است که این بازار آشفته را ساماندهی کند.
در خصوص اقدامات نادرست بانکمرکزی چه نظری دارید؟
بانک مرکزی مدیریت هوشمندانهای در زمینه اصلاح وضعیت آشفنه صنعت بانکداری نداشته و هیچ طرح مشخصی برای ساماندهی این بازار آشفته را ندارد البته در این روند با صدور دستورالعملهای تحکمآمیز غیرقابل اجرایی عملا بانکها را به سمت عدم اجرای دستورالعملهای خویش سوق میدهد و در واقع به اقداماتی که مخالف دستورالعملهای خودش است، مشروعیت میبخشد.
به عنوان نمونه در شهریورماه جاری، یکباره بانکمرکزی اطلاعیهای در خصوص سپردههای با نرخ سود بالای 15درصد صادر کرد که در این اطلاعیه تناقض وجود داشت. در هیچکدام از کشورهای دنیا چندین اطلاعیه صادر نمیشود، چراکه روند صدور این اطلاعیهها نادرست است و در عمل باعث شد که تعدادی از بانکها تمام مصوبات قبلی بانکمرکزی را نادیده بگیرند و عملا خاطره شرکتهای مضاربهای را زنده کنند. البته در شرایطی که تولید و توسعه مملکت نرخ سود تسهیلات 18 درصد را بر نمیتابد این گروه با نرخ 24 درصد سپردهگیری میکنند و لابد با نرخ 30 درصد میخواهند تسهیلات بدهند!
با توجه به اتفاقات موجود، عدهای به امکان فروپاشی اقتصادی اشاره میکنند، برای بهبود این شرایط چه راهکاری را پیشنهاد میکنید؟
هر اتفاقی ممکن است در آینده رخ دهد، البته برای جلوگیری از هر حادثه ناگواری، زمان و فرصت معینی وجود دارد. اگر تا زمان مشخص از این فرصت استفاده نشود، تنها حسرت فرصتهای از دست رفته باقی میماند. باید پذیرفت که بسیاری از فرصتها برای بهبود وضعیت اقتصادی از دست رفته است. چون در زمان مشخص، فعالیتی انجام نشده که انتظار بهبود داشته باشیم. بنده 42 سال است که در اقتصاد این کشور فعالم.در این سالها با آرزو به سر برده ام که پیشامد اقتصادی خوبی برای مردم ایران رخ دهد وهمواره امیدوارم که آخرین فرصتها را از دست نداده باشیم.
اگر در جایگاه مسئولی تصمیمگیرنده قرار داشتید، چه اقدامی برای بهبود وضعیت اقتصادی به ویژه بانکها انجام میدادید؟
بدون لحظهای درنگ و تردید، اقتصاد بازار را با همه ساز و کارهایش و در تمام ابعادش، در این کشور پیاده میکردم، باوجود اینکه به خوبی آگاهم که در کشور پوپولیست زدهای مانند ایران، این کار بسیار مشکل است.
اگر بانکها به درستی به فعالیت خود ادامه دهند و براساس منطق اقتصاد آزاد، مدیریت و نظارت شوند، نقش ارزشمندی در توسعه اقتصادی ایران و دنیا خواهند داشت.
جای بسی تأسف است که امروزه بجای اینکه رشد،توسعه و پیشرفت بیشتر، موضوع بحث و دغدغه محافل مختلف جامعه ما باشد، فروپاشی اقتصادی موضوع بحث و دغدغه محافل است. کشمکشهای امروز در دولت،مسئولان و انعکاس ناگوار آن به سطح جامعه،برای فعالان اقتصادی نگرانیهایی را ایجاد کرده و میکند.البته خدا می داند که ادامه این روند مارا به چه ورطهای سوق خواهد داد.
رفع مشکلات کشور با اقتصاد آزاد برطرف میشود. اقتصاد آزاد، یعنی اقتصاد رقابتی غیرانحصاری که نه دولتها، بلکه افراد جامعه آن را پیش ببرند. از دولت نباید انتظار رفاه داشت و دولت رفاه متعلق به کشورهایی است که توسعه یافتهاند. به نظر آنها تفکر سوسیالیسم نتوانسته مشکلات موجود را برطرف کند و بحث دولت رفاه در ایران بسیار
بیمعنی است.
شما در مجموعه خود به دنبال شرکتداری نبودید و همیشه سعی داشتید که سیستم بانکداری مدرن و حقیقی اجرا کنید، دلیل آن چه بود؟
در حدود 10سال قبل، افرادی در مدیریت بانکها قرار گرفتند که افکار آنها بنگاهداری بود. همین عامل باعث شد بانک اقتصاد نوین تکانهایی بخورد، ولی بجز این مدت کوتاه، دیگرهیچگونه مشکلی در طول این سالها مشاهده نشده است. مشکل اصلی بانک مرکزی این است که نمیتواند نوع برخورد خود را با بانکهای تابع قوانین و بانکهای متخلف تشخیص دهد و با همه بانکها به یک نحو برخورد میکند.
بسیاری میگویند که بانکمرکزی با بانکهایی که متخلف هستند مدارا میکند ولی به بانکهای تابع قوانین مانند بانکهای اقتصاد نوین و سامان امتیازی داده نمیشود، دلیل این برخورد از جانب بانک مرکزی چیست و چرا بانکهای تابع قانون اعتراضی نمیکنند؟
بهطور یقین دولت از این وضعیت اطلاع دارد و بانکها هم میدانند اعتراض کردن بیفایده است. همچنین همه افراد میدانند که چه بانکی تابع قانون فعالیت میکند و چه بانکی متخلف است. البته همه از واقعیت و حقایق بانکها اطلاع دارند، بنابراین نمیتوان این تخلفات را کتمان کرد.
در کشورهای دیگر بانکها به چه نحوی تفکیک میشوند؟
در دنیا، بانکها رتبهبندی میشوند. یعنی در کشورهای آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان،کره و ژاپن رتبهبندی شده است. بانکها که جای خود را دارند و کاملا اصولی و تابع قوانین فعالیت میکنند. باید مؤسسات معتبر دنیا به ایران بیایند و بانکهای ما را هم رتبهبندی کنند. باید پذیرفت وضعیت بانکهای کشورمان بسیار آشفته است.
شاید برای شما جالب نباشد ولی عملکرد بانکهای خصوصی در این مدت مناسب نبوده، چرا با این حال باز هم سهام بانکهایی مثل ملت، تجارت و صادرات عرضه میشود و همچنان این بخش در اختیار مدیریت دولتی است؟
دولت کنونی تا آخرین لحظه باور نمیکند که ساختار بانکی و اقتصادی به ویرانی کشیده شده است. البته زمانیکه تصمیم گرفته شد بانکها خصوصی شوند، آرمانهای درستی پشت این تصمیمگیریها وجود داشت. مرحوم نوربخش در سخنرانی افتتاحیه بانک اقتصاد نوین «شعبه غدیر» گفت: امیدوارم تا 5 سال دیگر، 50 درصد کل سهم بانکی کشور متعلق به بانکهای خصوصی باشد. در اصل وی قصد داشت بانکهای دولتی خصوصی شوند تا 80 و90 درصد گردش بانکی کشور، خصوصی شود. به عقیده مرحوم نوربخش اگر این اتفاق رخ میداد، بانکهای خصوصی با وضعیت مناسبتری به فعالیت بانکی خود ادامه میدادند و میتوانستند پیشرفت کنند. همچنین بانکهای دولتی هم با بانکهای خصوصی مشارکت میکردند که همین عامل سلامت صنعت بانکداری را حفظ میکرد. اما در حال حاضر پس از 16 سال، وضعیت نامناسب و نابسامان بانکی و اقتصادی را شاهد هستیم.
اگر بنا بود 50 درصد سیستم بانکی خصوصی شود، باید بانکهای خصوصی گسترش مییافتند؟
بله، همان زمانی که مجوز 4 بانک توسط مرحوم نوربخش صادر شد، بنا نبود که مجوز جدیدی صادر شود. البته 5 یا 6 سال بعد، مجوز بانک پاسارگاد صادر شد و لازم به ذکر است که قبل از آن بانکها به بنگاهداری فکر نمیکردند.
این رویه تاسیس وفعالیت بانکهای خصوصی در دنیا چگونه انجام میشود؟
در دنیا هر فردی که صلاحیت دارد میتواند بانک تاسیس کند، البته داشتن صلاحیت، شرط اصلی افراد برای تاسیس بانکهاست و صلاحیت مؤسسین بانکها شرایط بسیار سختی دارد که هر کسی از عهده آن برنمیآید. در کشورهای دیگر ایجاد بانکها مراحل بسیار سخت و دشواری را به همراه دارد که این موضوع در کشور ما در دستور کار قرار نگرفته و تأسیس بانک، بیشتر تبدیل به یک امر رابطهای تا صلاحیتی شده است. سختگیریهای دنیای پیشرفته برای تأسیس بانک در مرحله اول برای مؤسسین بانک بوده و در مرحله دوم برای مدیرانی که بانکها به کار میگمارند. همچنین روند بانکداری دنیا، مانند کشور ایران نیست که هر روز بخشنامه جدیدی صادر شود. بنابراین باید گفت به هیچ عنوان نمیتوان سیستم بانکداری ایران را با خارج از کشور مقایسه کرد.
نظر شما