- برخی از سهمها طی هفتههای اخیر با بازدهی عجیبی روبهرو بودهاند، این روند حرف و حدیثهایی در خصوص تکرار مجدد مشکلات کنتورسازی در بین فعالان بازار به وجودآورده است. به نظر شما این بازدهی مشکوک نبودهاند؟
در مرحله اول باید خاطر نشان کنیم که بازار سرمایه فرصتهای سرمایهگذاری همراه با ریسک را برای سرمایهگذاران فراهم میکند و قطعا سرمایه گذاران بر این موضوع اشراف داشتهاند. در تئوریهای مالی نیز بازدهی همراه با ریسک تعریف میشود. از این رو استفاده از واژه بازدهیهای نجومی بدون توجه به ماهیت بازار سرمایه درست نیست. شما در نظر بگیرید که سهام شرکت اپل در کشوری که نرخ بهره فعلی آن ۲ درصد است رشدی حدود ۶۰ درصدی را در کمتر از یک سال تجربه کرد. این رقم بسیار بالایی در کشوری که نرخ بدون ریسک آن ۲ درصد محسوب میشود. پس بازدهی بازار سرمایه برای یک شرکت ۳۰ برابر فرصت سرمایه گذاری در بازار پول بوده است. همچنین در بورس نزدک در صنعت فلزات بازدهی شرکتهای فعال در صنعت در مدت کمتر از ۴ ماه ۱۰۰ درصد رشد داشته است. حال با توجه به ماهیت ریسکی بودن بازار سرمایه در کشور ما که نرخ بهره در محدوده ۱۵ الی ۱۸ درصد است، بازدهی ۲۰۰ درصد نجومی محسوب نمیشود. بنابراین توجه به عوامل ایجاد بازدهی بسیار حائز اهمیت است. بطور مثال در خصوص یکی از شرکتهای صنعت قند پس از خصوصی سازی به معنای واقعی و با تغییر مدیریت در شرکت علاوه بر تغییر قابل توجه در عملکرد آن شاهد اقبال بازار به این شرکت و افزایش قابل توجه حجم معاملات در این سهام بودهایم. ارزش گذاری تنها به این گونه نیست که بگوییم شرکت، صنعت و اقتصاد در کجا قرار دارد بلکه متغیر مهم این است که جایگاه شرکت، صنعت و اقتصاد را در آینده متصور شویم و بگوییم ارزشهای آتی امروز چه ارزشی دارند. در همین خصوص بارها اتفاق افتاده است که برخلاف وضعیت مناسب صنعت و اقتصاد، سهام یک شرکت با کاهش قیمت پی در پی مواجه میشود که این از همان ارزشهای آتی ناشی میشود.
اما با این حال پروندههایی در این خصوص ایجاد شده که درحال رسیدگی هستند. ولی توجه به این موضوع ضروری است که شخصی مبلغی را صرف خرید یک ورقه بهادار نموده است، بنابراین ممکن است به دلیل شناوری اندک شرکت و عدم وجود عرضه کننده، قیمت سهام با رشد مواجه شود. بنابراین در این موارد ما نه شرایط بنیادی پیشتیبانی کننده از رشد قیمت داریم نه تخلف معاملاتی، بلکه چند فاکتور معاملاتی بر رشد قیمت اثر گذار بودهاند و همین بحث کم بودن سهام شناوری که تنها میتواند رشد قیمتی را تسهیل کند. در گذشته دورتر P/E شرکتها را به دامنه نوسان وصل میکردند و زمانی که نسبت P/E شرکتی افزایش مییافت، دامنه نوسان آن کاهش پیدا میکرد و در حال حاضر شاهد هستیم که دامنه نوسان بازار پایه فرابورس به ۱۰ درصد رسیده است و در این میان توجهی به نسبت P/E شرکتهای حاضر در این گروه و وضعیت شفافیت و اطلاع رسانی آنها نمیشود. هرچند ذکر این نکته ضروری است که همکاران ما در شرکت فرابورس به تحرکات نمادها اشراف کامل داشته و در صورتی که تخلفی درحال بروز باشد اقدامات پیشگیرانه و حتی جدیتر صورت میگیرد.
- البته نمیتوان برخی از موارد را نادیده گرفت.
بله، البته یک بخشی از بازار تحت تاثیر تصمیماتی است که سرمایه گذاران به پشتوانه پیشنهادات خرید و فروش در فضای مجازی میگیرند. متاسفانه فضای مجازی محیطی برای شایعه پراکنی و انتشار اخبار نادرست شده که در این همین خصوص در بحث بازار سرمایه نیز ورود کرده و در این بخش بسیار اثر گذارتر است. ما در ساختار بازار سرمایه مشاورین سرمایه گذاری را تعریف کردهایم که به پشتوانه مجوزهای اخذ شده از سوی سازمان بورس و ارواق بهادار و به واسطه دانش لازم، اقدام به مشاوره سرمایه گذاری میکنند، اما در فضای مجازی تعیین صحت و اعتبار اخبار و پیشنهادات خرید و فروش امری دشوار بوده و درصورتی که سهامداران به پشتوانه اطلاعات این فضا اقدام به سرمایهگذاری کنند، احتمال فریب خوردن بیشتری دارند و در واقع بدون اشراف کامل بر اطلاعات اقدام به سرمایه گذاری میکنند. نفوذ فضای مجازی به گونهای شده که افرادی که حتی هیچشناختی از بازار سرمایه ندارند نیز به واسطه تبلیغات در فضای مجازی وارد بازار سرمایه میشوند و در نتیجه نداشتن دانش کافی، سرمایه خود را از دست میدهند و این تنها مختص کشور ایران نیست و در هرجایی و هر بازار سرمایه، داشتن دانش مالی و تخصصهای لازم در خصوص تحلیل اطلاعات ضرروی است. از این رو در بسیاری از کشورها با توجه به نبودن این دانش در میان گروهی از سرمایه گذاران، آنها را به سمت سرمایه گذاری غیر مستقیم به واسطه صندوقهای سرمایه گذاری سوق میهد که مدیریت حرفهای دارند.
- در بورس تعداد شرکتهایی که شائبه دارند چند شرکت است؟
در شرکت بورس تهران ما بروی ۶ شرکت که اخیراً بازدهی بالای ۱۰۰ درصد دادهاند متمرکز شدهایم. البته همانطور که گفتم بازدهی بالا به معنای تخلف معاملاتی نیست و لازم به ذکر است که عامل رشد قیمت سهام شرکتهای بورسی عمدتاً ناشی از بهبود شرایط صنعت، رشد نرخهای جهانی و چشم اندازهای مثبت در خصوص وضعیت پارامترهای مهم اقتصاد بینالملل است. در کنار عوامل اقتصادی ممکن است رشد قیمت سهام ناشی از برخی تخلفات باشد که همکاران بنده در واحد نظارت تک تک این موارد را مورد بررسی قرار میدهند و ما در شرکت بورس بازدهها را بصورت هفتگی و ماهانه رصد میکنیم. با این حال دست به اقدام عاجل نمیزنیم، چرا که پیش از آن تمام وضعیتهای یک شرکت مورد بررسی قرار میگیرد و در این مسیر باید بطور کامل اقناع شویم که بطور مثال بازده یک سهم به دلیل روندهای مشکوک حاصل شده است. در جایی مشاهد میکنیم هنوز خریدار برای یک سهم وجود دارد، آنگاه ما قادر نیستیم تحت فشار مطبوعات و رسانهها عمل کنیم. در برخی از شرکتها هم مشاهده شده که P/E بالا میرود، اما پس از بررسیهای لازم مشخص میگردد که آن شرکت مشمول ماده ۱۴۱ بوده و چشم اندازی در خصوص رفع موانع سودهی آتی آن نیز وجود ندارد، آن زمان ما وارد عمل میشویم. لازم به ذکر است که ساز و کار جدیدی پیش بینی کردهایم که بر اساس آن نحوه شفاف سازی شرکتها تغییر کند، به عبارتی هرگاه تغییرات قیمت از حد مشخصی فراتر رفت، ناشر موظف است که اطلاعات و دلایل تغییرات قیمت را به بازار منعکس کند و باید به بازار در این خصوص که رویداد جدیدی در شرکت ایجادشده یا نشده است اطلاعرسانی کند.
- چه چیزی باعث شده که توجهتان به این شرکتهای مشکوک جلب شود؟
بحث سفارش چینی گسترده بود؛ یکی از مقررات ما این است کارگزار باید تلاش کند سهام را به حداقل قیمت خریداری کند و به حداکثر قیمت به فروش رساند، اما وقتی مشاهده میشود یک سهم با وجود اینکه قیمت فروش پایینتری دارد، اما با قیمت بالاتری خریداری میشود به این معنی است که احتمال وجود مسائل پشت پرده در خصوص تغییرات قیمت بسیار بالا است.
- بعد از قضیه کنتورسازی ایران که بازار را با یک بحران روبرو کرد، چه اقدامی را در ست انجام دارید که دیگر چنین مسائلی پیش نیاید که یک نفر همانند مدیر عامل شرکت یاد شده بخواهد این گونه با سهم بازی و با ارائه اطلاعات نادرست، سرمایه مردم را نابود کند و این مشکلات را برای بازار و سهامداران به وجود بیاورد؟
در خصوص این شرکت خاص باید به چند نکته اشاره کرد؛ چراکه مشکلات مربوط به آن در چند حوزه رخ داده است و نمیتوان مشکلات را به بازار سرمایه ارتباط داد. یک حوزه از جانب مدیران شرکت است که اطلاعات نادرست و خلاف واقع ارائه داده است، متاسفانه این اطلاعات نادرست از جانب حسابرس معتمد نمره تایید گرفته است و حداقل آن است که حسابرس در این زمینه رفتار حرفهای را رعایت نکرده است.
روند باید به این صورت باشد که تغییرات قیمتی که در یک شرکت رخ داد، مدیران شرکت باید جلسه تشکیل داده و به مردم توضیح دهند که چه اتفاقاتی در شرکت رخ داده است. در پاسخ به سوال شما باید بگویم سازمان بورس و همکاران بنده در حوزه نظارت؛ شبکههای اجتماعی، اینترنت و کانالهای ایجاد شده پیرامون بازار سرمایه را رصد میکنند تا در صورت نیاز اقدام پیشگیرانه را انجام دهند.
بعد از قضیه کنتورسازی ایران خود حسابرسان شرکتهای پذیرفته شده هم حساسیتشان براساس رفتارحرفهای بیشتر شده است و با حسابرسان متعددی که صحبت میکنیم متوجه میشویم آنها هم دقت را چاشنی کار خود کردهاند. در پرونده کنتورسازی ایران هم منتظر هستیم دادگاه نظر نهایی خود را ارائه دهد، چرا که آثار بازدارندگی آرای محاکم قضایی نیز مسئله مهمی است و همچنین از این پس حساسیت سازمان و مجموعه بورس روی شرکتهای قرارد داد محور بیشتر شده است.
نظر شما