به گزارش صدای بورس، در پی استعفای محمدرضا فرزین از ریاست بانک مرکزی و تصدی عبدالناصر همتی بر این منسب، بار دیگر نام وی در کانون توجه فعالان اقتصادی و بهویژه بازار سرمایه قرار گرفته است.
همتی چهرهای شناختهشده در سیاستگذاری پولی و اقتصادی ایران است که سابقه ریاست بانک مرکزی، وزارت اقتصاد و حضور فعال در تصمیمگیریهای کلان اقتصادی را در کارنامه خود دارد و بازگشت احتمالی او به ساختمان میرداماد، آن هم در شرایطی که اقتصاد ایران با چالشهایی نظیر تورم مزمن، بیثباتی ارزی، کسری بودجه، بحران اعتماد در بازارها و همچنین تنشهای نظامی مواجه است، پرسشهای مهمی را درباره جهتگیری سیاستهای پولی و اثرات آن بر بازار سرمایه ایجاد کرده است.
کارنامه همتی در زمان ریاست بانک مرکزی
جهت ارزیابی پیامدهای حضور مجدد عبدالناصر همتی در رأس بانک مرکزی، ناگزیر باید به کارنامه او در دورههای پیشین، بهویژه در زمانی که مسئولیتهای کلیدی اقتصادی بر عهده داشت، بازگشت. همتی در دوره ریاست خود بر بانک مرکزی، مدافع رویکردی بود که میتوان آن را «واقعگرایی ارزی» نامید؛ رویکردی که بر پذیرش نرخهای تعادلی بازار، پرهیز از سرکوب مصنوعی ارز و حرکت تدریجی به سمت شفافیت بیشتر در نظام ارزی تأکید داشت که این نگاه اگرچه از منظر تئوریک با اصول اقتصاد بازار همخوانی داشت، اما در عمل به دلیل محدودیتهای سیاسی، تحریمها و ضعفهای ساختاری اقتصاد ایران، با نتایج متناقضی همراه شد.
در دوره ریاست همتی بر بانک مرکزی، بازار سرمایه یکی از مهمترین ذینفعان سیاستهای ارزی و پولی بود. افزایش نرخ ارز، که بخشی از آن ناشی از سیاستهای تعدیلی و بخشی دیگر محصول فشارهای بیرونی بود، به رشد اسمی درآمد شرکتهای صادراتمحور انجامید و همین موضوع در مقاطعی باعث رونق بورس شد. صنایع فلزی، پتروشیمی، پالایشی و معدنی از این شرایط منتفع شدند و رشد سودآوری اسمی آنها بهعنوان موتور محرک بازار سرمایه عمل کرد و در این مقطع، بورس به محلی برای پوشش ریسک تورمی و ارزی سرمایهگذاران تبدیل شد و جریان نقدینگی قابل توجهی به سمت بازار سهام هدایت شد.
با این حال، سیاستهای پولی همتی تنها به افزایش نرخ ارز محدود نبود. او بهعنوان رئیس بانک مرکزی، بر کنترل رشد نقدینگی از طریق ابزارهای غیرمستقیم تأکید داشت و تلاش کرد از سیاستهای دستوری فاصله بگیرد. استفاده از عملیات بازار باز، افزایش نقش نرخ بهره بینبانکی و تأکید بر انضباط مالی بانکها از جمله اقداماتی بود که در دوره او پررنگ شد. این سیاستها اگرچه در بلندمدت میتوانست به ثبات اقتصادی کمک کند، اما در کوتاهمدت فشارهایی را بر بازار سرمایه وارد کرد؛ چراکه افزایش نرخ بهره، جذابیت داراییهای بدون ریسک را بالا برد و بخشی از نقدینگی را از بورس خارج ساخت.
رویکرد ابزاری همتی نسبت به بازار سرمایه
همتی در مقام وزیر اقتصاد نیز نگاه نسبتاً مشابهی به بازار سرمایه داشت. او بازار سرمایه را یکی از ابزارهای تأمین مالی دولت و بنگاهها میدانست و بر نقش بورس در کاهش فشار بر نظام بانکی تأکید میکرد. با این حال، منتقدان معتقدند در دوره حضور او، سیاستهای حمایتی پایدار و ساختاری برای تقویت بازار سرمایه بهطور کامل شکل نگرفت و بورس بیش از آنکه بهعنوان یک نهاد تأمین مالی مولد تقویت شود، به محلی برای جذب نقدینگی سرگردان تبدیل شد. این نگاه ابزاری به بازار سرمایه، در کنار بیثباتیهای کلان، باعث شد بورس در برابر شوکهای اقتصادی آسیبپذیر باقی بماند.
اکنون و با احتمال بازگشت همتی به ریاست بانک مرکزی، فعالان بازار سرمایه در حال ارزیابی این پرسشاند که آیا سیاستهای گذشته او تکرار خواهد شد یا با توجه به شرایط جدید، شاهد تغییر رویکرد خواهیم بود. واقعیت این است که اقتصاد ایران امروز در موقعیتی متفاوت از گذشته قرار دارد. سطح تورم بالاتر، کسری بودجه مزمنتر، ناترازی بانکها عمیقتر و اعتماد عمومی به سیاستگذار تضعیف شده است. در چنین فضایی، هرگونه تصمیم پولی و ارزی میتواند اثرات مستقیم و سریعتری بر بازار سرمایه داشته باشد.






نظر شما