تحقق اهداف بازارگردانی با اصلاح قواعد بازی 

آینده بازارگردانی در بورس ایران نیازمند اصلاح مجموعه‌ای از ضعف‌های ساختاری است؛ ضعف‌هایی که اگر در افق دو تا سه ساله برطرف شوند.

آینده بازارگردانی در بورس ایران نیازمند اصلاح مجموعه‌ای از ضعف‌های ساختاری است؛ ضعف‌هایی که اگر در افق دو تا سه ساله برطرف شوند، می‌توانند نظام بازارگردانی کشور را به استانداردهای بین‌المللی نزدیک کنند. نخستین ضعف، نبود شفافیت در عملکرد بازارگردان‌هاست. سهامداران خرد عملاً نمی‌دانند بازارگردان با چه عملیات و مداخلاتی خریدوفروش انجام می‌دهد و این ابهام، زمینه بی‌اعتمادی و تصور دخالت در قیمت به‌منظور کسب سود را ایجاد می‌کند. راه‌حل، انتشار عمومی گزارش‌های بازارگردانی، ایجاد داشبورد نظارتی شفاف در سازمان و استانداردسازی قراردادها و الزامات افشا براساس ارزش بازار هر سهم است. ضعف دوم، محدودیت منابع مالی بازارگردان‌هاست. بسیاری از آنها اعلام می‌کنند که منابع کافی برای عملیات اثربخش ندارند. بنابراین عملیات بازارگردانی باید متناسب با ارزش بازار و میزان شناوری هر نماد طراحی شود و امکان استفاده از تسهیلات روزانه و اعتباری نیز برای بازارگردان‌ها فراهم باشد.
مسئله بعدی، نبود الگوریتم‌های استاندارد برای بازارگردانی است. اگر الگوریتم مشخصی برای هر نماد طراحی، استانداردسازی و به تأیید سازمان برسد، می‌تواند عملیات را به‌صورت ماشینی و قابل نظارت اجرا کند و از هرگونه شائبه یا بازارگردانی نمایشی جلوگیری شود. برای موفقیت چنین الگوریتمی، تعیین شاخص‌های سنجش مانند کاهش صف‌های خریدوفروش یا تعیین اسپردهای هدف ضروری است. از سوی دیگر، محدودیت دامنه نوسان و برخی قوانین معاملاتی مانع عملکرد مؤثر بازارگردان در شرایط ترس است. در وضعیت‌های هیجانی، دامنه‌های داینامیک و شناور می‌توانند کارکرد بازارگردان را تقویت کنند. همچنین حذف مدل صف‌محور و حرکت به سمت بازار پیوسته و افزایش دامنه نوسان، ضرورت دارد.
چالش مهم دیگر، نبود همسویی منافع بازارگردان و سهامدار عمده است. این تضاد منافع جدی است و باید برای آن راهکار انگیزشی تعریف شود؛ از جمله ارائه پاداش متناسب با نقدشوندگی و اعمال ممنوعیت‌های جدی بر حمایت قیمتی و پول‌پاشی. افزایش قیمت‌های حبابی نباید نتیجه عملیات بازارگردانی باشد. تعیین شاخص‌های موفقیت مبتنی بر حجم معاملات، اسپرد و عمق بازار می‌تواند معیار دقیق‌تری برای سنجش عملکرد باشد.
در بسیاری از نمادها، نبود رقابت میان بازارگردان‌ها نیز کیفیت بازارگردانی را کاهش داده است. امکان حضور هم‌زمان چند بازارگردان و شکل‌گیری تقاضای بازار و کارمزد پویا می‌تواند رقابت ایجاد کند و از طریق افزایش حجم معاملات، نقدشوندگی را بالا ببرد. در حوزه فنی نیز کمبود زیرساخت‌ها قابل‌چشم‌پوشی نیست. معاملات الگوریتمی توسعه‌نیافته است و زیرساخت‌های لازم برای HFT و تست استراتژی‌های بازارگردانی فراهم نیست. نظارت بر این فرآیندها و دسترسی عمومی فعالان به داده‌های زمان واقعی، شرط لازم برای عملکرد صحیح و قابل رصد بازارگردان‌هاست.
اگر این ضعف‌ها برطرف شود، بازارگردانی می‌تواند به هدف اصلی خود یعنی افزایش نقدشوندگی سهام برسد و جریان خریدوفروش در بازار سرمایه به شکل باکیفیت‌تری عمل کند. صلاح شفافیت، تقویت منابع مالی، الگوریتمی‌سازی عملیات، رفع محدودیت‌های ساختاری، رفع تضاد منافع، ایجاد رقابت و توسعه زیرساخت‌های فنی، مسیرهایی هستند که آینده بازارگردانی را از وضعیت فعلی جدا می‌کنند و می‌توانند آن را به سطح مطلوب برسانند.

  • پیمان شوریابی - کارشناس بازار سرمایه

  • شماره ۶۱۸ هفته نامه اطلاعات بورس

کد خبر 541789

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =