بازار صندوقهای طلا در ماههای اخیر رشد قابل توجهی داشته است، اما این رشد بیش از آنکه ناشی از مدیریت فعال صندوقها باشد، نتیجه افزایش بیسابقه قیمت جهانی طلا و تغییر نرخ دلار در داخل کشور است. جهش تاریخی اونس تا سطح چهار هزار دلار، سطحی که برای اولین بار در تاریخ بازارهای جهانی تجربه میشود، سهم عمدهای در افزایش ارزش صندوقها داشته و باعث شده که رشد ارزش معاملات این صندوقها به شکلی محسوس در نمودارها نمایان شود، بیآنکه تغییری اساسی در استراتژی پرتفوی صندوقها ایجاد شده باشد.
ترکیب دارایی صندوقهای طلا همچنان ساده و محدود است و عمدتا شامل سکه و شمش طلاست. پیشتر سکه بخش غالب دارایی صندوقها را تشکیل میداد، اما سهم شمش در ماههای اخیر افزایش یافته است. دلیل این تغییر روشن است؛ شمش برخلاف سکه، حباب قیمتی ندارد و نزدیکتر به ارزش واقعی طلا معامله میشود. این تحول موجب شده که ارزش خالص دارایی صندوقها به واقعیت نزدیکتر شود و صندوقها از نوسانهای ناشی از حباب سکه فاصله بگیرند. با این حال، صرفا تغییر نسبت شمش و سکه برای ارتقای عملکرد صندوقها کافی نیست و این ساختار هنوز قابلیت مدیریت فعال و استفاده از ابزارهای پوشش ریسک را ندارد. یکی از پیشنهادهایی که میتواند پرتفوی صندوقها را فعالتر و متنوعتر کند، استفاده از ابزارهای مشتقه مانند قراردادهای آتی و اختیار معامله است. چنین ابزاری به مدیران صندوق اجازه میدهد در دورههای افت یا جهش شدید قیمت طلا، ریسک پرتفوی را مدیریت کرده و بازده را افزایش دهند. همچنین امکان اعمال اهرم مالی بر روی صندوقها میتواند بازده بالقوه را بالاتر ببرد و صندوقها را از حالت منفعل خارج کند. در حال حاضر، اغلب صندوقها تنها به خرید سکه یا شمش اکتفا کردهاند و این محدودیت، مدیریت مؤثر دارایی در شرایط نوسانی بازار را دشوار میسازد.
محدودیتهای معاملاتی صندوقهای طلا، عامل دیگری است که جذابیت آنها را کاهش میدهد. ساعات و روزهای معامله این صندوقها محدود است و حتی در مقایسه با بازار فیزیکی طلا، بازه معاملاتی کوتاهتر است؛ به طور میانگین، تنها یک پنجم زمان دسترسی در پلتفرمهای آنلاین خرید و فروش طلا در اختیار سرمایهگذاران قرار دارد. این محدودیت موجب کاهش نقدشوندگی و کاهش جذابیت صندوقها به ویژه برای سرمایهگذاران خرد شده است. افزایش ساعات و روزهای معاملاتی میتواند زمینه را برای مشارکت گستردهتر و واکنش سریعتر سرمایهگذاران فراهم کند. عملکرد مدیران صندوقهای طلا نیز تفاوت قابل توجهی با یکدیگر ندارد و بیشتر تغییرات ایجاد شده در پرتفوی صندوقها، به تغییر نسبت سکه و شمش محدود میشود که بیشتر جنبه بازاریابی دارد تا مدیریت حرفهای دارایی. این امر موجب شده که رقابت واقعی میان صندوقها شکل نگیرد و مزیت عملکردی مشخصی برای سرمایهگذاران ایجاد نشود.
یکی دیگر از چالشهای صندوقهای طلا، درک دشوار ارزش آنها توسط عموم مردم است. بسیاری از سرمایهگذاران خرد قیمت گرم طلا را به راحتی میفهمند، اما مفهوم ارزش خالص دارایی (NAV) برای آنها مبهم است. سادهسازی نمایش NAV و پیوند دادن آن به قیمت گرم طلا میتواند درک عمومی از صندوقها را افزایش دهد و مشارکت سرمایهگذاران را ارتقا دهد.
علاوه بر این، امکان استفاده از اختیار خرید و فروش روی دارایی پایه صندوقها میتواند به آنها کمک کند تا نقش واقعی خود را به عنوان ابزاری برای پوشش ریسک و سرمایهگذاری فعال ایفا کنند. ورود ابزارهای مشتقه و نوآوری در ساختار معاملاتی، صندوقهای طلا را از حالت منفعل خارج میکند و باعث میشود که آنها بتوانند با بهرهگیری از بازار جهانی و نرخ ارز، عملکرد بهتری ارائه دهند. در مجموع، آینده صندوقهای طلا نه در رشد صرف قیمت طلا، بلکه در نوآوریهای مالی و اصلاح ساختار معاملاتی آنها رقم خواهد خورد. ترکیب دارایی، استفاده از ابزارهای مشتقه، افزایش ساعات و روزهای معاملاتی و سادهسازی ارتباط NAV با قیمت طلا، مسیر تبدیل صندوقهای طلا به ابزارهای مؤثر سرمایهگذاری و مدیریت ریسک را هموار خواهد کرد. اگر این تغییرات عملی شوند، صندوقهای طلا میتوانند از قالب سنتی و منفعل خود فراتر روند و به ابزاری پویا و جذاب برای سرمایهگذاران بدل شوند.
-
رضا خانکی - مدیرعامل از کی سرمایه
-
شماره ۶۰۹ هفته نامه اطلاعات بورس






نظر شما