بر مبنای مطالب پیش گفته، پیشنهاد میشود آزاد سازی دامنه نوسان در قالب یک برنامه تدریجی و با هماهنگی بازارگردانان، سهامداران عمده و صندوقهای سرمایهگذاری در دستور کار قرار گیرد. جدول زیر، مراحل اجرایی را بر مبنای بزرگترین و نقدشوندهترین سهام موجود در بورسهای ایران (بورس تهران و فرابورس ایران) در قالب یک برنامه زمان بندی که در قالب مراحل یک هفتهای پیشبینی شده، نمایش داده است.

پیشنهاد میشود در هر مرحله، اقدامات زیر صورت پذیرد:
۱- اطلاع رسانی عمومی به کلیه سرمایهگذاران حداقل یک هفته قبل از شروع اجرای هر مرحله برنامه پیشنهادی انجام شود.
۲- انجام پیش گشایش با دامنه نوسان باز (بدون دامنه نوسان) به مدت ۳۰ دقیقه و تعیین حداقل ارزش هر سفارش به میزان ۱۰ میلیارد تومان، با هدف کشف قیمت از طریق مشارکت نهادهای سرمایهگذاری بزرگ
۳- بازگشایی نماد با دامنه نوسان پویا بر اساس قیمت کشف شده در مرحله پیش گشایش و انجام توقفهای معاملاتی به مدت ۱۵ دقیقه در صورت عبور قیمت از مرزهای مشخص شده در هر مرحله (مرحله اول ۵- درصد مرحله دوم ۱۰- درصد مرحله سوم ۱۵ درصد)
طول هر مرحله اجرایی، یک هفته پیشنهاد میشود، اما در صورت نیاز به زمان بیشتر برای ایجاد آرامش در بازار، مدت اجرای هر مرحله میتواند تا دو هفته نیز تمدید گردد.
نکته قابل توجه این است که این پیشنهاد، به عواملی همچون بزرگی ارزش بازار سهام، نقدشوندگی آن و همچنین میزان اهمیت آن در پرتفوهای بزرگ بازار توجه کرده و مثلا در فاز اول فقط ۴ نماد بورسی و ۲ نماد از شرکتهای فرابورس مشمول اصلاح مقررات معاملاتی میشوند که اتفاقا بر اساس سابقه قیمتی، دارای نوسانات اندکی نیز بودهاند و بنابراین اعمال مقررات جدید، تغییر شگرفی در قیمت و نوسان قیمت آنها ایجاد نخواهد کرد. سایر نمادها به تدریج در هفتههای بعد، مشمول این طرح خواهند شد.
سایر اوراق بهادار از جمله اوراق بدهی، واحدهای سرمایهگذاری انواع صندوقهای سرمایهگذاری و گواهی سپرده کالایی همچون مشتقات، بدون دامنه نوسان، معاملات خود را از سر خواهند گرفت.
سایر محدودیتهایی که بر روی برخی نمادهای معاملاتی اعمال شده بودند، از جمله حداقل فاصله قیمتی (Tick Size)، حجم سفارش پایه (LOT size) به تدریج حذف خواهند شد و یا در صورت اصرار بورسها بر تداوم اعمال آن محدودیتها، دلایل اعمال و فواید اعمال این محدودیتها به صورت عمومی به همراه گزارشهای کارشناسی و شبیه سازیها اطلاعرسانی خواهد شد.
توقف بازارها فقط در شرایط «اضطراری»
هیچ شکی نیست که در شرایط اضطراری و بروز شوکهای بسیار گسترده و همه جانبه، توقف بازارها برای جلوگیری از تأثیر هیجانات نامتعارف بر قیمتها، به عنوان یک عکسالعمل مناسب، کاملا توصیه میشود. اما باید دقت کرد که هدف از توقف بازارها، نباید «خاموش شدن چراغهای علامت دهنده و هشدار دهنده اقتصاد از جمله تعطیلی بازار ارز، بستن بورسها و عدم مخابره شاخص کل بازار سرمایه» باشد. زیرا اصولا یکی از وظایف بورسها، نمایش برآیند وقایع و اتفاقات اقتصادی، فنّاورانه، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و حتی شوکهای مختلف ناشی از جنگ، حوادث طبیعی و اصولا مشاهده هر نوع «قوی سیاه» در بخشهای مختلف کشور، بر قیمت انواع اوراق بهادار و شاخصهای قیمتی است. بنابراین خاموش نگه داشتن این چراغهای راهنما (با تعطیل کردن یا غیرفعال کردن بازارها)، قطعا سبب آسیب خوردن بخش واقعی اقتصاد از مسیر «مسدود شدن» چشم اندازهای اقتصادی خواهد شد.
تجربه نشان داده است که بسیاری اوقات، حتی در شرایط بحرانی، «برآیند بازارها» که حاصل میانگین رفتار آحاد سرمایهگذاران است، رفتار به شدت معقولانهای از خود نشان دادهاند و چنانچه بازارها با اعمال محدودیت خاصی مواجه نشوند، مکانیسمهای خودکنترلگر که در ذهن همه آحاد اقتصادی است، به صورت خودکار سبب کنترل نوسانات خواهند شد. مثلا بعد از حملات یازده سپتامبر سال ۲۰۰۱، که حادثه بسیار نادری در عرصه جهانی بود، شاخص بورس نزدک پس از ۴ روز تعطیلی، در اولین روزکاری فقط با ۷ درصد کاهش مواجه شد. هر چند در روزهای بعد، این نوسان تا ۱۴- درصد نیز تداوم یافت، اما درست یک ماه بعد، شاخصهای بورس به همان سطوح قبلی خود بازگشتند.
هدف از توقف موقت بازارها و معاملات، ایجاد آرامش در میان فعالان بازار و دادن فرصت به ایشان برای تعیین عواقب و محاسبه و تخمین اثرات آن شوکها بر بخشهای مختلف بازار بورس است. طبیعتا باید بلافاصله و بعد از دادن فرصت کافی به فعالان بازارها، اجازه فعالیت مجدد به آن بورسها داده شود تا با انعکاس اثر آن شوکها بر قیمتها، به سرعت «تخمین بازارها» از شدّت اثر شوکها بر بخشهای مختلف اقتصاد و صنایع مختلف و حتی در موقعیتهای مختلف جغرافیایی را به تصویر بکشد. چه بسا بر اثر وقوع یک شوک، شاهد بروز آثار مثبتی در بخشهای دیگر اقتصاد باشیم.
از طرف دیگر، متوقف کردن بازار برای مدت طولانی، سبب میشود تا در زمان بازگشایی بازارها، قیمت سهام و شاخص کل، از آنجا که این شاخصها باید برآیند تمام وقایع در زمان تعطیلی بازار را در روز بازگشایی به منصه ظهور برسانند، همه را متعجب کنند. زیرا طبیعتا در این شرایط دو اتفاق مهم رخ خواهد داد:
۱- از آنجا که جهت و شدت تاثیر هر یک از وقایع بر بورس کاملا متفاوت و مستقل از یکدیگر هستند، مشاهده عکس العمل تجمیع شده در یک روز، احتمالا علائم نامناسب و نادرستی را مخابره خواهد کرد.
۲- شدت تغییرات به دلیل جمع شدن تأثیر مجموعه وقایع و همچنین انباشته شدن سفارشهای خرید و فروش به شدت زیاد خواهد بود.
در توضیح بند ۱، از مثال وقایع خرداد ماه ۱۴۰۴ استفاده میکنیم. طبیعتا با قبول آتش بس میان ایران و اسرائیل، انتظار این بود که در اولین روز بازگشایی بازار پس از آتش بس، با افزایش قیمتها و شاخص کل بورسها مواجه باشیم. اما از آنجا که بازار بورس از زمان شروع جنگ ایران و اسرائیل، بسته بوده و فرصت نمایش عکسالعمل منفی قیمتها و شاخص کل بورس به شروع جنگ را نداشته است، طبیعتا بعد از بازگشایی بازار، شاهد برآیند دو واقعه شروع و پایان جنگ (آتش بس) بودیم و از آنجا که برآیند این دو واقعه بر قیمتها منفی بود، طبیعتا در زمان قبول آتش بس، نه تنها افزایش شاخصها مشاهده نشد، بلکه شاهد کاهش شاخصهای بورس در چند روز متوالی نیز بودیم. بنابراین شاید در صورت عدم وجود محدودیت دامنه نوسان، حداکثر مدت زمان لازم برای «بسته بودن بازار بورس»، همان «سه روز» ای بود که در متن قانون بازار هم پیشبینی شده بود و بورس پس از یک افت حداکثر ۱۰ تا ۱۵ درصدی در روز اول، در روزهای بعد با رشد مواجه شده و در نزدیکی همان سطوح قبلی به تعادل میرسید.
-
علیرضا توکلی کاشی- کارشناس بازار سرمایه






نظر شما