مجامع امسال؛ نبرد سود و سرمایه در دل رکود

فصل مجامع ۱۴۰۳ در شرایطی فرا می‌رسد که بازار سهام، ترکیبی از امید و تردید را تجربه می‌کند. در یک‌سو، شرکت‌هایی قرار دارند که به واسطه معافیت‌های مالیاتی، نرخ بالای بهره و فشارهای تأمین مالی، سیاست تقسیم سود حداقلی را در پیش گرفته‌اند.

به گزارش صدای بورس،فصل مجامع ۱۴۰۳ در شرایطی فرا می‌رسد که بازار سهام، ترکیبی از امید و تردید را تجربه می‌کند. در یک‌سو، شرکت‌هایی قرار دارند که به واسطه معافیت‌های مالیاتی، نرخ بالای بهره و فشارهای تأمین مالی، سیاست تقسیم سود حداقلی را در پیش گرفته‌اند. در سوی دیگر، سهامداران خرد و حقوقی با انتظاراتی روبه‌رو هستند که سود نقدی را به عنوان معیاری کلیدی برای ارزندگی سهم در نظر می‌گیرند. این تقابل، فصل مجامع امسال را به یکی از حساس‌ترین مقاطع بازار سرمایه در سال‌های اخیر تبدیل کرده است. در گفت‌وگو با ولید هلالات، کارشناس بازار سرمایه، به بررسی عواملی پرداخته‌ایم که می‌توانند فصل مجامع ۱۴۰۳ را به فرصتی استراتژیک یا تهدیدی پنهان برای سهامداران تبدیل کنند. از نقش حیاتی سودهای زودبازده در فضای رکودی گرفته تا تحلیل زمان‌بندی پرداخت سود و بازگشت نقدینگی به بازار، نکاتی مطرح شده که می‌تواند به تصمیم‌گیری آگاهانه‌تر سرمایه‌گذاران، چه حقیقی و چه حقوقی، کمک کند.

با توجه به اتفاقاتی که در سال گذشته رخ داده، مهم‌ترین عوامل تأثیرگذار بر فصل مجامع امسال در تیر ماه را چه می‌دانید؟
در حال حاضر، آنچه که مشاهده می‌شود این است که برخلاف سال‌های گذشته، شرکت‌ها تمایل کمتری به تقسیم سود دارند و سیاست تقسیم سود کاهش یافته است. این موضوع عمدتاً دو دلیل اصلی دارد؛‌ نخست اینکه افزایش سرمایه از محل سود انباشته موجب برخورداری شرکت‌ها از معافیت مالیاتی می‌شود که می‌تواند درصد قابل توجهی از هزینه‌های مالیاتی شرکت‌ها را کاهش دهد. این اتفاق، اقدامی صحیح و مطلوب محسوب می‌شود، چرا که تقسیم سود پایین می‌تواند زمینه‌ساز بهره‌مندی از این معافیت باشد. دلیل دوم، نرخ بهره بالای تأمین مالی است. در حال حاضر، شرکت‌ها برای تأمین منابع مالی با نرخ‌هایی در حدود ۴۰ درصد مواجه هستند. بنابراین، اتخاذ سیاست تقسیم سود پایین به حفظ منابع مالی در داخل شرکت کمک می‌کند.

این سیاست با انتظارات سهامداران خرد در تضاد نیست؟
اگرچه سهامداران خرد معمولاً خواهان تقسیم سود بالا هستند، اما از منظر ساختار مالی و بلندمدت شرکت، تقسیم سود پایین همان طور که اشاره کردم دو مزیت عمده برای شرکت‌ها دارد یعنی شرکت‌ها مالیات کمتری می‌پردازند و درعین حال نرخ تامین مالی آنها کاهش می‌یابد که این موضوع رویداد خوبی برای شرکت‌ها محسوب می‌شود.

در شرایط فعلی، چه شرکت‌هایی وضعیت بهتری دارند؟
در حال حاضر دو مشکل اساسی در مقابل بسیاری از شرکت‌ها وجود دارد؛ یکی بحث ناترازی انرژی و دیگری رکود اقتصادی است. آیا همه شرکت‌ها از این دو عامل آسیب می‌بینند؟ طبیعتاً نه. هر شرکتی که در این دو حوزه با چالش جدی مواجه نباشد؛ یعنی محصول شرکت، تقاضایی هم‌اندازه یا بیشتر از میزان تولید داشته باشد و از ناترازی انرژی هم آسیب نبیند، در مقایسه با فضای کلی اقتصادی کشور، در موقعیت بهتری قرار خواهد داشت. چرا؟ چون رشد اقتصادی کشور به دلیل همین مشکلات، به سمت منفی شدن حرکت می‌کند.

در چنین شرایطی شرکت‌ها باید سراغ اجرای طرح‌های توسعه‌ای بروند؟
در چنین شرایطی، انتظار نمی‌رود که شرکت‌ها طرح‌های توسعه‌ای اجرا کنند. اما اگر شرکتی بتواند به سمت پروژه‌های زودبازده حرکت کند، چه اتفاقی می‌افتد؟ به‌عنوان مثال، شرکت‌هایی که از گذشته دارای زمین‌های بلااستفاده یا مازاد هستند، اگر بتوانند از طریق مولدسازی مثل فروش یا بهره‌برداری از آن زمین‌ها نقدینگی ایجاد کنند، یا مثلاً با احداث نیروگاه‌های تجدیدپذیر مثل نیروگاه‌های خورشیدی برق تولید و به فروش برسانند حتی اگر این فعالیت در حیطه اصلی کسب‌وکارشان نباشد، این موضوع می‌تواند اقدامی مثبت و ارزشمند تلقی شود. در نتیجه، بسیار اهمیت دارد که سهامداران در مجامع این اطمینان را کسب کنند که سهامدار عمده دارای برنامه‌ای مشخص و شفاف است. همچنین شرکت بتواند این پیام را منتقل کند که در حوزه تولید، تأمین انرژی و بازار فروش محصولات، با خطر جدی مواجه نیست و رکودی در عملکرد آن دیده نمی‌شود. همچنین اگر شرکت پروژه‌های زودبازده‌ای داشته باشد که مثلاً ظرف ۱۸ ماه به بهره‌برداری برسد و سودآور باشد، می‌تواند چشم‌انداز روشنی برای بازگشت سرمایه ایجاد کند که برای سهامداران بسیار مطلوب خواهد بود. البته برعکس این موضوع هم وجود دارد، اگر شرکت پیام یا نشانه‌های منفی ارائه دهد و مشخص شود که در موارد ذکرشده اعم از بازار فروش، انرژی، یا سیاست‌های سرمایه‌گذاری با مشکلات یا ریسک‌های جدی مواجه است، طبیعتاً پس از فصل مجامع، شاهد افزایش عرضه سهام خواهیم بود و احتمال افت قیمت سهام آن شرکت نیز بالاست.

به نظر شما فصل مجامع به خودی خود چه تاثیری روی بازار سرمایه دارد؟
قطعاً فصل مجامع بر بازار تاثیرگذار است. وقتی فصل مجامع می‌رسد، شرکت‌هایی که سودآوری خوب و افق روشنی برای ۱۴۰۴ دارند، عملکرد خوبی به نمایش می‌گذارند و سهامدار نیز سود مجمع خود را دریافت می‌کنند. اگر فرض کنیم سیاست تقسیم سود یک شرکت به شکلی است که ۱۰ درصد یا ۱۲ درصد ارزش بازار آن شرکت به عنوان DPS تقسیم می‌شود،عملاً سرمایه‌گذار بعد از فرآیند یک ساله حدود ۲۵ درصد سرمایه‌گذاری خودرا به صورت نقدی دریافت می‌کند که یک فاکتور بسیار مهم برای سرمایه‌گذار است.

این سود تقسیمی چه تاثیری برای شرکت‌های بورس دارد؟
برای بسیاری از شرکت‌های حقوقی و هلدینگ‌های سرمایه‌گذاری، DPS مصوب شده به عنوان سود در صورت‌های مالی شناسایی می‌شود و با آن سود می‌توانند افزایش سرمایه دهند و سرمایه‌ خود را بالا ببرند. همچنین برای آن‌ها یک سری فاکتورهای مثبت به همراه خواهد داشت. از همین رو بسیاری از حقوقی‌های بزرگ سعی می‌کنند در فصل مجامع روی نمادهایی که درصد تقسیم سود خوب و مخصوصاً پرداخت سریع دارند سرمایه‌گذاری کنند. پس می‌توانیم بگوییم که حتماً فصل مجامع یک بازه بسیار مهم است. همچنین تقریباً چهار ماه بعد از فصل مجامع هم بسیار مهم است، یعنی اگر این‌طور بگوییم که انتهای تیرماه پایان فصل مجامع است، حدود چهار ماه بعد، به صورت سنتی یعنی در آبان ماه معمولاً نقدینگی تازه‌ای به بازار سهام تزریق می‌شود. بررسی بازار سهام در سال‌های گذشته نشان می‌دهد که این بازار معمولاً در آبان ماه از رکود خارج شده و رشد کرده است. علت این است که نسبت دی‌ به پیD/P بازار ۱۰ است و بسیاری از حقوقی‌ها و حقیقی‌ها DPS دریافتی را که چهار ماه بعد از فصل مجامع یعنی حدود مهر و آبان دریافت می‌کنند، مجدداً در همان سهام سرمایه‌گذاری می‌کنند. بنابراین یک نقدینگی تازه وارد بازار می‌شود.

حجم این نقدینگی چقدر است؟
در حال حاضر بازار ما حدود ۱۲ هزار همت است که ۱۰ درصد آن اگر تقسیم سود انجام شود می‌شود ۱۲۰۰ همت. اگر فرض کنیم ۱۰ درصد از این تقسیم سود هم مجددا وارد بازار سهام شود درحقیقت حدود ۱۲۰ همت نقدینگی تازه وارد بازار خواهد شد که با توجه به ارزش معاملات عدد بسیار بزرگی است.

به هرحال انتظار تقسیم سود درفصل مجامع باعث می‌شود که قیمت سهام قبل از برگزاری مجمع افزایش یابد و موجب رشد قیمت شود. در این باره نظرتان چیست؟
قطعا. به اصطلاح این DPS پیش‌خور می‌شود و معمولاً اگر دقت کنید قیمت سهم بعد از برگزاری مجمع و تقسیم سود تقریبا به همان اندازه افت می‌کند. علتش این است که در واقع در هفته‌ها و ماه‌های قبل، تحلیل‌هایی در مورد سود هر سهم EPS و میزان تقسیم سود انجام می‌شود و در نتیجه این تحلیل‌ها قیمت‌ سهم‌ تا رسیدن به مجمع افزایش می‌یابد و به‌اصطلاح سودپیش‌خور می‌شود. بنابراین برای اینکه کسی بخواهد با دید دریافت سود مجمع سهامی را خریداری کند، باید اوایل سال سهم را شناسایی کرده و خریدش را انجام داده باشد و آن را نگه دارد تا به فصل مجمع برسد، نه اینکه در روزهای مجمع خرید کند. معمولاً این‌گونه است که دو ماه قبل از برگزاری مجمع، با توجه به چشم‌اندازی که از سود وجود دارد، بازار انتخاب می‌کند که چه نمادهایی را بخرد و به مرور زمان تا رسیدن به روز مجمع قیمت سهم به هدف تعیین شده می‌رسد و پیش‌خور می‌شود.

برخی از سهامداران، با توجه به شرایط بازار معتقدند که اگر سهمی را بخرند که هر سال سود تقسیم می‌کند، حداقل بخشی از سرمایه‌گذاری‌شان باز می‌گردد و ریسک کمتری متحمل می‌شوند. آیا کار درستی است یا باید عوامل دیگری را هم در نظر بگیرند؟
ببینید، قطعاً این‌گونه است که اگر شرکتی به صورت پیوسته بتواند سودآوری خود را حفظ کند، یعنی از نظر تولید و سودآوری مشکلی نداشته باشد و از طرف دیگر سیاست تقسیم سود مناسبی داشته باشد، مثلاً ۱۰ درصد مارکت یا نسبت پی به دی یا همان نسبت قیمت به سود تقسیمی معقولی مانند ۸ تا ۱۰ داشته باشد، قطعاً در بلندمدت نسبت به شاخص کل و کلیت بازار، بازده بهتری خواهد داشت. همچنین ریسک کمتر و بازده بهتردر بلندمدت هم تضمین شده‌تر است. سوابق هم نشان داده‌ صنایعی که در بلندمدت مثلا در فرآیند ۵ ساله بازده بهتری داشته‌اند، بیشتر به این دلیل بوده که تقسیم سود سنگینی انجام می‌دهند و سرمایه‌گذار می‌تواند آن پول را مجدداً در همان صنایع یا نمادهای دیگر سرمایه‌گذاری کند. پس حتماً این سیاست اثرگذار بوده وهست. صندوق‌های سرمایه‌گذاری سهامی هم که نسبت تقسیم سود به ارزش دارایی‌های خالص آن‌ها حدود ۱۲ درصد بوده است و این رقم را حفظ کرده‌اند، توانسته‌اند به راحتی از شاخص کل بازار جلوتر باشند. بنابراین این سیاست نه فقط برای حقیقی‌ها و سرمایه‌گذاران خرد بلکه برای حقوقی‌ها هم درست و منطقی است.

گزارش‌های ۳ ماهه شرکت‌های بورس را چطور ارزیابی می‌کنید و فکر می‌کنید این گزارش‌ها منجر به تعدیل نسبت قیمت به سود (P/E) بورس خواهد شد یا خیر؟
بله؛ قطعاً همین طور است. ما الان هم مجمع تقسیم سود را داریم که یک پله پی به ایی‌ها را پایین می‌آورد. از طرف دیگر گزارش بهار را داریم. بهار سال قبل قیمت دلار توافقی تقریباً حدود ۴۰ تا ۴۲ هزار تومان بوده، ولی در حال حاضر دلار توافقی حدود ۷۰ هزار تومان است. بنابراین می‌توان به طور میانگین گفت درآمد شرکت‌ها نسبت به بهار سال قبل چیزی حدود ۵۰ تا ۷۰ درصد بالاتر خواهد بود. قطعاً این موضوع باعث می‌شود نسبت قیمت به سود P/E بازار قوی تر ‌شود. کلا در فصل بهار و تابستان امسال با آمدن گزارش‌ها P/E‌ها خیلی بهتر خواهد شد.

اگر توافقی بین ایران و آمریکا در آینده صورت بگیرد، چه تأثیری روی معاملات بورس خواهد داشت؟
ببینید، در حال حاضر اگر توافقی صورت نگیرد، به نظر من بازار سهام با چالشی جدی مواجه خواهد شد و باید این ریسک را حتماً مدنظر داشت. عدم توافق می‌تواند منجر به چالش‌های بزرگ در بازار سهام، اقتصاد کل کشور، نوسانات شدید نرخ دلار آزاد و همچنین نرخ بهره شود. در شرایط فعلی بخشی از رشد بازاربا ذهنیت « انجام توافق» اتفاق افتاده است. رشد شاخص کل از حدود ۲ میلیون واحد در آبان ماه تا کنون که در محدوده ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار واحد است ناشی از همین ذهنیت است. در صورتی که توافق انجام شود، پیش‌بینی عدد دقیق برای شاخص دشوار است، اما با فرض اینکه توافق ‌شود، نرخ بهره مقداری کاهش می‌یابد و درآمد شرکت‌ها با توجه به شرایط فعلی رشد می‌کند. در مجموع با فرض انجام توافق انتظار می‌رود بازار نسبت به وضعیت فعلی حدود ۳۰ درصد رشد کند. البته این رشد ممکن است به صورت ناگهانی و هیجانی نباشد.

بحث ناترازی انرژی چه تأثیری روی صنایع خواهند داشت؟
بله، ناترازی انرژی در گزارش‌های ماهانه مشهود است و برخی شرکت‌ها کاهش تولید را تجربه می‌کنند. طبیعتاً هر چه شرکت‌هایی که تولیدشان کاهش یافته نتوانند نرخ فروش خود را به تناسب افزایش دهند، کاهش تولید منجر به کاهش شدید سود خواهد شد. مثلاً در صنعت فولاد این موضوع به وضوح دیده می‌شود و همینطور در برخی پتروشیمی‌های گازی، تولید نسبت به سال‌های قبل کاهش یافته است. در مقابل، در صنعت سیمان کاهش تولید باعث افزایش نرخ فروش شده و توانسته این کاهش تولید را جبران کند، اما به هر حال این یک ریسک جدی است و قطعاً روی نگاه سرمایه‌گذاران به هر صنعت تأثیر خواهد گذاشت.

به نظر شما چگونه می‌توان از فرصت ایجاد شده در فصل مجامع به شکل بهینه استفاده کرد و چه استراتژی‌هایی به معامله‌گران و سرمایه‌گذاران در فصل مجامع پیشنهاد می‌کنید؟
سرمایه‌گذاران حتما باید سهامی را انتخاب کنند که سود مناسبی داشته باشد یعنی چشم‌انداز سود سال ۱۴۰۴ آن صعودی و بالاتر از میانگین بازار باشد. به این معنا که اگر فکر می‌کنیم که بازار می‌تواند در مجموع رشد سود کلی حدود ۲۰ درصد یا ۲۵ درصد را تجربه کند، نمادهایی برای خرید انتخاب شوند که چشم‌انداز بهتری داشته باشند. اگر نسبت قیمت به سود (P/E) این شرکت‌ها در محدوده میانگین بازار، مثلاً حدود ۷.۵ تا ۸ واحد باشد و رشد سود هم داشته باشند، طبیعتاً باید نسبت به بازار بازده بهتری بگیرند.

شماره ۵۹۷ هفته نامه اطلاعات بورس

کد خبر 530179

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =