بازار سرمایه ایران در هفتههای اخیر شاهد رونق چشمگیری در معاملات بوده است که این امر عمدتاً ناشی از پیشبینیها و انتظارات سرمایهگذاران نسبت به آینده اقتصاد کشور است. حجم معاملات روزانه در این دوره به ارقامی نزدیک به ۲۰ هزار میلیارد تومان رسیده که از زمان اوجگیری معاملات در ابتدای سال ۱۳۹۹ بیسابقه بوده است. این رشد قابلتوجه، توجه بسیاری از تحلیلگران و فعالان بازار را به خود جلب کرده و نشاندهنده پویایی و حساسیت بالای بازار سرمایه به تحولات داخلی و خارجی است.
یکی از عوامل اصلی تأثیرگذار بر بازار سرمایه در این روزها، اخبار مرتبط با سیاست خارجی و نحوه تعاملات بینالمللی ایران است. بهویژه، مذاکرات مرتبط با رفع تحریمها و چگونگی پیشبرد این گفتوگوها، نقش کلیدی در شکلگیری انتظارات سرمایهگذاران ایفا میکند. بهگونهای که حتی کوچکترین اخبار مثبت یا منفی، چه تأثیرگذار بر اقتصاد و چه فاقد اثر واقعی، میتواند به تلاطم و نوسانات شدید در معاملات منجر شود. این حساسیت بیش از حد بازار به اخبار، نشاندهنده عدم قطعیتهای موجود در فضای اقتصادی و سیاسی کشور است. فعالان بازار سرمایه در حال حاضر به دو گروه عمده تقسیم میشوند: گروه خوشبین به نتایج مذاکرات و گروه بدبین به چشمانداز این گفتوگوها. خوشبینان، که بخش قابلتوجهی از سرمایهگذاران را تشکیل میدهند، با ارائه پیشبینیهای جسورانه و تارگتهای بلندپروازانه برای شاخص کل بورس، معتقدند که در صورت موفقیت مذاکرات و رفع تحریمها، بازار سرمایه شاهد تحولات مثبت چشمگیری خواهد بود. این گروه بر این باورند که رفع تحریمها میتواند موانع متعددی را از پیش روی اقتصاد ایران بردارد و زمینهساز رشد پایدار در بخشهای مختلف اقتصادی شود.
از جمله آثار مثبت احتمالی رفع تحریمها میتوان به تسهیل ارتباطات بینالمللی، بهبود فرایند جابجایی پول، دسترسی به مواد اولیه ارزانتر، افزایش سرمایهگذاری خارجی در زیرساختها، رفع مشکلات کمبود برق و گاز در صنایع، و بهبود حملونقل و بازاریابی خارجی اشاره کرد. این عوامل، در کنار یکدیگر، میتوانند به اقتصادیتر شدن فرایند تولید، افزایش سودآوری شرکتها، و در نتیجه رشد قیمت سهام در بازار سرمایه منجر شوند. به عقیده خوشبینان، تحقق این سناریو نهتنها به رونق بازار سرمایه کمک خواهد کرد، بلکه میتواند اهداف بهظاهر دستنیافتنی شاخص کل بورس را نیز محقق سازد. با این حال، دستیابی به این اهداف در شرایط کنونی با ابهامات متعددی همراه است. موفقیت مذاکرات به عوامل متعددی از جمله انعطافپذیری طرفین، رفع موانع سیاسی، و ایجاد توافقات پایدار بستگی دارد. هرگونه تأخیر یا ناکامی در این مسیر میتواند انتظارات مثبت را تضعیف کرده و به کاهش اعتماد سرمایهگذاران منجر شود. به همین دلیل، برخی تحلیلگران معتقدند که خوشبینی بیش از حد به نتایج مذاکرات ممکن است ریسکهایی را برای سرمایهگذاران به همراه داشته باشد.
در مقابل، گروه بدبین به آینده مذاکرات و وضعیت اقتصادی کشور با دیده تردید مینگرند. این گروه معتقدند که به دلیل عدم انطباق خواستههای طرفین مذاکره و آنچه آنها "زیادهخواهی" طرف مقابل مینامند، احتمال دستیابی به توافق در کوتاهمدت اندک است. از اینرو، این دسته از سرمایهگذاران بهجای تمرکز بر بازار سرمایه، به بازارهای جایگزین نظیر بازار بدهی، املاک و مستغلات، و صندوقهای سرمایهگذاری مبتنی بر طلا روی آوردهاند. این بازارها به دلیل ثبات نسبی و ریسک پایینتر، بهعنوان گزینههای امنتری برای حفظ ارزش سرمایه در شرایط عدم اطمینان اقتصادی تلقی میشوند. تقابل دیدگاههای این دو گروه، یعنی خوشبینان و بدبینان، دلیل اصلی رونق معاملات در روزهای اخیر است. حجم بالای معاملات نشاندهنده فعالیت گسترده هر دو گروه در بازار است: خوشبینان با خرید سهام و تلاش برای کسب سود از رشد احتمالی بازار، و بدبینان با فروش سهام یا انتقال سرمایه به بازارهای دیگر. این پویایی، اگرچه به افزایش نقدینگی و تحرک بازار کمک کرده، اما در عین حال شکنندگی آن را نیز به نمایش گذاشته است.
با وجود این تقابل دیدگاهها، پیشبینی قطعی درباره تحقق هر یک از دو سناریوی خوشبینانه یا بدبینانه در حال حاضر دشوار است. عوامل متعددی از جمله تحولات سیاسی، تغییرات در سیاستهای داخلی و خارجی، و شرایط اقتصاد جهانی میتوانند بر نتیجه نهایی تأثیر بگذارند. با این حال، به نظر میرسد که برای روشن شدن سمتوسوی شرایط، نیازی به انتظار طولانیمدت نخواهد بود. برخی تحلیلگران معتقدند که در آیندهای نزدیکتر از آنچه پیشبینی میشود، نتایج مذاکرات و تأثیرات آن بر اقتصاد ایران مشخص خواهد شد. در این میان، سرمایهگذاران باید با دقت و احتیاط بیشتری در بازار فعالیت کنند. تنوعبخشی به سبد سرمایهگذاری، توجه به تحلیلهای بنیادی و تکنیکال، و پرهیز از تصمیمگیریهای احساسی میتواند به کاهش ریسکهای ناشی از نوسانات بازار کمک کند. همچنین، توجه به روندهای بلندمدت اقتصادی و سیاسی بهجای تمرکز صرف بر اخبار کوتاهمدت، میتواند تصمیمگیریهای آگاهانهتری را برای سرمایهگذاران به همراه داشته باشد.
از سوی دیگر، سیاستگذاران اقتصادی و مقامات مسئول نیز نقش مهمی در کاهش عدم اطمینان و تقویت اعتماد سرمایهگذاران دارند. ارائه برنامههای شفاف برای حمایت از بازار سرمایه، بهبود زیرساختهای اقتصادی، و تقویت دیپلماسی اقتصادی میتواند به کاهش تلاطمهای بازار و جذب سرمایهگذاریهای بیشتر کمک کند. در این راستا، هماهنگی بین سیاستهای پولی، مالی، و تجاری کشور از اهمیت ویژهای برخوردار است.
در پایان، باید گفت که بازار سرمایه ایران در مقطع کنونی در یکی از حساسترین برهههای خود قرار دارد. انتظارات سرمایهگذاران، چه خوشبینانه و چه بدبینانه، بهشدت تحت تأثیر تحولات سیاسی و اقتصادی قرار دارد. هرچند پیشبینی دقیق آینده بازار دشوار است، اما آنچه مسلم است، تأثیر عمیق تصمیمات و اقدامات آتی بر مسیر حرکت این بازار است. سرمایهگذاران و سیاستگذاران هر دو باید با هوشیاری و دقت، این فرصتها و چالشها را مدیریت کنند تا بتوانند از پتانسیلهای موجود به بهترین شکل بهرهبرداری کنند.
-
سیدرضا علوی کارشناس بازارسرمایه
- شماره ۵۸۹ هفته نامه اطلاعات بورس
نظر شما