پولی که به سمت بازار سرمایه آمده در مرحله اول عمدتاً به سمت صنایعی هدایت شد که بیشترین سود را از توافق احتمالی ایران و غرب میبرند. در این میان سه صنعت بانک، خودرو و حمل و نقل بیش از سایرین در ذهن بازار به عنوان برندگان توافق مطرح بودند. پس از این مرحله جریان نقدینگی به سمت شرکتها و صنایعی خواهد رفت که از نظر سودآوری، پتانسیل رشد و همچنین نسبتهای بنیادی مانند قیمت به سود (P/E)، توان توجیه افزایش قیمت را دارند. یعنی شرکتهای ارزندهای که در یکی دو سال اخیر به دلیل شرایط بد بازار رشد چندانی نداشتند اما اکنون ظرفیت جهش دارند.
برای مثال میتوان به شرکتهای تک سهم در صنایع مختلف اشاره کرد. چه در صنعت سیمان، چه در بخشی از پتروشیمیها که از نظر سودآوری وضعیت خوبی دارند اما به دلیل تحریمها و اختلال در صادرات، تاکنون تحت فشار بودهاند. این شرکتها میتوانند به عنوان گزینههای مرحله دوم ورود پول مورد توجه قرار گیرند. به طور مثال پس از افت تب و تاب در سهام بانکی و خودرویی شاهد ورود تقاضا به سمت صندوقهای اهرمی بودیم. صنایع پالایشی، فولادی، غذایی و کشاورزی نیز هر یک در دورهای با استقبال سرمایهگذاران مواجه شدند. در تمام این صنایع نمادهایی با پتانسیل سودآوری بالا وجود دارند که رشد قیمتی آنها قابل توجیه است و همین مسئله باعث میشود تا این گروهها به عنوان میزبان پولهای جدید مطرح شوند. نکته کلیدی این است که بازار کاملاً به روند مذاکرات و احتمال توافق شرطی شده است. رشد فعلی بازار عمدتاً ناشی از همین انتظار برای توافق است. بنابراین تا زمانی که این باور وجود داشته باشد که توافقی در راه است و مسیر سیاسی کشور به سمت تنش زدایی حرکت میکند، احتمال تداوم روند مثبت در بازار وجود دارد اما اگر خدای نکرده اتفاق معکوسی رخ دهد، هیچکدام از این صنایع برنده نخواهند بود.
-
محمد خبری زاد - کارشناس بازار سرمایه
- شماره ۵۸۸ هفته نامه اطلاعات بورس
نظر شما