بازار بورس ایران به عنوان یکی از مهمترین بازارهای مالی کشور، همواره تحت تأثیر عوامل متعددی از جمله رفتار سرمایهگذاران، شرایط اقتصادی کلان و جذابیت بازارهای موازی قرار دارد. در حال حاضر در اردیبهشت ۱۴۰۴ پرسش کلیدی که مطرح میشود، این است که نقدینگی موجود در بورس به کدام سمت از داراییها جریان دارد. برای پاسخ به این سؤال باید به بررسی دقیق روندهای اخیر، رفتار سرمایهگذاران و عوامل تأثیرگذار بر بازار بپردازیم. بنابراین به تحلیل مقاصد اصلی نقدینگی در بورس از جمله صندوقهای سرمایهگذاری، سهام شرکتهای بزرگ، سهام شرکتهای کوچک و پرنوسان، عرضههای اولیه، اوراق بدهی و تأثیر بازارهای موازی میپردازیم.
اما یکی از مهمترین مقاصد نقدینگی در بازار بورس ایران، صندوقهای سرمایهگذاری هستند. این صندوقها به دلیل تنوعی که دارند، مدیریت حرفهای و نقدشوندگی بالای آنها، جذابیت زیادی برای سرمایهگذاران دارند. در ماههای اخیر مشاهده شد که ورود قوی پول خرد به صندوقهای اهرمی صورت گرفته است. این صندوقها که با استفاده از اهرم بازده بالاتری را در شرایط بازار ارائه میدهند، برای سرمایهگذارانی که به دنبال ریسک بالاتر و بازده بیشتر هستند، گزینهای ایدهآل محسوب میشوند. از سوی دیگر صندوقهای درآمد ثابت همچنان مقصد اصلی سرمایهگذاران محافظه کار هستند. این صندوقها با ارائه بازدهی پایدار و ریسک پایین، به ویژه در شرایط نوسانی بازار، توانستند بخش قابل توجهی از نقدینگی را جذب کنند. در شرایطی که اعتماد به بازار سهام بهطور کامل بازنگشته، صندوقهای سرمایهگذاری به عنوان پلی بین سرمایهگذاری مستقیم و بازارهای موازی عمل میکنند.
نکته بعدی که باید به آن اشاره کنیم، پول هوشمند است که معمولاً توسط سرمایهگذاران بزرگ هدایت میشود و به سمت سهام شرکتهای بزرگ با بنیاد قوی جریان دارد. گروههایی مثل پتروشیمی، فلزات اساسی، بانکی و کالاهای فلزی، به دلیل نقدشوندگی بالا، سودآوری پایدار و تأثیرپذیری کمتر از نوسانات کوتاه مدت، مقصد اصلی این نوع نقدینگی هستند. در دورههایی که بازار به کف قیمتی نزدیک میشود، سرمایهگذاران حرفهای با خرید سهام این شرکتها به دنبال کسب سود در میان مدت و بلند مدت هستند. برای مثال، نمادهایی مثل فولاد، فملی و شپنا، به دلیل ارزش بازار بالا و نقش کلیدی که در اقتصاد کشور دارند، همواره در سبد سرمایهگذاری بزرگ قرار دارند. این روند در واقع نشان میدهد که بخش قابل توجهی از نقدینگی بورس به سمت داراییهای کمریسکتر و با پشتوانه بنیادی هدایت میشود.
در کنار سهام شرکتهای بزرگ، بخشی از نقدینگی به سمت سهامهای کوچک و پرنوسان، به ویژه در بازار پایه، حرکت میکند. این سهامها که معمولاً ارزش بازار پایینی دارند، به دلیل پتانسیل رشد سریع و امکان دستکاری قیمت توسط بازیگران بازار، برای نوسانگیری جذاب هستند. سرمایهگذاران خرد و برخی بازیگران حرفهای، با ایجاد عرضه و تقاضای مصنوعی تلاش میکنند که از نوسانات این نمادها سود کسب کنند. با این حال این نوع سرمایهگذاری با ریسک بالایی همراه است و معمولاً به سرمایهگذاران ناآشنا یا فاقد تحلیل تکنیکال توصیه نمیشود.
دادههای اخیر نشان میدهد که در دورههای رونق بازار، حجم معاملات در این نمادها افزایش پیدا میکند اما در شرایط رکود، نقدینگی به سرعت از این سهامها خارج میشود. عرضههای اولیه نیز به دلیل بازدهی مناسب و ریسک پایین، همچنان یکی از مقصدهای جذاب نقدینگی در بورس هستند. این عرضهها که معمولاً با قیمتگذاری مناسب و پتانسیل رشد همراه هستند، برای سرمایهگذاران کلان جذابیت دارند. در سال ۱۴۰۴، با افزایش تعداد عرضههای اولیه، بخشی از نقدینگی به این سمت هدایت شده است. همچنین اوراق بدهی مانند اسناد خزانه اسلامی و اقساط، در کنار صندوقهای درآمد ثابت، به دلیل ریسک نزدیک به صفر و بازده تضمینشده، مقصد سرمایهگذاران محافظهکار هستند. این اوراق بهویژه در شرایطی که بازار سهام نوسانات بالایی دارد، میتوانند بهعنوان جایگزینی امن برای سهام مورد توجه قرار گیرند.
-
سهیلا نقیپور - کارشناس بازار سرمایه
- شماره ۵۸۸ هفته نامه اطلاعات بورس
نظر شما