وظایف رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار ایران بهعنوان بالاترین مقام اجرایی نهاد ناظر بازار سرمایه، شامل مجموعهای از مسئولیتهای راهبردی، نظارتی و سیاستگذاری است که بهمنظور حفظ سلامت، شفافیت و کارایی بازار سرمایه تدوین شدهاند. این وظایف در چارچوب قانون بازار اوراق بهادار مصوب ۱۳۸۴ و آییننامههای اجرایی آن مشخص شدهاند.
در ادامه، ابتدا وظایف رسمی رئیس سازمان بورس را بیان میکنیم، سپس به بررسی انتقادی برخی از کاستیها یا عملکردی که بتوان در جهت افزایش کارایی بازار بهبود پیدا کند، میپردازیم؛ وظایف رسمی رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار ایران شامل ۷ عنوان اصلی است: نظارت بر حسن اجرای قوانین بازار سرمایه، هدایت و راهبری بازار سرمایه، حفظ حقوق سرمایهگذاران و ارتقای اعتماد عمومی، تدوین و اجرای مقررات بازار سرمایه، مدیریت بحران و کنترل نوسانات شدید بازار، افزایش شفافیت اطلاعاتی ناشران، حمایت از توسعه ابزارهای مالی نوین. با وجود وظایف تعریفشده، برخی چالشها و ضعفها در عملکرد سازمان بورس مانند ضعف در کنترل دستکاری قیمتی و تخلفات بازارگردانی بوده است؛ رئیس سازمان بورس باید ناظر دقیق بر رفتار نهادهای حقوقی، بازارگردانها و بازیگران بزرگ بازار باشد، اما در بسیاری از مواقع، رفتارهای دستکاری قیمت، عرضههای ناگهانی و خروج بدون پاسخ حقوقیها از بازار بدون نظارت و برخورد مناسب انجام میشود. در عوض بعضا مشاهده میشود نهاد ناظر تمرکز عمده خود را بر حقوقی یا حقیقیهای کوچک بازار که تاثیر چندانی بر روند کلی بازار ندارند می گذارد که باعث سرخوردگی و عدم نقدشوندگی بازار میشود.
مورد دیگری که میتوان به آن تحت عنوان ضعف عملکرد سازمان اشاره کرد واکنش نشان ندادن بهموقع و در زمان بحرانهای بازار است؛ در ریزش شدید بازار سرمایه (مانند بحران ۱۳۹۹و بعد از آن)، سازمان بورس واکنش مؤثری نشان نداد، اقدامات حمایتی دیرهنگام و غیرسیستماتیک بود و اعتماد عمومی به بازار به شدت آسیب دید. مورد دیگر نیز ضعف جدی در نظارت بر شفافیت اطلاعاتی شرکتها بوده است که در این سالها آسیب بسیاری را به بازار سرمایه تحمیل کرده است؛ با وجود الزام ناشران به افشای اطلاعات، در بسیاری از موارد شرکتها یا دیر اطلاعرسانی میکنند یا اطلاعات مبهم ارائه میدهند و سازمان برخورد جدی ندارد.
نکته حائز اهمیت دیگری که باید در این بین به آن اشاره کرد تقویت نشدن فرهنگ سهامداری و آموزش عمومی است؛ سازمان بورس بهعنوان متولی اصلی توسعه بازار باید برنامهریزی گستردهای برای آموزش مالی، ارتقای سواد بورسی مردم و فرهنگسازی سهامداری بلندمدت داشته باشد، اما این موضوع کاملاً مغفول مانده است.
همچنین در این میان نباید روابط ناسالم با نهادهای دولتی و فشارهای سیاسی را از قلم انداخت چراکه رئیس سازمان بورس باید استقلال سازمان را حفظ کند؛ اما در مواردی تحت فشار دولت یا نهادهای بالادستی، تصمیماتی گرفته شده که با منافع بازار و سرمایهگذاران خرد در تضاد بوده است (مانند الزام شرکتها به بازارگردانی صوری، عرضههای سنگین دولتی در بازار منفی یا تعیین دستوری نرخ بهره بینبانکی). در پایان باید از بیثباتی مقرراتی و تصمیمات ناگهانی گله کرد چراکه بارها دیده شده که قوانین و مقررات بازار (دامنه نوسان، حجم مبنا، عرضه اولیه و...) بهصورت شبانه و بدون اطلاعرسانی مناسب تغییر کرده و اعتماد سرمایهگذاران را از بین برده است. این بیثباتی مقرراتی نشانه ضعف در حکمرانی بازار است.
-
امیر سیرانی - معاون سرمایهگذاری سبدگردان الگوریتم
- شماره ۵۸۸ هفته نامه اطلاعات بورس
نظر شما