به گزارش صدای بورس،«هر کسی کو دور ماند از اصل خویش، بازجوید روزگار وصل خویش» انگار همین دیروز بود که همه ما تمام هم و غممان شده بود اینکه مذاکرات ۱+۵ به چه نتیجهای منتهی میشود اما در حقیقت بیش از یک دهه از این قضایا میگذرد و در این مدت اتفاقات متعددی نه تنها اقتصاد ایران را بلکه کل جهان را تحت تاثیر قرارداد؛ فارغ از اتفاقهایی که در گذشته افتاده؛ امروز نیز حال و هوای همان یازده سال پیش را داریم و تمام فعالان بازار برایشان مهم است که در همین برهه بلاتکلیفی مذاکرات، کجا سرمایهگذاری کنند.
آنچه گذشت...
در گزارش هفته پیش به مقایسه بازدهی بازارهای موازی با بورس در زمان مشابه با وضعیت کنونی پرداختیم و به این نتیجه رسیدیم که بورس در دوران مذاکرات منتهی به برجام بهترین گزینه برای سرمایهگذاری بوده است، از همین رو در گزارش پیشرو به این پرداختیم که کدام صنعت در این بازار میتواند بهترین بازدهی را نصیب سهامداران خود کند.
دارو بخریم یا خودرو؟
معمولا همه ما تا صحبت از سهام خودرویی میشود، فکر و ذکرمان میرود سمت «خودرو» و «خساپا» و در این میان، تولیدکنندگان قطعات را از یاد میبریم؛ این صنعت توانسته در فاصله زمانی شروع مذاکرات در آبان ۱۳۹۲ تا تیر ماه ۱۳۹۴ یکی از پربازدهترین صنایع بورسی باشد. ضمن اینکه شاخص این صنعت در همین بازه زمانی ۱۱۳ درصد رشد کرده اما خود صنعت خودرو تنها ۴۶ درصد بازدهی را به ثبت رسانده است. البته که بیشترین بازدهی در این زمان متعلق به نرمافزاری و خدمات رایانهای بوده که شاخص خود را به سقف ۱۲۵ درصدی بازدهی رسانده بود. این را نیز فراموش نکنیم که در سالهای مدنظر، بازار شرکتهای دارویی بسیار داغ بود علاوه بر اینکه شاخص این صنعت موفق به ثبت بازدهی ۷۲ درصدی شده بود. این را نیز از یاد نبریم که اگر میخواستیم از سال ۹۲ تا ۹۴ همه سرمایهمان را تنها بر روی یک نماد سرمایهگذاری کنیم بهترین گزینه یک شرکت دارویی با نماد «دشیری» بوده که در دو سال ۱۸ هزار درصد رشد داشته است. در کل هم از زمان شروع مذاکرات تا امضای برجام، ۵۰ نماد توانستهاند بیش از ۱۳۰ درصد بازدهی داشته باشند که از این تعداد، ۱۱ شرکت مربوط به صنعت خودرو است که در صدر آنها نیز «خریخت» با ۵۰۵ درصد بازدهی قرار دارد و ۶ شرکت نیز متعلق به صنعت دارو است.
دور و نزدیک مذاکرات
با توجه به اطلاعات موجود از سالهای گذشته یک فضای حدودی از آینده بازار تا زمان امضای توافق را پیشبینی کردیم اما با توجه به اینکه مشخص نیست که چه زمانی مذاکرات عمانی (اگر دوباره ایتالیایی نشود) به نتیجه برسد؛ باید از همین الان برای فردای خود فکری کنیم چراکه سخنگوی دولت هم گفته است که توافق زودهنگام دور از ذهن نیست و ترامپ نیز اشتیاق خود را برای دیدار با پزشکیان ابراز کرده است؛ از سال ۹۴ که دیگر رسما برجام امضا شد تا اردیبهشت ۹۷ که ترامپ، توافق فیمابین را پاره کرد، بازار ما روزهای سفید و خاکستری زیادی را پشت سر گذراند. (البته در بورس باید بگوییم سبز و قهوهای!) در همین بازه زمانی نیز قطعهسازها توانستهاند بازدهی مطلوب ۱۲۰ درصدی را ثبت کنند اما جایگاه خود را به نرم افزاریها واگذار و به رتبه چهارم بازدهی سقوط کردند. همچنین صنعت آهن و فولاد برعکس در طول مدت مذاکرات که با زیان ۴۶ درصدی خود همه را ناامید کرده بودند، بعد از امضای برجام و در عرض ۳ سال کاستیهای خود را جبران و به بازدهی ۱۴۶ درصدی رسیدهاند البته که فلزات گرانبها نیز در جایگاه اول خوش نشستند و ۲۰۲ درصد رشد را نصیب خریداران خود کردند. نساجیها نیز قله ۱۱۰ درصدی قبل از مذاکرات را ترک گفته و به زیان بیش از ۲۰ درصدی سقوط کردند.
توقعاش را ندارید اما...
گزینه دور از ذهنی بهنظر میرسد اما باید این را در نظر بگیریم که هیچ چیز از دونالد موطلایی بعید نیست و همانطور که ناگهان به مذاکره و دیدار با پزشکیان علاقه نشان داد؛ میتواند ناگهان و به نفع مردم کشورش تمام مذاکرات را برهم بریزد به ویژه اینکه «ویتکاف آمریکایی» مخالفان بسیار زیادی در سنا دارد و نمایندگان آمریکایی نیز تمایلشان به جنگ با ایران کم نیست و میتوان در ادامه هر اتفاقی را پیشبینی کرد. حال باید این سناریو را در نظر گرفت که اگر توافق شد و یک سال دیگر ترامپ دوباره همه را شوکه کرد و از همه تعهدات خارج شد، چه اتفاقی برای بازار ما و صنایع داخل آن میافتد؟
فلشبکی به ۹۷
لغو برجام از سمت آمریکاییها نه تنها تاثیر بدی روی بازار نداشت بلکه عاملی شد تا مردم حواسشان را جمع سرمایهگذاری در داخل کنند و با حمایتهایی هم که صورت گرفت بازار ما توانست رکوردهای بسیار مطلوبی را به ثبت برساند. (البته که نمیتوان سقوط مرداد ماه سال ۹۹ را نادیده گرفت...) مسلما برنده بلاشک بازه زمانی خروج از برجام تا دولت شهید رئیسی، شرکتهای بیمهای بودهاند که در همین ۳ سال، شاخصشان بیش از ۴ هزار درصد رشد کرده است و در رتبههای پایینتر نیز کانیهای فلزی و صنعت آهن و فولاد قرار گرفتهاند.
«شاید برای شما هم جالب باشد که بیشترین بازدهی در این ۳ سال جنجالی متعلق به «ومشان» با بیش از ۶ میلیون درصد رشد بوده است.»
نمادی با ۱۶ میلیون درصد بازدهی!
حیف است که وقتی تا اینجای تاریخ بازار را روایت کردیم سری به سالهای نزدیکتر نزنیم و بازدهی بازارمان را در پرتوی نا امیدی و یا امید به مذاکره بررسی نکنیم؛ سه سالی که رئیسی فرمان دولت سیزدهم و اقتصاد را در دست خود گرفته بود برای فعالان بازار روزهای خوبی تلقی نمیشد. (البته که نمیتوان تلاشهای انجام شده را انکار کرد.) با بررسی این برهه زمانی میتوان به وضوح ببینید که در این سه سال خبری از بازدهیهای فوق العاده و عجیب و غریب نیست و بیشترین رشد صنایع نیز به صنعت انبوهسازی با ۸۹ درصد تعلق دارد که نسبت به اعدادی که برای تورم و توسط مرکز آمار اعلام میشود، این بازدهی بیشتر عامل طنز است تا مکانی برای تحلیل. البته که همیشه تک نمادهایی داخل بازار هستند که همه را با عملکردشان متحیر میکنند و در این زمان نیز «قآروم» و بعد از آن «ودانا» با اختلافی فاحش به ترتیب ۱۶ میلیون و ۹۶۰ هزار درصد بازدهی داشتهاند.
از رکود به رکورد
هنوز یک سال هم از حادثه تلخ بالگرد نگذشته است و در این مدت کشور روزهای سختی را پشت سرگذاشت اما بازار سرمایه با تمام رقابتها، ناترازیها، تفویض ریاستها، ریسکهای سیستماتیک، سنگ اندازیها و مخالفتهایی که در این مدت صورت گرفت توانست خود را از منجلاب رکود بیرون بکشد و رکوردهای جدیدی مانند بیشترین ارزش معاملات روزانه و رد شدن از محدوده ۳ میلیون شاخص را به ثبت برساند؛ در میان همه صنایع فعال در بورس، نساجی توانست در همین زمان محدود به خریداران صنعت خود، بیش از ۱۰۰ درصد بازدهی دهد. شرکتهای سیمانی نیز در این مدت عملکرد مطلوبی را به ثبت رساندهاند به این صورت که از میان ۱۲ شرکتی که بیشترین بازدهی را در این زمان داشتهاند ۷ نماد سیمانی به چشم میخورد.
بانکیها اول، فلزیها آخر
در همین مدت کمی که از شروع مذاکرات میگذرد صنایع بانکی، خودرویی و سیمانی به ترتیب ۳۲، ۲۶ و ۱۹ درصد بازدهی داشتهاند که این را میتوان مصداق بارز تکرار تاریخ دانست و اگر روند به همین صورت پیش برود؛ پربازدهترین نمادها خودروییها، داروییها، نرمافزاریها و بعد از همه اینها بانک و بیمهها خواهند بود. ضمن اینکه پیشبینی میشود بعد از انجام توافق صنایع فلزی با توجه به تجربه تاریخی عایدی بیشتری را کسب میکنند اما نرم افزاریها نیز همچنان سودآوری مطلوبی خواهند داشت.
«تمامی اطلاعات آورده شده در این گزارش از منبع بورس ویو گرفته شده است و نویسنده صحت این مطالب را بهصورت قطع تایید نمیکند.»
-
آرمان هنرکار -خبرنگار
- شماره ۵۸۸ هفته نامه اطلاعات بورس
نظر شما