به گزارش صدای بورس، متن کامل مصاحبه با اسدالله بادامچیان را در زیر میخوانید:با انتخابات پرماجرا و پرهیجانی رو به رو خواهیم بود،با انتخابات تناسبی مخالف بودیم، معتقدم هرکسی که میخواهد نامزد شود به جای ۶ ماه، یکسال زودتر اعلام کند، الزام به حضور داوطلبان در یک لیست انتخاباتی حقوق احزاب و نامزدها را مورد اشکال قرار میدهد.
آقای بادامچیان طبق قانون جدید انتخابات با موضوع پیش ثبت نام کاندیدای انتخابات مجلس شورای اسلامی مواجه هستیم. این قانون پیش ثبت نام چه تاثیری در سرنوشت انتخابات میگذارد؟
بادامچیان: این دوره طبعا ما با یک انتخابات پرماجرا و پرهیجان روبهرو خواهیم شد. تحلیل من که از اول پیروزی انقلاب در صحنه انتخابات همهجا حضور داشتم چه از طرف حزب جمهوری اسلامی و چه از طرف حزب مؤتلفه اسلامی، چه در انتخابات خبرگان که مسئولیت مستقیم داشتم و چه در انتخاباتها و ارتباط کامل با فراکسیون حزب جمهوری اسلامی در مجلس و امروز با فراکسیون مؤتلفه اسلامی در مجلس؛ مجموع نظر من این است که این دوره از انتخابات، ما یک دوره بسیار جالبی داریم که در دنیا ویژگی خاص خودش را دارد. انتخابات ما نه انتخابات آمریکا و انگلیس است که دارای دو حزب باشد و نه انتخابات کشورهایی مثل فرانسه و ایتالیا و نه به شکل انتخابات کشورهای کمونیستی برگزار میشود. بنابراین یک انتخابات ویژه جمهوری اسلامی است. نگاه به این انتخابات بسیار نگاه مؤثری است به شرط اینکه دقیقا روی آن کار کنیم و تحتتأثیر فضاهای دیگران پیش نرویم. اصل انتخابات متعلق به مردم است و مردم همواره حضور پیدا کردند و آن چیزی را هم که آنها خواستند معمولا انجام شده است.
یعنی در ۱۱ دوره انتخابات با همه تغییرات و مسائلی که در قوانین انتخاباتی پیش آمد در رابطه با شورای محترم نگهبان، مسأله صلاحیتها و احراز صلاحیتها، مسائل گروهها و دستهبندیهای سیاسی از شورای اولیه و ائتلاف بزرگ در مجلس اول و مجلس دوم تا مجلسهایی که همهنوع سلیقه در آن بودند و تا مجلس دهم که اکثریت دست اصولگرایان و بخشی هم در دست اصلاحطلبها و میانهروها بود و در نهایت انتخابات مجلس یازدهم که تیپهای خاصی در آن حاضر هستند و البته در آن اصلاحطلبها هم وجود دارند، میتوان گفت ما یک انتخابات ویژه داشتهایم و حالا هم آمدند قانون جدید گذاشتند.
در این قانون هم از نظر ما چند نکته مهم وجود دارد. در این مجلس به دنبال انتخابات تناسبی بودند. ما با انتخابات تناسبی کاملا مخالف هستیم به این علت که انتخابات تناسبی حقوق منفردها را تضییع میکند و بعد هم با مبانی اصلی حقوق مغایر است. انتخابات تناسبی این است که اگر دو، سه حزب در یک انتخابات شرکت کردند مثل آلمان سپس محاسبه میکنند که مثلا از ۴ میلیون رأی تهران ۲ میلیون توسط یک حزب رای آورده بنابراین ۵۰ درصد آرا برای آنهاست، یک میلیون و نیم رای هم یک حزب دیگر آورده پس ۴۰ درصد برای آن حزب است و ۵۰۰ هزار رأی هم دو، سه گروه به دست آوردند، پس یک چهارم کرسی هم برای آنهاست. این امر اشکالات متعدد حقوقی و مبانی عقلایی دارد. برای اینکه مثلا اگر حزب اول در این ۵۰ درصد و ۲ میلیون رای، به فرض با۲۰ نفر حاضر شده، ۱۰ نفر نماینده میشوند و ۱۰ نفر بعدی را هم حذف میکنند. به ۱۰ نفر حزب بعدی که رأی اول را نیاوردند میگویند شما نماینده هم شوید. این تضییع حقوق ۱۰ نفر از گروه اول و خلاف مبانی حقوقی و فلسفه انتخابات است. به همین علت در مجلس انتخابات تناسبی مطرح شد، یک عده موافق و یک عده مخالف بودند و رأی هم آورد. ولی دوباره با نظارت مجمع تشخیص بررسی شد و به مجلس آمد و مجلس حذف کرد.
این رای آوردن و نیاوردن هم در سایه آزادی است که این آزادی بیان و عقیده هم بسیار خوب است و منفی نیست. البته در اصلاحاتی که انجام دادند چند نکته بسیار خوب است، یکی همین روند پیشثبتنام است. من دو هفته قبل در جلسه فراکسیون مؤتلفه هم این موضوع را مطرح کردم که شورای نگهبان زمان بسیار محدودی در اختیار دارد تا افرادی که ثبت نام کردهاند را بررسی کند و زمان لازم برای بررسی صلاحیتها را ندارد در حالی که چند هزار نفر هم شرکت کردهاند و اکثرا دکترا و مهندسی دارند و حقشان است که بخواهند نماینده شوند ولی تعداد زیاد است و شورای نگهبان درصدی را که عدمصلاحیت دارند، رد میکند و درصد زیادی را هم میگوید احراز صلاحیت نشد و آنها را به خاطر عدم احراز صلاحیت رد میکند نه اینکه عدم صلاحیت داشته باشند، پس یک فرصت ۶ ماهه داده شود و فردی که میخواهد نماینده شود به شورای نگهبان اعلام کند و شورا هم در فرصت لازم نظر بدهد و اگر فرد ایرادی داشت، زمان برای اعتراض و رسیدگی و بررسی مجدد و اعلام نهایی به فرد به اندازه کافی باشد و اگر اعتراض هم نداشت که تکلیف خودش را فهمیده و نیاز نیست ۶ ماه زحمت بکشد و برای انتخابات زمینهسازی کند.
این موضوع بسیار مفید است، حتی بنده معتقدم اگر اجازه بدهند هرکسی که میخواهد نامزد شود به جای ۶ ماه، یکسال زودتر اعلام کند و شورای نگهبان هم در یک فرصت کاملا مفید به همه اینها رسیدگی کند، بنابراین این بخش آن خوب است.
بخش دوم این قانون به جبههها، احزاب و فهرست احزاب مربوط است که این هم کار را آسان میکند و شرکتکننده در انتخابات فهرستی رای میدهد یعنی به جای اینکه اسم ۳۰ نفر را در تهران بنویسد، نام یک فهرست را مینویسد، حالا آنها که تکنماینده هستند، دو نماینده، سه نماینده هستند از بین ۱۲، ۱۵، ۲۰ نفر که آنجا هستند یک تا سه نفر را مینویسد. اما در تهران میخواهد ۳۰ نفر را بنویسد به جای آن ۳۰ اسم بنویسد مثلا مینویسد فهرست حزب مؤتلفه اسلامی، فهرست شورای وحدت، فهرست حزب پایداری و ... هم نوشتن و هم خواندن و شمارش آن راحت میشود. بنابراین این بخش هم التزام خوبی است. اما اینکه گفتهاند که فقط یک نفر در یک جبهه میتواند باشد این ممکن است حقوق احزاب و نامزدها را مورد اشکال قرار دهد، به دلیل اینکه ۴ تا حزب میخواهند از یک نفر حمایت کنند، چه اشکالی دارد؟ اما در این قانون میگوید شما فقط باید در فهرست یک حزب باشید. توضیح هم ندادند و اتفاقا در بحث قانون هم که من نگاه کردم میتوان توضیح داد که اگر حزب یا کسی در یک فهرست انتخاباتی میآید، در فهرستهای انتخاباتی دیگر احزاب اشکال ندارد باشد گرچه این فرد برای آن فهرست است اما بقیه احزاب میتوانند از او حمایت کنند. اگر برای این حاشیه نمایندگان محترم تبصرهای بر این قانون بگذارند این مشکل هم حل میشود وگرنه اصل این قانون هم خوب است به این دلیل که یک نفر در ۱۰ حزب و جبهه سجاده پهن نکند و نماز بخواند، خب آدم یکجا نماز میخواند. البته ممکن است کسانی هم ایرادهای گوناگونی بر این قوانین داشته باشند که مشکلی نیست، ایرادات را بگویند که دوباره تصحیح شود.
حزب موتلفه درباره این موضوع کاندیدای مشخص خود را اعلام کرده است؟
بادامچیان: بله، به این دلیل که ما در معاونت سیاسی یک مدیریت دائم انتخاباتی داریم از سال گذشته برنامهریزی کردیم. برای حزب که مشکلی ندارد. یک حزب میتواند نامزدهای خود را به سرعت اعلام کند. حزب تشکیلات دارد برخلاف افراد منفرد که باید خودشان تصمیم بگیرند حزب در این زمینه آمادگی اینکه ثبتنام کند را دارد و در ۳۱ استان ما به اندازه کافی نیروی شایسته برای مجلس داریم.
مؤتلفه مستقلا به صحنه میآید
الان چند نامزد برای حضور در انتخابات دارید؟
بادامچیان: هنوز نامزدها نهایی نیستند. ما هم در اینجا یک پیشنامزد داریم و باید تابع قانون باشیم. حالا ممکن است ما بگوییم ۵۰ نفر از تهران ثبتنام کنند، نه به عنوان اینکه حتما نامزد آینده هستند، بلکه هنگامی که نزدیک انتخابات میشویم آنجا ببینیم وظیفه چیست. الان در پیشانتخابات بحث اصلی این است که مؤتلفه مستقلا به صحنه میآید؛ افراد را در سراسر کشور مشخص میکند و به ثبتنام میرساند. طبیعی است که بعد از ثبت نام هم مراحلی داریم:
یکی اینکه مرحله نهایی شدن فهرست در زمانی است که بتوانیم آن را اعلام کنیم. الان حزبی نمیتواند فهرست خود را اعلام کند و ثبتنام فعلی غیر از فهرست نهایی است. در آن زمان در بین کسانی که رفتند ثبتنام کردند، حزبیها و غیرحزبیها را بررسی میکنیم. از بین غیرحزبیها اگر کسی باشد که شایستهتر از حزب ما باشد قطعا وظیفه ما این است که او را معرفی کنیم. اگر اینها از نظر ویژگیها و شاخصهها با هم برابر باشند، ما قطعا آن فردی که حزبی است را معرفی خواهیم کرد به این دلیل که او وابستگی به یک تشکیلات دارد، یعنی خودش تک و منفرد نیست و با یک مجموعه همراه است و پشتیبانی آنها را دارد و به خاطر این امتیاز اصلح است.
میدانید که در اسلام مبنا این است که اصلح باید انتخاب شود. اما اگر آن فرد غیرحزبی اصلح و شایستهتر از آن فرد حزبی بود، قطعا او را انتخاب میکنیم و به فرد حزبیمان میگوییم دنبالهرو او باشد. چون پیامبر میفرماید: «منتقدّم علیالمسلمین» هرکسی خودش را در مسلمانان جلو بیندازد. چه برای نمایندگی و چه هر مسئولیت دیگری. «و هو یری أنّ فیهم من هو افضل منه» و ببیند از او شایستهتر و بهتر وجود دارد؛ باز خودش را جلو انداخته است. «فَقَدْ خَانَاللهَ وَ رَسُولَهُ وَ المُؤمِنینَ» خائن به خدا، رسولخدا و مؤمنان است. چرا؟ چون آدمی که شایستهتر است اگر به مسئولیت برسد، بیشتر به مردم و دین و نظام و انقلاب و کشور خدمت میکند. آن وقت کسی که جلوی خدمت بیشتر را گرفته، این یک خیانت است، چه برسد به کسی که ناشایست است و اصلا شایستگی نمایندگی را ندارد و اصلا به درد نمایندگی نمیخورد. نه قانوننگاری بلد است و نه قانوننویسی، نه اصلا نظارت مجلس میداند چیست و نه هویت نمایندگی یک ملت را میداند، چیست؛ کسی که میرود نماینده میشود، نماینده ۸۵ میلیون جمعیت امروز کشور است.
در مجلس فعلی آدمهایی هستند که شایستگی نمایندگی ندارند
ما این موضوع را در نمایندگان مجلس فعلی میبینیم؟
بادامچیان: شما من را میخواهید وارد موضعگیری و قضاوت کنید؟ در این مجلس هم آدمهایی هستند که اصلح و شایسته هستند و آدمهایی هم هستند که شایستگی نمایندگی را ندارند. همهطور نماینده در مجلس وجود دارد و به کل مجلس نمیشود یک حکم واحد داد. مجلس یعنی ۲۹۰ نماینده. وگرنه این ساختمان که کل مجلس نیست. ۲۹۰ نفر هر دوره نماینده مجلس میشوند. اگر بخواهیم به طور کلی برای همهشان حکم کنیم، خلاف مبانی است. در آنها همه نوع نماینده هست. پس ما باید در معرفی نامزدها در زمانی که میخواهیم فهرست نهاییمان را بدهیم، توجه کنیم. فهرست هم که دادیم، ۱۰ فهرست دیگر هم اگر درآمد، اگر میخواهیم در این انتخابات به یک وحدت برسیم، باید همه نیروهایمان را بنویسیم و شاخصهایمان را هم بگذاریم و بگوییم آقایان شما یا میخواهید باندبازی کنید یا باند هستید و میخواهید خودمحوری کنید و بخواهید که ما باید شماها باشید و بگویید من طرفدار وحدت هستم، اما وحدت همه با من! اینکه وحدت نشد. اینکه شما بگویی من بالاتر از همه هستم، نمیشود. بنابراین اگر خواستیم به وحدت برسیم باید فهرستهایمان را روی هم بگذاریم و در نهایت فهرست مجموع کسانی که صلاحیتشان تأیید شده و اعلام شده را ملاحظه کنیم. مجلس آینده که مجلس گام دوم است، باید انقلاب اسلامی را تکامل بدهد و حتما باید تحول ایجاد کند، چون نظام بعد از چهل و چند سال نیاز به تحول دارد، ببینیم چه کسانی میتوانند این برنامه را اجرا کنند و آنها را در فهرست واحد بگذاریم و همه با هم حمایت کنیم.
تحول در قانون اساسی لازم است
ساختار قوه قضائیه ما غربی است
در چه حوزههایی تحول لازم است؟
بادامچیان: تحول در قانون اساسی. آیا قانون اساسی ۴۰ و چند سال قبل برایمان کافی است؟ اگر با پیشرفت زمان نیاز به تحولی در قانون است یا براساس تجربه متوجه شدیم بعضی جاها دچار مشکلات هستیم، باید قانون را عوض کنیم. تحول در سه قوه هم نیاز است. قوهقضائیه ما دچار مشکلات است. بهترین نیروها و برجستهترین نیروها از هر سلیقه و جریان در رأس قوهقضائیه آمده است. از شهیدبهشتی تا آقای حاجسیدجوادی در نهضت آزادی که افراد برجستهای بودند، شهید قدوسی، ربانی املشی، آیتالله یزدی، آیتالله صانعی یا مرحوم شاهرودی، آیت الله آملی لاریجانی و الان آقای محسنی اینها آدمهای برجستهای بودند و هستند. در میان دادستانها هم انواع و اقسام افراد سرکار آمدند اما هنوز مشکلات قضایی ما باقی است. چون در قوه قضائیه مقررات و مبانی قضائی اسلام مطرح شده است اما ساختار قوهقضائیه غربی است.
مشکل در قوهقضائیه این است که این ساختار جواببده نیست
اما رئیس قوهقضائیه توسط رهبر انقلاب منصوب میشود.
بادامچیان: بله، به همین علت بهترینها را انتخاب کردهاند. اما باز میبینیم مشکل حل نمیشود؛ چون این ظرف یک ظرف آلوده است که هرچه شیر پاک در آن میریزیم داخل آن میبُرد. علت، تشریفات دادرسی غربی است و باید نظام اداری و ساختار قضایی تحول پیدا کند. در اینکه ولیامر باید رئیس قوه قضاییه را منصوب کند، شکی نیست چون بهترین شیوه است. یعنی تنها قوهقضائیه مستقل در دنیا، قوهقضائیه اسلامی ایران است. چون در تمام قوههای قضائیه دنیا رئیس قوهقضائیه، وزیر دادگستری است که وزیر برای قوهمجریه است و دولت او را انتخاب میکند؛ چه نخست وزیر چه رئیسجمهور و چه پادشاه. پس مستقل نیست و منصوب قوهمجریه است و قوهقضائیه در واقع تابع قوهمجریه است و استقلال ندارد. تنها در ایران است که قوهقضائیه توسط ولیامر انتخاب میشود و مستقل از دولت است. این یک کار بسیار مترقی و عظیمی بود که خبرگان قانون اساسی انجام داد که البته اشتباه و خطا هم در آن وجود دارد.
اصل حکومت سالم است، در حکومت امام زمان(عج) و خلافت حضرت علی(ع) هم همین طور است، با وجود اینکه معصوم هستند. بنابراین اینکه تصور کنیم هیچگاه اشتباه نمیشود درست نیست، اما مشکل در مسأله قوهقضائیه این است که این ساختار جواببده نیست. در ساختار قضائی اسلام شاکی و متشاکی به قاضی مراجعه میکنند و اگر تحقیق لازم شد و تشریفات اداری لازم بود، به نظر قاضی داده میشود و مافوق قاضی هم قاضیالقضات است. اما الان باید سراغ دادسرا بروند. اول باید دادنامه تنظیم کنند و بعد تشریفات طولانی دادرسی را طی کنند. من یکبار شمردم ۲۷ خوان باید بگذرانند. به عنوان مثال اگر کسی خانهای خرید و فروشنده در موعد مقرر خانه را تحویل نداد، خریدار برای شکایت در این باره باید ۲۷ خوان را بگذراند تا به قاضی برسد و قاضی هم بگوید در مبایعه نامه نوشتید، اگر خانه را تحویل نداد باید ۱۰ درصد به خریدار بدهد. این ۲۷ خوان نیاز ندارد، اگر همان ابتدا به قاضی مراجعه کنند او حکم میدهد و کار تمام میشود اما دو سال طول میکشد و صدها مشکل پدید میآید. پس نماینده مجلس آینده باید اولین کاری که انجام میدهد برای تحول در قوانین قضایی و تشریفات قضایی تدبیر کند.
چارچوب دولت ما دقیقا تقلید از دولت فرانسه است
مجلس باید ساختار را تغییر بدهد
تحول بعدی در دولت است. دولت ما و رئیسجمهور ما منتخب مردم هستند و وزرایش منتخب نمایندگان مردم هستند و این حرفهایی هم که میزدند «مینویسند خاتمی، میخوانند ناطق»، معلوم شد دروغ است. الان چارچوب دولت ما چطور است؟ دقیقا تقلید از فرانسه است؛ فرانسه هم رئیسجمهور دارد، چند وزیر دارد و وزرایش را مجلس انتخاب میکنند. چه فرقی بین دولت اسلامی و آنهاست؟ پس باید تحول انجام شود و تحول آن به دست مجلس است؛ مجلس باید ساختار را تغییر بدهد. مجلس هم مثل مجلس فرانسه است، مردم جمع میشوند و رأی میدهند و انتخابات انجام میشود، در حالی که آیا باید به همان سبکی که ۱۰۰ سال است در دنیا اجرا میشود، اکتفا کنیم؟ یا حداقل یک تحول میخواهیم. همه میگویند تحول میخواهند برخی هم میگویند قریب به ۵۰ سال قبل قانون اساسی ایران نوشته شده و نیاز به بازنگری دارد ولی درباره آمریکا که ۲۰۰ سال است قانون اساسی آن نوشته شده و هنوز هم همان است و ناقص هم است و به رفراندوم مردم هم گذاشته نشده است، چیزی نمیگویند.
در ایران قانون اساسیمان به رفراندوم مردم گذاشته شد، اما با تحول تکاملی، مستدل، منطقی و آن چیزی که تکمیل نظام مردمسالاری اسلامی و ولایی است، موافقیم.
کسی با رفراندوم در قانون اساسی مخالف نیست
شما با رفراندوم موافق هستید؟
بادامچیان: رفراندوم یک امری در قانون اساسی است. رفراندوم یعنی همهپرسی ملی. اما برای هرکاری که همهپرسی ملی انجام نمیدهند. کسی هم با رفراندوم در قانون اساسی مخالف نیست.
همه کارهایمان را برای ملت میخواهیم و اگر ملت نپسندید، اجبار نمیخواهیم داشته باشیم
آیا تحولاتی که شما به آن اشاره کردید، نیاز به همهپرسی دارد؟
بادامچیان: اول بررسی شود و اگر دیده شد که لازم است از همهپرسی ملی استفاده شود. مگر ترسی داریم که کار خوبمان را به ملت ارائه بدهیم و ملت بگوید این خوب است یا اگر ملت بگوید من این را نمیپسندم، به ملت اجبار کنیم؟ ما همه کارهایمان را برای ملت میخواهیم و اگر ملت نپسندید، اجبار نمیخواهیم داشته باشیم. در اسلام اکراه نیست چه برسد به اجبار.
اگر اصلاح طلبان میخواهند شعاری مقابل نظام بدهند ایرادی ندارد
شکاف میان ملت و حاکمیت به خصوص بعد از اعتراضات سال گذشته به اذعان خیلی از فعالان سیاسی و تحلیلگران بیشتر شد و طبق نظرسنجیها آمار مشارکت مردم در انتخابات نیز به کمتر از ۵۰ درصد رسیده است. با توجه به چهار محور اعلام شده از سوی رهبری درباره انتخابات، راهکار شما برای برگزاری انتخابات با معیارهایی که رهبری اعلام کردند، چیست؟
به گزارش انتخاب بادامچیان: مقدمه شما برای طرح این سوال صحیح نیست. شما میفرمایید اعتراضاتی که سال قبل بود؛ اما سال قبل یک فتنه طراحی شده از طرف استکبار بود. هنگامی که این فتنه در کشور مطرح شد، برخی نسبت به این فتنه تصور کردند که فرصتی است تا اعتراضات خودشان را مطرح کنند. اما وقتی معلوم شد این فتنه، برای براندازی نظام است، از آن کنار کشیدند و به تدریج هم اشتباهات بزرگی از جمله کشتن نیروهای انتظامی و بسیجی، دادن شعارهای بسیار زشت موجب شد که به شدت رسوا شوند. بنابراین اعتراضات نبود بلکه اغتشاشات بود. بعد هم برخی رسانههای اصلاحطلب متأسفانه اشتباه بزرگ و فاحشی داشتند. بدترین اشتباه این جریان این بود که در این براندازی همان حرفهای اروپا و آمریکاییها که براندازان اصلی بودند را تکرار کردند. از خانم ژینا گرفته تا مرثیهخوانی و شعاری که آنها ساختند. اگر قرار است اصلاحطلبان شعاری مقابل نظام بدهند ایرادی ندارد، آزادی است اما خودشان بسازند. شعاری که آمریکا، صهیونیست و انگلیس به نام زن، زندگی، آزادی، ساختند، شعار ایرانی نیست. کدام زن؟ لابد زن غربی. در این شعار مقصودشان حضرت زینب (س) یا حضرت زهرا (س) نیست. اینکه امروز وضعیت انتخابات چگونه است و مردم نمیآیند شرکت کنند، اینطور نیست. مردم حتما شرکت میکنند.
مشارکت مردم چند درصد خواهد بود؟
بادامچیان: به نظر من درصد بالایی خواهد بود. با همین قاطعیت میگویم که انشاالله بالای ۵۰ درصد خواهد بود. چرا؟ معمولا تحلیلهایی که در انتخاباتها من برای بزرگان نوشتهام و موجود است، صحیح بوده است.
چرا میگویم بالای ۵۰ درصد شرکت داریم؟ اول آنکه مردم از مشکلات معیشتی راضی نیستند. همه میدانیم، میخواهند این را علاج کنند. علاج با تظاهرات و درگیری نیست. خودشان به رئیسجمهور رأی دادند. بنابراین نمیشود این را براندازند؛ بلکه باید با یک انتخابات آزاد و با مجلسی تحولگرا این قضیه را حل کنند. پس مردم برای حل مشکلات اقتصادی، معیشتی، مهار گرانی، مهار تورم، مسأله تکامل نظام و پیشرفت و رفع موانع تولید و این قضایا یک راه دارند و آن راه انتخاب نمایندگان قوی در مجلس است. بنابراین مردمی که عاقلانه و هوشمندانه در تمام این حوادث چهل و چند سال حضور داشتهاند، قطعا برای حل مشکلات در انتخابات شرکت میکنند.
ما در انتخابات مجلس اول شنیدیم که تمام جریانها و گرایشات سیاسی موجود در کشور از نهضت آزادی و جمهوری اسلامی تا مجاهدین خلق در انتخابات نماینده داشتند. اما امروز درصدی از مردم میگویند در انتخابات آینده ما نمایندهای نداریم که مطالبات ما را پیگیری کند. به طور مثال در دوره گذشته مجلس از جریان اصلاحات چهرههایی آمدند اما رد صلاحیت شدند در عوض چهرههای رده پایین اصلاحات تایید صلاحیت شدند.
بادامچیان: اصلاحطلبان آمدند و شرکت کردند. آقای مجید انصاری در انتخابات قبلی مجلس، حدود ۸۰ هزار رأی آورد، آقای محجوب ۹۰ هزار رأی آورد. بنابراین آمدند و ثبتنام کردند.
ممکن است یک نفر به دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا اعتقادی نداشته باشد و به نظام پایبند باشد اما بخواهد نماینده خود را معرفی کند. نماینده او هم میآید و ردصلاحیت میشود. آن زمان باید چه کاری انجام دهد؟
بادامچیان: چند نکته هست. من کارگردان ائتلاف بزرگ مجلس اول هستم. یعنی امضای سه نفره که انجام شده؛ رهبر انقلاب، مرحوم شهید شاهآبادی و آقای تاجزاده از طرف گروههای مؤتلفین. امضای اولیه آن طرح در جامعه روحانیت بود. به امضای آقایان بادامچیان، شاهآبادی و تاجزاده است و سند آن را هم دارم. شما میفرمایید در آن انتخابات همه حضور داشتند، بله همه حضور داشتند. چرا؟ چون تا آن زمان چهره منافقین مشخص نبود. چهره تیپ کمونیستها مشخص بود؟ خیر. فداییان خلق، پیکار، ستاره سرخ همه بودند. اما بعدها چهره واقعی آنان معلوم شد که منافقین وابسته به آمریکا هستند. اگر الان حضور داشته باشند، شما اجازه میدهید آنها بیایند و در انتخابات شرکت کنند؟
در این نظام جایی برای ضدجمهوریت نیست
بالاخره نماد جمهوریت نظام باید حفظ شود.
بادامچیان: نماد جمهوریت حفظ شده است. در این نظام جایی برای ضدجمهوریت نیست. سازمان منافقین مزدور آمریکا، صهیونیستها و صدام است. عملیات مرصاد در مرداد ماه اتفاق افتاده است. منافقین در پناه آمریکا هستند و از آنها پول میگیرند. پمپئو قبل از فتنه ۱۴۰۱ به مقر منافقین در آلبانی رفت. آیا شما میگویید شورای نگهبان این گروه را تأیید صلاحیت کند تا در انتخابات شرکت کنند؟
نمیشود یک خائن جواز رفتن به مجلس را بگیرد
شورای نگهبان نمیتواند صلاحیت کسانی که در فتنه ۱۴۰۱ بودند را تایید کند
خیر. گروههای سیاسی داخل نظام که گرایشاتی جز اصلاحطلبی و اصولگرایی دارند تایید صلاحیت شوند تا در معرض رای مردم قرار گیرند.
بادامچیان: به گروههای بعدی هم میرسیم. از گروههای دیگر اگر کسانی در فتنه سال گذشته آب به آسیاب آمریکا ریخته باشند، میشود به مجلس بروند؟
من نام گروهی را نبردم. میگویم اگر گروه، تشکل، جریان و جناحی باشند که در جریان فتنه ۱۴۰۱ بوده که همه فهمیدیم استکبار جهانی پشتسر آن بود و رهبر انقلاب هم فرمود آنقدر طراحیشان جالب بود که در دلم آنان را تحسین کردم، اگر بخواهد به صحنه انتخابات بیاید، شورای نگهبان به او اجازه بدهد تا به مجلس برود یا خیر؟ شما خبرنگار هستید، با شجاعت بگو. من میگویم نه نمیتواند بیاید چون خائن است و ستون پنجم بیگانه است. پس شورای نگهبان نمیتواند آنها را تأیید کند. من و شما هم که در شورای نگهبان نیستیم نمیتوانیم آنها را تأیید کنیم. هیچ آدم ایراندوست و وطنپرستی نمیتواند این موضوع را قبول کند. چون مجلس سرپل اداره یک نظام است. تعهدات بینالمللی و قراردادها باید همه در مجلس تصویب شود. یک خائن در مجلس برود چه کار میکند؟ خیانت میکند. نمیشود خائن جواز رفتن به مجلس را بگیرد.
نظر شما