به گزارش صدای بورس شاخص دچار صعود و نزول قابل توجهی در سال جاری شد تا جایی که در ماههای ابتدایی سال با رکوردشکنی خیره کننده خود به رقم باور نکردنی ۲میلیون و ۱۰۰ هزار واحدی رسید و پس از آن شروع به ریزش کرد. این موضوع از اواسط مرداد ماه جاری آغاز شد ودر کمتر از چند ماه شاخص رکورد یک افت قابل توجه را از خود به جای گذاشت. با این حال باید دید شاخص بورس که در هفتههای گذشته حال و روز خوشی نداشته، دو ماه پایانی سال پر فراز و نشیب۹۹ را چگونه پشت سر میگذارد؟ همچنین پس از آن با شروع سال جدید و رسیدن زمان انتخابات ریاست جمهوری به چه سمتی حرکت خواهد کرد؟
برای بررسی برخی مسائل فعلی بازار، ارزیابی چگونگی کلیت این بازار تا پایان سال و به علاوه بررسی راهکارهای موجود برای رفع مشکلات، در گفتوگویی نظرات مجید شکرالهی، مدیرعامل شرکت مشاور سرمایهگذاری دیدگاهان نوین را جویا شدیم.
روند تحولات و بحرانی که برای شاخص در چندوقت اخیر رخ داد را چگونه تحلیل میکنید؟
با توجه به روند معاملات بعد از مرداد ماه سال جاری، عدم اعتماد سهامداران خرد به عملکرد دولت و حقوقیهای بزرگ در بازار سرمایه، به نظر میرسد حرکت بازار به صورت هیجانی باشد و روند مثبت و منفی شاخص همچنان ادامه خواهد داشت. به ویژه اینکه رویه دولت در تعیین قیمت تعادلی برای دلار بعد از روی کارآمدن دولت جدید در آمریکا همچنان مبهم بوده و حتی بیم این مسئله نیز وجود دارد که ممکن است شاهد رفتار سیاسی و انتخاباتی از سوی دولت باشیم به جای آن که تصمیمات متعادلکنندهای برای شاخصهای کلان اقتصاد اتخاذ شود. یکی دیگر از مسائل مرتبط که در به وجود آمدن وضعیت فعلی شاخص بیتاثیر نبوده را باید شرایط خشکسالی فعلی دانست که پس از ورود سیل نقدینگی در ماههای ابتدای سال میشد آن را پیشبینی کرد. همچنین دومینوی رفتار هیجانی را که در روند صعود و ریزش بازار شاهد بودیم از عوامل دامن زدن به صعودهای گذشته و ریزشهای فعلی بوده است.
دلایل رفتار هیجانی از سوی مردم در صعودها و ریزشهای بازار را چه میدانید؟
عمده دلیل رفتار هیجانی در ریزش را،خروج نقدینگی افسار گسیخته توسط دولت و حقوقیهای بزرگ رقم زد؛ یعنی خود دولت این مهم را به سهامداران خرد القا میکرد که نگاه آنها به سرمایهگذاری در بازار سرمایه نگاهی بلند مدت باشد، حال آنکه خود و سایر سهامداران حقوقی بزرگ اقدام به فروش سهام خود میکردند و هرکجا که بازار پس از اصلاح به سمت شروع روند جدیدی حرکت میکرد مجدد شاهد فروش آنچنانی سهام توسط سهامداران بزرگ حقوقی بودیم. در واقع تمامی این مسائل باعث شد به جای جهت دادن و استفاده مناسب از ظرفیت ایجاد شده در بازار سرمایه و نقشی که چنین بازاری میتواند در اقتصاد کشور بازی کند با چنین اقداماتی دولت و حقوقیهای بزرگ به اعتماد عمومی به این بازار به ضربه زدند و اعتماد ایجاد شده را تا حد قابل توجهی تحت تاثیر قرار دادند.
در ماههای پایانی سال،آغاز سال جدید وشروع تب و تاب انتخابات ریاست جمهوری۱۴۰۰، بازار سرمایه به کدام سو خواهد رفت؟
نگاه دولت کنونی به بازار سرمایه طی چند ماه گذشته، صرفا مامنی برای تأمین کسری بودجه و محلی برای فرار از مشکلات ناشی از آن بوده است. این مسئله سوءاستفاده از اعتماد عمومی مردم نسبت به بازار سرمایه را رقم زد. البته پس از ورود بخش کثیری مردم به بازارسرمایه و با توجه به اینکه پس از آن ریزشهای پیدر پی رخ داد، شاهد حمایتهای ناکافی و ظاهری بودیم که این روند به دلیل تاثیرپذیری سیاستگذاران و نهادهای نظارتی بورس از دولت و همچنین حقوقیهای بزرگ موجب بی اعتمادی عمومی به بازار سرمایه شد. به نظر میرسد برنامه مدون و از پیش تعیین شدهای برای رهایی از این مشکل وجود نداشته و نقش بازار سرمایه بر خلاف اقبال عمومی به آن، همچنان در اقتصاد کشور نامشخص بوده و به نظر این بازار رها شده است.
چرا این روزها بیشتر شاهد حرکت زیگزاگی در شاخص هستیم و روند یک روز مثبت یک روز منفی تمام نمیشود؟
حرکتهای زیگزاگی و هیجانی اغلب از بی اعتمادی عمومی به بازار سرمایه ناشی میشود که علت آن عملکرد دولت و حقوقیهای بزرگ است. به نظر میرسد با توجه به فقدان برنامهای مناسب و جدید برای حل این مشکل همچنان شاهد ادامه این مسیر و تنزل بیش از پیش اعتماد سرمایهگذاران خرد نسبت به این بازار باشیم.
وجود حرکت زیگزاگی برای کلیت بازار خوب است یا خیر و آن را چگونه ارزیابی میکنید؟
خیر. به وجود آمدن حرکتهای زیگزاگی اغلب به دلیل عدم شفافیت در برنامه دولت برای متعادلسازی شاخصهای کلان اقتصادی از جمله نرخ ارز و حتی نگاه انتخاباتی به این بازار بوده است.این موضوع برای سرمایهگذاران حرفهای بازار نیز آینده مبهم و همراه با ریسک فراوان را به ارمغان آورده، به همین دلیل است که شاهد حرکتهای زیگزاگی در بازار هستیم. این رفتارها به دلیل خروج سرمایه از بازار شکل میگیرد و ادامه هر چه بیشتر آن به تنزل اعتبار بازار سرمایه میانجامد.
چرا با توجه به الزام و به کارگیری بازارگردانها آنطور که باید و شاید این نهادها وظیفهای که برایشان متصور میشد را انجام ندادند، همچنین وضعیت بازار خیلی تفاوت چندانی با قبل از الزام شرکتها به بازارگردانی نداشت؟
حمایتهای بازارگردانها در مقابل خروجی نقدینگی که توسط دولت و حقوقیهای بزرگ اتفاق افتاده، بسیار ناچیز بوده و به نظر میرسد این حمایت ناکافی نیز بیشتر برای رفع تکلیف و در راستای انجام حداقلی قوانین موجود انجام گرفته است. البته در این خصوص نیز برخوردهای جدی را شاهد نبودهایم. خروج نقدینگی که اخیرا شاهد آن بودیم مانند سیلی خروشان بوده و نقشی که بازارگردانها ایفا میکنند همانند آن است که درهای خشک شده پس از عبور سیلی عظیم را قطره قطره آبیاری کرد در حقیقت اثرگذاری بازارگردانی به دلیل خروج پول قابل توجه ناچیز است و در شرایط فعلی تاثیر مثبت قابل لمسی نخواهد داشت.
با این حساب راهکار عملکرد مناسب بازارگردانها چیست؟
وضعیت حاضر بازار به دلیل فقدان نقدینگی کافی و وجود نداشتن نگاه بلند مدت سرمایهگذاری (حتی در حقوقیهای بزرگ و دولت) به وجود آمده است. این مسئله به خودی خود باعث میشود با هر افزایش مقطعی در قیمت سهمها شاهد خروج منابع از بازار باشیم.اگر نقدینگی قابل توجهی مجدد به بازار سرمایه وارد نشود، نمی توان انتظار داشت که اعتماد از دست رفته به زودی زود احیا شود. علاوه بر تمامی این مسائل نگاه انتخاباتی دولت به اقتصاد، نبود برنامهای جهت ساماندهی و تثبیت مناسب شرایط اقتصادی حال حاضر،یکی از عوامل تشدیدکننده ابهام سرمایهگذاری در بازارهای مختلف به حساب میآید. همین مسئله موجب شده در بخشهای مختلف اقتصاد شاهد رکود بوده و فرار نقدینگی از بازار سرمایه را مشاهده کنیم. همچنین اعتماد عمومی به دولت به منظور تثبیتکننده شرایط و روانکننده اقتصاد، تا حدی بسیار زیادی از دست رفته است.
تاثیر نوسانات قیمت ارز بر صنایع صادرات محور را چگونه تحلیل میکنید؟
ابهام در وضعیت تعادلی شاخصهای کلان اقتصادی، وجود نداشتن چشمانداز مشخص و روشن از برنامه دولت برای ثبات و نقطه تعادل قیمت ارز،همچنین نگاه انتخاباتی و سیاسی دولت به قیمت ارز، وضعیت تعادلی اقتصاد را دچار مشکل ساخت که با ادامه این ابهام، شاهد تغییرات زیاد در متغیرهای کلان اقتصادی خواهیم بود. مجموع این مسائل منجر به رکود در بازارها شده و همین موضوع وضعیت درآمدی صنایع صادراتمحور را با چالش جدی مواجه میکند.
در حالی که اکنون بازار همانند ماههای ابتدایی سال هیجان ندارد و شرایط برای تصمیمات اساسی و رفع چالشهای بازار و مشکلات زیرساختی آن وجود دارد، اتخاذ چه تدابیری توسط مسئولان بازار باید مد نظر قرار گیرد؟
باید پذیرفت بازار سرمایه کنونی با افزایش قابل تامل ۱۰برابری تعداد سرمایهگذاران به آن و همچنین دانشی که به واسطه سرمایهگذاران جدیدالورود به بازار کسب شده، دیگر با بازار سابق قابل مقایسه نیست.همچنین نگاه و راهحلهای رفع مشکلات موجود در آن نیز متناسب با نقش و جایگاهی که برای آن در اقتصاد متصور میشود متفاوت شده است. از این منظر دو مسیر را برای رفع چالشهای بازار میتوان متصور شد، یکی مسیر کوتاه مدت و علاج مقطعی یک ساله پیشرو است که عمدتا معطوف به بازگرداندن اعتماد به بازار از طریق تزریق منابع کافی و جلوگیری از خروج نقدینگی توسط دولت و حقوقیهای بزرگ است. راهکار دیگر مسیر میان مدت بوده که با تعریف جدید نقش بازار سرمایه در اقتصاد کشور رقم خواهد خورد. به نظر میرسد با توجه به اینکه به ماههای پایانی عمر دولت کنونی نزدیک میشویم، همچنین با در نظر گرفتن نگاه سیاسی و انتخاباتی در مقطع فعلی نسبت به بازار تا بعد از انتخابات ریاست جمهوری اتفاق اصولی و ویژهای در جهت رفع اصولی موانع بازار رقم نخواهد خورد.
نگاه اصولی به بازار سرمایه شامل چه راهکارهایی میشود؟
باید برای رفع مشکلات و موانع موجود نگاهی کاملا کارشناسی داشت. به علاوه با توجه به تغییرات بازار سرمایه در یک ساله اخیر از ایدهها و افکار خلاق و جدید در این بازار استفاده کرد و متناسب با این وضعیت تصمیم کارشناسی گرفت. چرا که به نظر میرسد ایدههای سابق و تصمیمات گرفته شده در بازار سرمایه، راهگشای مناسبی برای تغییر و بهبود مسیر آینده آن نخواهد بود. پیشنهاد میشود برای رفع مشکلات فعلی استفاده از افراد متخصص و متبحر با افکار جدید در تیمهای کارشناسی به منظور بازتعریف نقش بازار سرمایه در اقتصاد کشور براساس تجارب جهانی و بومی در دستور کار قرار گیرد.
چشم انداز شرکتهای مشاورسرمایهگذاری را در شرایط فعلی بازار سرمایه چطور میبینید؟
در ابتدا لازم است با توجه به اتفاقات رخ داده در بازار سرمایه و به علاوه اهمیتی که بازار سرمایه به دلیل استقبال عمومی از آن پیدا کرده به بازتعریف و تعیین جایگاه واقعی این بازار در اقتصاد کشور پرداخته شود. سپس به اقتضای این جایگاه، نقش نهادهای مالی از جمله شرکتهای مشاور سرمایهگذاری نیز در این بازار مشخص شود.
چگونه مشاور سرمایهگذاریها در بازتعریف بازار سرمایه، نقش قابل توجهتری نسبت به قبل خواهند داشت؟
به نظر میرسد شرکتهای مشاور سرمایهگذاری میتوانند در شفافیت بازار، عملکرد مناسبی داشته باشند، به گونهای که تحلیلهای آنها موجب شفافیت سرمایهگذاری در بازار شود. همچنین در مسیر توسعه اقتصاد دانش بنیان مانند طراحی و استقرار صندوقهای جسورانه تخصصی،راهاندازی و ارتقای جایگاه سرمایهگذاری خصوصی در بازار سرمایه به عنوان ابزاری مغفول مانده دربازار سرمایه ایران و امثالهم نقش مهمی را ایفا کنند.با این حساب میتوان متصور شد که مانند کشورهای پیشرفته سهم قابل توجهی از درآمد ناخالص داخلی از این محل تأمین شود. براساس آمار و اطلاعات بینالمللی سهم قابل تاملی از رشد ناخالص داخلی کشورهای توسعه یافته مربوط به فعالیت همین شرکتهای نوپا و دانش بنیان بوده است. بر این اساس به نظر میرسد بازار سرمایه در صورت تغییر رویکرد آن به این نوع بازارها، تجهیز مناسب و ارتقای دانش نهادهای مالی نسبت به این حوزهها میتواند مسیر مناسبی را در پیش بگیرد.
چه اقداماتی سبب پررنگتر شدن نقش نهادهای مالی از جمله مشاور سرمایهگذاریها در توجه به شرکتهای نوپا و دانشبنیان میشود؟
برای تجهیز و آمادهسازی نهادهای مالی موجود و پررنگ تر شدن نقش این نهادها نسبت به کارکرد گذشته باید حرکت بازار سرمایه به سوی پتانسیلهای آتی برای بهرهگیری از این نوع شرکتها متمرکزشود. این اقدامات میتواند شامل تغییر و توسعه پارادایم سرمایهگذاری به نمونههای جدید آن مثل سرمایهگذاری خصوصی که نیاز به طراحی مجدد سازوکارهای مناسب سرمایهگذاری، تیمسازی و تخصصگرایی موضوعی و اختصاصی صنعتی فارغ از نگاه محدود بازار سرمایهای موجود و تکمیل زنجیره ارزش آن تا رسیدن به موفقیت شود. علاوه بر این اقدامات لازم است برای این گروه از نهادهای مالی که در بازار سرمایه ما مغفول مانده است، نقش و جایگاهی به عنوان بازوی تحقیق و توسعه بازار سرمایه تعریف شود. تحقق نگاه از این منظر، موجب ابداع و طراحی ابزارهای متنوع، جدید و همچنین سازوکارهای توسعهای است که بازار سرمایه را متناسب با تغییرات تکنولوژیکی و محیط کسب و کار جدید آماده میکند.
منبع: هفته نامه اطلاعات بورس شماره ۳۸۸
نظر شما