«وتوسم» در‌آستانه ورود به صندوق‌های جسورانه

در یک دهه گذشته ابزارهای مختلفی برای بازار سرمایه تدوین شده که هنوز به بلوغ کافی نرسیده‌‌اند

وضعیت اقتصادی شرایط مناسبی ندارد و رشد بازار سرمایه در وضعیت فعلی ناشی از رشد اقتصادی نبوده و بیشتر به دلیل تورم است. یکی از مشکلات بازار سرمایه این است که مردم در دوران رونق بازار وارد بازار سرمایه شده و در منفی بازار به صورت هیجانی و با زیان خارج می‌شوند و همین امر خود نیز مانع توسعه بازار است. دانش و سواد مالی مردم کشورمان در حوزه بازار سرمایه و دیگر بازارهای مالی کم است. مردم مدیریت ثروت در حوزه‌های مختلف معیشت و درآمد را خوب نمی دانند و به تبع آن بازار سرمایه تقویت نمی‌شود. در این زمینه اگر صندوق‌های بازنشستگی خصوصی که توسط سازمان بورس قابل نظارت است ایجاد شوند، مردم می‌توانند در این صندوق‌ها ثبت نام کرده و دارایی خود را از پرتفوی سهام عدالت به صندوق بازنشستگی خصوصی انتقال دهند. این موارد بخشی از صحبت‌های مدیرعامل جوان شرکت سرمایه‌گذاری توسعه ملی، علی مهدوی پارسا بود که در ادامه به شرح این گفت‌وگو خواهیم پرداخت.

 یکی از برنامه‌های سرمایه‌گذاری توسعه ملی، مشارکت در صندوق‌های جسورانه و قابل معامله است ، چه اهداف خاصی را در این خصوص مد نظر دارید؟
صندوق‌های سرمایه‌گذاری را به‌عنوان ابزاری مدرن قبول دارم، به همین جهت وارد این حوزه نیز شده‌ایم. برنامه مطالعاتی در مجموعه وجود دارد که در حوزه استارت‌آپ‌ها و سرمایه‌گذاری‌های جسورانه ورود پیدا کنیم. در حال حاضر برنامه‌ریزی‌ای وجود دارد که به صورت محدود جهت توسعه و رونق در این صنعت وارد این حوزه شویم. از لحاظ عملیاتی فعلا سرمایه‌گذاری در صندوق‌های جسورانه را شروع کرده و در خصوص صندوق‌های قابل معامله نیز وارد صندوق‌های قابل معامله طلا شده‌ایم.

 پرتفوی سرمایه‌گذاری «وتوسم» چطور بررسی و گزینش می‌شود؟
«وتوسم» پرتفوی گزینش شده، متناسب با شاخص کل، اما کاملا بهینه شده دارد و اغلب پرتفوی ما را صنایع مختلف مانند معدنی، فلزی، پالایشی و پتروشیمی تشکیل می‌دهند. در پرتفوی سرمایه‌گذاری شرکت سهام بازنده که ارزش سرمایه‌گذاری نداشته باشند وجود ندارد. تمام سهام‌هایی که انتخاب می‌شود شرکت‌های رشدی، دارای بازدهی نقدی بالا و کاملا قابل قبول در بازار سرمایه هستند. در میان شرکت‌های سرمایه‌گذاری با توجه به اندازه شرکت، توانسته‌ایم عملکردی مناسب را داشته باشیم. در حال حاضر وتوسم ارزش خالص دارایی حدود 280 تومان دارد و قیمت سهم حدود 200 تومان است که نسبت قیمت به NAV سهم حدود 70 درصد است. همچنین با شفافیت بالایی که در این سهم وجود دارد و تقسیم سود بالا، سهمی کم ریسک و پربازده برای سرمایه‌گذاری محسوب می‌شود.

 جهت افزایش بازدهی چه برنامه خاصی در سال ۹۸ دارید؟
 درحال حاضر پرتفوی شرکت بهینه است، به طور مستمر صنایع مختلف را بررسی می‌کنیم و هر زمانی که کمیته سرمایه‌گذاری و ریسک شرکت تشخیص دهد بین صنایع مختلف در پرتفو جابجا خواهیم شد. «وتوسم» از لحاظ سرمایه‌گذاری در چند ماه گذشته بازدهی مناسب داشته و برنامه بازارگردانی در گروه توسعه ملی وجود دارد که هم نقدشوندگی سهم بیشتر می‌شود و هم قیمت سهم به سمت قیمت ذاتی آن حرکت می‌کند.

 با توجه به رشد شاخص، وضعیت اقتصادی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
وضعیت اقتصادی کشور وضعیت مناسبی نیست و رشد بازار سرمایه در وضعیت فعلی ناشی از رشد اقتصادی نبوده و بیشتر به دلیل تورم است. در حال حاضر مردم از عملکرد مدیران مالی و اقتصادی کشور رضایت ندارند و این نارضایتی کاملا مشهود است. امروز مدیران ،کارشناسان اقتصادی و مالی باید پاسخگوی وضعیت موجود باشند. همچنین ما به عنوان مدیران بازار سرمایه بیش از آنکه به رشد شاخص کل توجه کنیم باید به این توجه داشته که زیرساخت‌های بازار سرمایه کامل نیست، ضعف در قوانین و مقررات، ابزارها و نهادهای مالی و همچنین ضعف‌های فنی داریم و الان بهترین موقعیت برای فراهم سازی و تکمیل زیرساخت‌هاست. بالاخره زمانی اقتصاد کشور به وضعیت عادی برمی‌گردد و لازم است بازار سرمایه جهت رونق بخش واقعی اقتصاد آمادگی لازم را داشته باشد. امروز باید بر روی این ضعف‌ها کار کرده و به فرصت تبدیل شود. این که امروز در اوج معاملات هسته معاملات دچار مشکل می‌شود شایسته بازار سرمایه ما نیست.

 این ضعف‌ها چگونه باید برطرف شود؟
در سال‌های آینده وضعیت بازار رشد بیشتری خواهد داشت باید ابزارها، نهادها، تکنولوژی و مقررات مالی مورد نیاز بازار سرمایه تقویت شود، در درجه اول سازمان بورس و اوراق بهادار و بعد از آن نهادهای مالی می‌توانند این ضعف‌ها را برطرف کنند. در یک دهه گذشته ابزارهای مختلفی برای بازار سرمایه تدوین شده است که هنوز به بلوغ کافی نرسیده‌‌اند. ظرفیت زیادی در بازار سرمایه وجود دارد که دیده و اجرایی نشده است. یکی دیگر از مشکلات بازار سرمایه این است که مردم در دوران رونق بازار وارد بازار سرمایه شده و در منفی بازار به صورت هیجانی و با زیان خارج می‌شوند. همین امر خود نیز مانع توسعه بازار است که موجب خواهد شد بازار سرمایه ما سطحی باقی مانده و فعالان حرفه‌ای آن محدود بمانند. به نظر می‌رسد راهکار اولیه آن بحث فرهنگ سازی در حوزه سواد مالی بوده که این فرهنگ سازی باید از طریق سازمان بورس انجام شود. دانش و سواد مالی مردم کشورمان در حوزه بازار سرمایه و دیگر بازارهای مالی کم است. مردم ما مدیریت ثروت در حوزه‌های مختلف معیشت و درآمد را خوب نمی دانند و به تبع آن بازار سرمایه تقویت نمی‌شود. سواد مالی نیاز به برنامه بلند‌مدت دارد. آموزش و پرورش باید، در مقاطع ابتدایی مفاهیم درآمد و پس انداز را آموزش دهد و سپس در مقاطع بالاتر به سراغ آموزش بورس و بازار ثانویه برویم.
 
 در خصوص محدودیت ابزارهای بازار سرمایه، چه نظری دارید؟
هنوز ابزارهای سرمایه‌گذاری برای ملک، ارز و کامودیتی‌ها در بازار سرمایه نداریم. ابزار‌های مشتقه و هیبرید هم نهادینه و عمیق نشده‌اند. از این رو امکان مدیریت ریسک وجود ندارد. پیشنهاد می‌شود گواهی سپرده کالایی را برای انواع مختلف محصولات کالایی از جمله فلزی، سنگ آهن و مس گسترش دهیم.

 در حال حاضر در بازار سرمایه، گواهی سپرده زعفران به عنوان گواهی سپرده کالایی داریم. آیا توانسته عملکرد مطلوب داشته باشد؟
استفاده از این گواهی سپرده‌ها نیاز به زمان دارد. باید از الان شروع کنیم و ابزارها وجود داشته باشد تا زمانی که به رشد اقتصادی رسیده‌ایم ابزارها کامل باشد. اگر امروزه ابزارهای سرمایه‌گذاری و مدیریت ریسک کامل باشند فعالان بازار و متخصصان مالی در بازار سهام می‌توانستند آن نوسانات را کنترل کنند. یکی دیگر از مشکلات بازار سرمایه این است که ابزارهایی که وجود دارد ابزارهای مالی کوتاه مدت هستند مانند صندوق‌های سرمایه‌گذاری که کوتاه مدت بوده با رشد بازار رشد و با رکود بازار نزول می‌کنند. همچنین ابزار پوشش ریسکی برای صندوق‌ها نداریم که به تناسب بازار مدیران این صندوق مدیریت ریسک کنند. مثلا مدیران اجازه ندارند در منفی بازار موقعیت سهام خود را از 70 درصد کاهش دهند و این باعث زیان سرمایه‌گذاران می‌شود. این در حالی است که عموم سرمایه‌گذاران تعصبی نسبت به بازار ندارند و انتظار دارند مدیران صندوق‌ها در دوران رکود و افول از سهام خارج شوند.


 چه راهکاری برای بلند مدت ساختن سرمایه‌گذاری‌ها در بازار سرمایه ارائه می‌دهید؟
یکی از دغدغه‌ها همیشه این است چطور می‌توان ابزار سرمایه‌گذاری و پس انداز بلند مدت را برای مردم ایجاد کنیم. پیشنهادی که می‌دهم ایجاد صندوق‌های سرمایه‌گذاری بازنشستگی است که توسط نهاد مالی خصوصی مدیریت شود که طی قانون بازار سرمایه نظارت آن بر عهده سازمان بورس و اوراق بهادار است. در این صندوق‌ها سرمایه‌گذاری بلند مدت بوده و از ورود و خروج نقدینگی در کوتاه مدت جلوگیری می‌شود تا مردم عادی از نوسانات منفی بازار متضرر نشوند. اینکه در دوران رونق و اوج بازار مردم را دعوت به سرمایه‌گذاری کنیم و پس از مدتی در سراشیبی بازار آنها ضرر کنند فقط موجب فرار سرمایه‌گذاران خرد خواهد شد و این مطلوب نیست و بیشتر صندوق‌های سرمایه‌گذاری موجود نمی‌توانند آن را مدیریت کنند چرا که این ابزارها کوتاه مدت هستند.

 عدم امکان ورود و خروج سریع از صندوق‌های سرمایه‌‌گذاری جذابیت آنها را کم نمی کند؟
این ویژگی باید در اساسنامه این صندوق‌ها تعریف شود، اما هدف از تاسیس این صندوق‌ها خاص است و به منظور سرمایه‌گذاری‌های بلند مدت و پس انداز و تأمین بازنشستگی تعریف می‌شوند. مثلا در این زمینه در بازار سرمایه موضوع سهام عدالت را داریم که به علت ساختار نامناسب از حیز انتفاع خارج شده است و نه مردم به ثروت مورد نظر رسیده‌اند و نه خصوصی سازی و انتقال مدیریت صورت گرفته است. یکی از دغدغه‌های که وجود دارد بحث آزاد سازی سهام عدالت است که برای شرکت‌های بورسی مشکل مدیریتی ایجاد خواهد کرد و در عمل ممکن است که با آزادسازی سهام عدالت بسیاری از مردم در کوتاه مدت بخواهند سهام خود را بفروشند که همین امر موجب تنش در بازار سرمایه خواهد شد. در این زمینه اگر صندوق‌های بازنشستگی خصوصی که توسط سازمان بورس قابل نظارت است ایجاد شوند، مردم می‌توانند در این صندوق‌ها ثبت نام کرده و دارایی خود را از پرتفوی سهام عدالت به صندوق بازنشستگی خصوصی انتقال دهند در این راهکار پرتفوی سهام عدالت به صندوق‌های بازنشستگی خصوصی که توسط مدیران حرفه‌ای مدیریت می‌شود تقسیم خواهد شد. در صندوق بازنشستگی خروج از صندوق سخت بوده اما باید انتقال بین صندوق‌ها آسان باشد.

 مردم در خصوص مدیریت صندوق‌های بازنشستگی نگاهی منفی و ضعیف دارند، تغییر این دیدگاه و بازگشت اعتماد دوباره چگونه شکل خواهد گرفت؟
با توجه به سابقه نظارتی سازمان بورس و اوراق بهادار و کنترلی که این سازمان می‌تواند بر روی صندوق‌ها داشته ، می‌توان انتظار داشت که مشکلات به حداقل برسد و اعتماد بوجود بیاید. البته پس از چند سال شاهد موفقیت این صندوق‌ها و الگویی برای صندوق‌های بازنشستگی موجود خواهیم بود.

 آیا با بوروکراسی دولتی این راهکار عملیاتی خواهد شد؟
با تمام تلاشی که در حوزه خصوصی‌سازی در کشور شده اما عملا این سیاست ناموفق بوده است چرا که علاوه بر نا‌بسامانی که در اقتصاد سیاسی داشتیم اغلب نهادهای مالی خریدار، دولتی بوده‌اند و بخش خصوصی ثروتمندی که بتواند مشارکت کند نداشته ایم. به همین دلیل با این مشکلات نمی‌توانیم به سمت خصوصی سازی واقعی برویم. به جای اینکه سرمایه را ملاک خصوصی‌سازی قرار دهیم باید مدیریت و تخصص سرمایه‌گذاری را ملاک قرار دهیم و مدیران حرفه‌ای عهده‌دار خصوصی سازی شرکت‌ها شوند؛ از طریق ابزارهایی مثل پیمان‌های مدیریت یا صندوق‌های سرمایه‌گذاری تخصصی.

 در خصوص ورود شرکت‌های سرمایه‌گذاری به بحث معاملات الگوریتمی ، چه دیدگاهی دارید؟
معاملات الگوریتمی لازمه بازار سرمایه است و شرکت‌های سرمایه‌گذاری نیز باید به سمت معاملات الگوریتمی بروند تا مدیریت پرتفوی آنها حرفه‌ای شود. در این امر علاوه بر توسعه نرم افزارها و وجود استارت آپ‌ها باید زیر ساخت‌های بازار نیز کامل باشد. شرکت توسعه ملی نیز به عنوان یک شرکت سرمایه‌گذاری در آینده نزدیک معاملات خود را به صورت الگوریتمی انجام خواهد داد.

 در سال «رونق تولید» قرار داریم بازار سرمایه چه نقشی می‌تواند در رونق تولید بنگاه‌های اقتصادی ایفا کند؟
بازار سرمایه بر روی مسائل اقتصادی کشور دخیل نیست، علت نبوده بلکه معلول است. از مشکلات اساسی کشور حوزه اقتصاد سیاسی بوده و هست. تا زمانی‌که این مشکلات حل نشود در وضعیت بازار سرمایه نیز رشد واقعی رخ نخواهد داد. بیشترین تاثیر بازار سرمایه از بحران پولی و ارزی کشور است، اگر بخواهیم به رونق تولید برسیم اول باید مشکلات پیش زمینه رشد و مسائل سیاسی موثر بر بازار پول و ارز را حل کنیم و بعد به سراغ تولید برویم. در آن زمان بازارسرمایه به عنوان بازاری تسهیل کننده می‌تواند محرک رونق تولید بخش واقعی اقتصاد باشد. فعالان بازار سرمایه موظف هستند با توسعه ابزارها چرخه سرمایه و نقدینگی را در اقتصاد واقعی و پولی تسهیل کنند. مثلا بورس کالا می‌تواند با ایجاد ابزارهای بیشتر در خصوص صدور گواهی سپرده کالایی و انواع سلف به تولید کننده و مصرف کننده در این خصوص کمک کرده چرا که هر دو صنف می‌توانند با نرخ‌هایی که برروی تابلوی بورس کالا درج می‌شود با شفافیت بیشتر خرید یا فروش انجام دهند. همچنین شرکت‌ها می‌توانند با ارائه سلف موازی به پیش فروش محصول خود پرداخته و سررسید مطالبات را مشخص کرده و معوقات کاهش یابد، همین امر خود موجب تأمین مالی تولید در شرکت‌ها خواهد شد. همچنین راهکار دیگر بازار سرمایه ابزار شفافیت است. ورود شرکت‌ها و محصولات به بازار سرمایه و ایجاد شفافیت قیمتی و اطلاعاتی خود اگر شفا ندهد حداقل درجه تب اقتصاد را به خوبی نشان می‌دهد و این یک معجزه است.

 

  • راضیه عموزاد خلیلی-خبرنگار
  • شماره ۳۰۷ هفته نامه اطلاعات بورس - صفحه ۱۴
کد خبر 407414

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 5 =