اقتصاد ایران در حال حاضر با حجم بالای نقدینگی مواجه بوده و این نقدینگی در حال گردش در بازارهای مختلف است. بنابراین عدد این نقدینگی به قدری زیاد است که بازارهای مختلف کشور گنجایش پذیرش این حجم را ندارد و ورود این جریان به هر بازاری موجب طغیان در آن میشود.
بازارهای ارز، سکه، خودرو، بورس و در سال اخیر به طور خاص بازار فلزات حجم زیادی از نقدینگی را جذب خود کرده اند. در صنایع بورسی نیز، صنعت سیمان که با مازاد عرضه مواجه بود، با وجود گرفتن افزایش نرخ، میزان فروششان افزایش یافته، اما بررسی مجوزهای ساخت و ساز نشان میدهد با سرازیر شدن نقدینگی در حوزه انبوه سازی تغییر چشمگیری در این بخش رخ نداده است. طی یک سال اخیر به واسطه رشد دلار و کاهش ارزش پول ملی بخشی از مردم برای حفظ ارزش دارایی خود نقدینگی خود را به داراییهای سرمایه ای از جمله ارز، طلا و خودروهای خارجی تبدیل کردند که تبعات آن افزایش نرخها در این بازارها بود. در حال حاضر به دلیل تورم انتظاری بازارها در ماههای اینده، افزایش نرخها را شاهد هستیم . در بازار سرمایه نیز طی شش ماهه اخیر گزارش فعالیتهای ماهانه شرکتهای بورسی خبر از افزایش نرخها میدهد. این در حالی است که تقاضا نیز به همان نسبت با رشد همراه بود. در صنعت فولاد، پتروشیمی، غذایی و اکثر صنایع و همچنین در رقابتهای بورس کالا که در مس، ورق فولاد مبارکه، تیرآهن ذوب و بیلت فولاد خوزستان اتفاق میافتد، مشخص است که این فروشها و افزایش نرخها به واسطه رشد ارز بود.
درحال حاضر شرکتها از لحاظ فروش داخلی و بنیادی وضعیت مناسبی دارند چرا که سه برابر شدن ارزش دلار از لحاظ بنیادی ارزش ذاتی شرکتها را ارتقا داده است و در حوزه فروش نیز، به دلیل افزایش نرخ محصولات سودهای تحلیلی که از صورتهای مالی آنها محاسبه میشود، نشان میدهد P/E مناسبی دارند. بررسیها نشان میدهد شاخصههای حبابی بودن بازارها برای بازار سرمایه کاملا منتفی است. بنابراین در شرایط فعلی مشکل خاصی در وضعیت داخلی بازار سرمایه وجود ندارد . البته اگر در آینده ثبات نسبی در وضعیت اقتصادی حاصل شود و انتظارات تورمی کمتر شود احتمالا یک رکود در انتظار بعضی صنایع خواهد بود. بهای تمام شده عرضه (تولید) به واسطه افزایش نرخ دلار افزایش زیادی داشته که در طرف دیگر قدرت تقاضا (قدرت خرید) تضعیف شده است و نتیجه شکاف بین عرضه و تقاضا باعث ایجاد رکود خواهد شد. در مجموع قیمت دلار یکی از عوامل بنیادی ارزنده تر شدن بازار سرمایه است. بازار ما همچنان نسبت به بازارهای دیگر بازنده است و رشدی که باید برای آن متصور بود نسبت به سایر بازارها را باید محقق شود.
در تحلیل سود شرکتها، قیمت بسیاری از سهمهای بنیادی مانند فولاد مبارکه و ملی مس ایران در قیمتهای فعلی P/E تحلیلی کمتر از 3 دارند. البته قابل ذکر است در این بین به واسطه نوع ماهیت بازار سرمایه که فیزیکی نیست ،پدیده فرار سرمایه به عنوان یک ریسک در این بازار شناخته میشود و نسبت به کوچکترین خبر یا رخدادی بازار واکنش نشان میدهد. ریسکهای سیستماتیک اخیر بخصوص در حوضه بی الملل مانند رویارویی اخیر کشور با آمریکا در حوزه تحریمها و فروش نفت و بی حرکتی اتحادیه اروپا همگی شرایط را برای کشور دشوار ساخته است. بازار سرمایه نیز به دلیل عدم کارایی لازم، تحت تاثیر منفی جمیع این عوامل و اخبار منفی است و واکنشهای بیش از حد نشان میدهد.
در مجموع به نظر میرسد در شرایط فعلی و با در نظر گرفتن نرخ دلار و ریسکهای سیستماتیک بازار سرمایه تا زمان فرارسیدن فصل مجامع نوسانی خواهد بود و روند شاخص افت و خیزهای مقطعی را خواهد داشت همچنین با رسید فصل مجامع سهام شرکتهای بنیادی با P/E پایین مورد توجه قرارمی گیرد.
سرمایهگذاران نیز میتوانند با شناسایی سود در برخی صنایع پرتفوی خود را به سمت صنایع بنیادی مانند فولاد ، پالایش و برخی دیگر تغییر دهند تا از ریسکهای سیستماتیک کمتر آسیب ببینند. بر این اساس شرایط آینده بازار سرمایه به علت تاثیر پذیری بالا از عوامل سیستماتیک مبهم بوده و توصیه میشود تحت تاثیر نوسانات مقطعی بازار تصمیمات هیجانی اتخاذ نشود.
- محمدخیری-مدیرسرمایهگذاری کارگزاری خبرگان سهام
- شماره ۳۰۶ هفته نامه اطلاعات بورس - صفحه ۹
نظر شما