رتبهبندی اعتباری را میتوان به رتبهبندی اعتباری ناشر و رتبهبندی اعتباری اوراق بهادار طبقهبندی کرد. رتبهبندی اعتباری ناشر، اظهارنظری آیندهنگر در مورد شایستگی اعتباری کلی ناشر است. این اظهارنظر بر ظرفیت و تمایل ناشر در ایفای به موقع تعهدات مالی وی متمرکز است. رتبهبندی اعتباری اوراق بهادار اظهارنظری آیندهنگر درباره شایستگی اعتباری ناشر با توجه به تعهد مالی معین است.
در رتبهبندی اوراق بهادار مواردی همانند شایستگی اعتباری سایر ارکان (از قبیل ضامن، متعهد پذیرهنویس و بازارگردان)، شرایط قرارداد، اولویت اوراق بهادار نسبت به سایر تعهدات و وضعیت وثایق اوراق بهادار مورد توجه قرار میگیرد. همچنین در طبقهبندی دیگر، رتبهبندی اعتباری را میتوان به صورت بلندمدت و کوتاهمدت بیان کرد. رتبهبندی اعتباری بلندمدت کیفیت اعتباری ناشر را بر اساس ویژگیهای اقتصادی و مالی در سطوح مختلف کلان اقتصادی، صنعت و ناشر ارزیابی میکند. برای نیل به این هدف، رقابتپذیری، حساسیت به متغیرهای اقتصادی و ریسکهای گوناگون، مقررات، نوآوریهای تکنولوژیک و کیفیت مدیریت مورد توجه قرار میگیرد. رتبهبندی اعتباری کوتاهمدت توانایی دسترسی ناشر به نقدینگی و منابع مالی، بهمنظور ایفای تعهدات زیر یکسال را ارزیابی میکند.
با توجه به محدودیت منابع وجوه و سرمایه، فعالیت مؤسسات رتبهبندی اعتباری میتواند به تخصیص بهینه منابع مالی در سطح اقتصاد کمک شایانی کند. به عبارت دیگر، مؤسسات رتبهبندی اعتباری با ارائه و ارزیابیهای مستقل و بیطرفانه و مبتنی بر اطلاعات صحیح و بروز در مورد وضعیت اعتباری بنگاههای اقتصادی و اوراقبهادار آنها در قالب نمادهای رتبهبندی، بخش مهمی از عدمتقارن اطلاعاتی در بازار را کاهش داده و منجر به شفافیت بیشتر و نیز کاهش هزینههای اطلاعاتی میشوند. بنابراین سرمایهگذاران بالقوه با توجه به ریسکهای مختلف اوراق بهادار که یکی از مهمترین آنها ریسک اعتباری و احتمال نکول تعهدات است و نیز با توجه به درجه ریسکگریزی خود اقدام به سرمایهگذاری در اوراق بهادار مختلف میکنند . از سوی دیگر، شركتها با رتبه اعتباری بالاتر میتوانند در نرخهای بهره پایینتر و با سهولت بیشتری از طریق بازار بدهی تأمین مالی کنند . برعکس، هر چه رتبه اعتباری شركتها پایینتر باشد، نمایانگر ریسک اعتباری بیشتر آنها خواهد بود و بنابراین آنها باید جهت جبران ریسک اعتباری بیشتر، صرف ریسک بیشتری را بپردازند. این صرف ریسک در نرخ بهره بالاتر اوراق بهادار آنها نمایان میشود.
بر اساس آمارهای منتشره جهانی بیش از نیمی از تأمین مالی در جهان از طریق بازارهای سرمایه اتفاق میافتد. این در حالی است که در ایران طی سالیان اخیر و با وجود رشد و توسعه قابل توجه در دهه اخیر، بازار سرمایه تنها میانگین 10 درصد در تأمین مالی نقش داشته است و شبکه بانکی با تمام مشکلات خود بیش از 90 درصد از تأمین مالی را به خود اختصاص داده است. به عبارت دیگر، نظام تأمین مالی در ایران بانکمحور بوده است. با توجه بهمشکلات عدیده بانکها در حال حاضر و بالا بودن مطالبات غیرجاری آنها به نظر میرسد زمان آن فرار رسیده که شركتها شیوههای تأمین مالی جایگزین شبکه بانکی را مورد استفاده قرار دهند.
البته در این روند مؤسسات رتبهبندی اعتباری نقش بسیار مهمی را در توسعه تأمین مالی مبتنی بر نظام بازار بر عهده دارند. تاکنون در کشور ما اوراق بهادار با درآمد ثابت منتشره بدون ارزیابیهای مربوط به ریسک اعتباری انجام شده است و جهت اطمینان خاطر سرمایهگذاران در این اوراق این ریسک از طریق رکن ضامن به بانکها منتقل شده است.
به عبارت دیگر، بازار بدهی ما در سالیان اخیر کاملاً به شبکه بانکی و ضمانت پرداخت آن وابسته بوده است. به روشنی مشخص است که با توجه به وضعیت نامناسب مالی و اعتباری خود شبکه بانکی در حال حاضر و پر شدن سقف قبولی ضمانت آنها دیگر امکان ادامه چنین مسیری وجود ندارد و بازار بدهی نیاز دارد جهت رشد و توسعه خود با اتکای به خود و مستقل از شبکه بانکی و از طریق مؤسسات رتبهبندی اعتباری چنین ریسک اعتباری را مورد سنجش و اعلان عمومی کند تا سرمایهگذاران خود با عنایت به ریسک اعتباری ناشرین و اوراقبهادار مختلف آنها اقدام به قیمتگذاری و سرمایهگذاری در آنها کنند.
- علیرضا سارنج-عضو کمیته رتبهبندی و مدیر خدمات رتبهبندی شرکت رتبهبندی اعتباری پایا
- شماره ۳۰۴ هفته نامه اطلاعات بورس- صفحه۱۰
نظر شما