کشورهای دنیا بیشتر بر حوزه شرکتهای کوچک و متوسط سرمایهگذاری کرده اند و اصولاً بیش از ۶۵درصد اشتغال در کشورهای دنیا سهم SMEهاست. به عبارتی حقیقت اشتغال کشورها در دست این شرکتهاست.با توجه به این که مقررات و قوانین خاص SMEها در این زمینه در وزارت صمت، اقتصاد و دارایی و بانک مرکزی تدوین می شود، به نظر می رسد وزارت اقتصاد و دارایی و به ویژه سازمان بورس باید نسبت به ایفای مسئولیت خود در بهبود قوانین در بازار اقدامات مقبول تر و بیشتری برای شرکتهای کوچک و متوسط انجام دهند. درحال حاضر قوانینی که برای این شرکتها در وزارت صمت و بانک مرکزی تعریف شده کاملا مدون و متقن بوده و این قوانین در حال به روز شدن و بهتر شدن است. اگرچه در چندسال گذشته قوانین مدونی برای حمایت از SMEها توسط سازمان بورس شکل گرفته که واقعا قابل تقدیر است، اما بازار سرمایه در این بخش تنها به تشکیل یک بازار به اسم بازار SME اکتفا کرده که از این قافله جا نماند . بر این اساس خیلی وقعی بر این بازار قائل نشده و حتی موجب عقب ماندگی این شرکتها نیز شده است.
اگر قوانین بازار SME به یک قوانین زنده، پویا و نوآور تبدیل نشود، امیدی برای راهبرد SMEهایی که به طور قطعی با مشکل تأمین مالی مواجه هستند، نیست. چرا که قوانین فعلی حاکم بر بازار کاملا مقابل پیشرفت و سطح شخصیت شرکت های کوچک و متوسط است. به نظر می رسد اگر این شرکتها به تنهایی در بازار بودند به سادگی میتوانستند برای تأمین مالی خود اقدام کنند.البته در مورد شفافیت مالی که مدیران مربوطه سازمان بورس بیان می کنند، باید شفاف توضیح دهند که که چه تفاوتی بین شفافیت بازار SME و شرکتهای پذیرفته شده در بورس وجود دارد و منظور افراد در خصوص ضعف در میزان شفافیت و نظم شرکتهای SME چیست؟ همچنین اگر موضوع اصلی عدم شفافیت شرکتهاست باید از پذیرش آنها جلوگیری شود. بخش خصوصی و شرکتهای پذیرفته شده در تمامی بازارها خود را همیار سازمان بورس و شرکتهای بورس و فرابورس می دانند. این درحالی است که برخلاف شرکتهای حاضر در بورس شرکت های کوچک و متوسط در فرابورس به بسیاری از منابع دسترسی ندارند و با روندی که شاهد هستیم بعید است که مطابق با شعار رونق تولید در سال جاری، این شرکتها هدایت و حمایت شوند چرا که تفکر حاکم، رونق تولید را در شرکتها و تولیدیهای بزرگ می بیند. رونق تولید زمانی محقق می شود که شرکتهای SME بزرگ شوند و توسعه یابند. اگر مباحث فرهنگی را در عدم توسعه این بازار دخیل می دانیم، چه کسی مسئولیت فرهنگسازی را عهده دار است؟ آیا مسئولیت این نیست که مدیران بازار سرمایه با تسهیل سازیهای لازم جاذبهای زیبا برای ورود شرکتهای کوچک و متوسط به بازار SME فرابورس ایجاد کنند به صورتی که اشخاص حقیقی و حقوقی نیز مشتاق خرید سهام آنها شوند. بر این اساس در بحث پذیرش شرکتها در بازار SME اگر قوانین تغییری نکنند شرکتهای پر پتانسیل جز این که توان خود را از دست بدهند هیچ چیز دیگری عایدشان نمی شود. لذا در ابتدا بسترهای لازم باید آماده شود. به طور کلی بنظر می رسد همه سازمانهای مربوطه بیشتر از سازمان بورس به موضوع شرکتهای کوچک و متوسط پرداخته اند و به این حوزه قداست قائل شدند و از بازار سرمایه انتظار می رود بخشی از نگاه خود را به این سمت سوق دهد.
به نظر میرسد لازم است از شرکتهای SME دعوت شود تا در مورد تدوین قوانین جدید حضور داشته باشند و از تجربیات آنها به صورت خاص استفاده شود.بنابراین اولین فرهنگسازی در این حوزه باید از خودمان (بازار سرمایه) شروع شود. بهتر آن است این گروه را کوچک و متوسط نبینیم چرا که این شرکتها بخصوص در زمانهای تحریم در موضوع اشتغال، صادرات و تولید ناخالص داخلی نقش بسزایی می توانند ایفا کنند و به نظر می رسد اگر از سال های گذشته بیش از امروز برای توسعه شرکتهای کوچک و متوسط گامی برداشته می شد در حال حاضر رویکرد مقابله با تحریم بسیار آسان تر بود و ابلاغیه مقام معظم رهبری در رابطه با اقتصاد مقاومتی و به ظهور رسیدن واقعی معنای اقتصاد درون زای برون نگر بیشتر به چشم می آمد.امیدواریم با تلاش مدیران مربوطه دولتی و همچنین با همیاری تمامی همکارانمان در بخش خصوصی کشور و با همگرایی هر چه بیشتر بتوان به توسعه اقتصاد میهن عزیزمان ایران دست یافت.
- سید حامد واحدی- رئیس هیئت مدیره پتروصنعت گامرون
- شماره ۳۰۴ هفته نامه اطلاعات بورس- صفحه۴
نظر شما