در سال جاری شاهد افزایش سریع نرخ ارز در نیمه اول بودهایم که طبیعتا بر روی هزینه و درآمد شرکتهایی که محصولات آنها از نرخ ارز اثر میپذیرد تاثیرگذار بود که با توجه به اینکه با چه نرخ ارزی مبنای فروش محصولات یا خرید مواد اولیه آنها در نظر گرفته شود اثرات تغییرات نرخ ارز بر روی آنها متفاوت بوده است، حتی با در نظر گرفتن نرخ ارز بر مبنای نرخهای سامانه نیما، از نگاه فعال بازار سرمایه درآمد شرکتهای صادرات محور افزایش و سود این شرکتها بیشتر شده است. مورد دیگر ارزش جایگزینی شرکتها بود که با افزایش نرخ دلار ارزش جایگزینی آنها بالا رفت که به تبع آن قیمت سهام این شرکتها نیز افزایش یافت، اما بعد از تعادل نرخ دلار ارزش جایگزینی این شرکتها نیز متعادل شد. از سوی دیگر از اواسط آبان بحث تحریم نیز به فاکتورهای موثر بر بازار اضافه شد که بر فروش محصولات و انتقال پول برخی شرکتها اثر منفی گذاشت.
فعالان بازار سرمایه در مهرماه سال جاری به شرکتهایی که فروش داخلی داشته و مواد اولیه آنها به نرخ دلار وابسته نبود، مانند صنایع غذایی تمایل بیشتری نشان دادند. در گزارشات 9ماهه بازار انتظار گزارشات منفی همراه با افت تولید و فروش و زیان قابل توجه در برخی صنایع را نداشت که از آن جمله میتوان به صنایعی چون خودروییها و برخی نمادهای بانکی اشاره کرد. در مورد سهام بانکها گزارشات با نقاط ابهام مانند قیمت تسعیر ارز همراه بود که هنوز تکلیف آن مشخص نشده است. این ابهامات موجب شد تا بازار سهام حالت نوسانی داشته باشد. مواد اولیه و هزینههای تمام شده محصولات شرکت مربوط به نیمه اول سال با قیمتهای پایینتر تعیین شده بود به همین دلیل گزارشات 9ماهه شرکتها در پاییز بسیار خوب بوده است، اما به نظر میرسد این گزارشهای خوب در زمستان تکرار نخواهد شد و در سال آینده نیز با احتمال بیشتری تکرار نمیشود، چرا که در حال حاضر شرکتها مواد اولیه را با قیمتهای بالاتری میخرند و در نتیجه حاشیه سود آنها کمتر خواهد شد.
شرکتهای موجود در بازار سرمایه ما به چند سری تقسیم میشوند، شرکتهای صادرات محورکه صادرات آنها با مشکلاتی همراه بوده است و در گزارشات 9ماهه آنها شاهد این موضوع بودهایم و مشکل دیگر آنها نقل و انتقال پول است که به سختی صورت میگیرد، که طبیعتا بازار اقبال کمتری به آنها خواهد داشت و این بخشی از بازار سرمایه ما در آینده خواهد بود که ممکن است خروج نقدینگی از آن را شاهد باشیم. دسته دوم شرکتهایی هستند که به واسطه تأمین مواد اولیه از داخل حاشیه سود خود را حفظ کردهاند و همچنان اقبال بازار را با خود دارند. بخش دیگر شرکتهایی مانند بانکها که اصلاحات ساختاری در صورتهای مالی خواهند داشت و از این بابت میتوانند مورد توجه بازار قرار گیرند. برخی دیگر از صنایع نیز از دولت طلب دارند و دولت تلاش میکند از طریق انتشار اوراق بدهی آنها را پرداخت کند و این شرکتها نیز بواسطه دریافت بخشی از طلبهایشان وضعیت مالی بهتری خواهند داشت که احتمالا مورد توجه قرار میگیرند.
- مهدی شبانی-مدیرعامل سبدگردان سهمآشنا
- شماره ۲۹۴ هفته نامه اطلاعات بورس - صفحه ۹
نظر شما