مسئولان و مدیران ارشد نتوانستند ابزارهایی را فراهم کنند که نقدینگی در بورس به شرکتهای سرمایهپذیر سوق داده شود و آنچه که در بازارسرمایه جذب شده مفید فایده نبوده، جز اینکه نرخ بهرهها را در بازار افزایش داده و در عمل مردم را از سرمایهگذاری در اوراق سهام دور کرده است که این اتفاق ناگوار، به نوعی سوءتدبیر بوده که مسئولان اقتصادی در چند سال اخیر این رویکرد را داشتند و بازارسرمایه، اوراق بهادار و سهام نه تنها سودی نبردند، بلکه بسیار متضرر شدند. اگر بازار بدهی با شرایط فعلی پیش رود، باتوجه به خلق شبه پول، تقریبا به کلیت بازارسرمایه ضرر خواهد رساند. همچنین باتوجه به سود 30 درصدی هیچ فردی در سهام سرمایهگذاری نمیکند. حتی نرخها بیشتر از 30 درصد هم بوده و رقابت منفی ایجاد شده، در حالیکه میتوانستیم با سیاستهای پولی، نقدینگی را در بورس مهار کنیم. همچنین نگرش مسئولان به بازار سرمایه یک نگرش سوداگرانه است و برخی اوقات هم حتی تعبیر بر قمار میکنند. در مرحله اول باید تغییرات عمده در نگرش مدیران حاصل شود. در چند سال اخیر، این تغییرات حاصل نشده و مدیران نتوانستند هیچ اقدامی برای بازارسرمایه کنند. به نظرم باید تجدیدنظر اساسی انجام شود و مدیرانی انتخاب شوند که بازارسرمایه را با دانش تخصصی لازم به سمت رشد سوق دهند. به عقیده بنده این ریسک باید انجام شود تا این افراد جذب بازارسرمایه شوند و چون دانشمحور خواهند بود، به شایستهسالاری روی خواهیم آورد.
*محمدعلی احمدزاد اصل/ کارشناس ارشد بازارسرمایه
- شماره ۲۶۲ هفته نامه بورس - صفحه۱۵
نظر شما