از سوی دیگر بخش عمدهای از تأمینمالی در کشورمان از طریق بازار پول صورت میپذیرد و از ظرفیتهای موجود در بازارسرمایه به طور کامل استفاده نشده است. این در حالی است که منابع نظام بانکی تکافوی نیازهای بخش واقعی اقتصاد را نمیکند. بنابراین لازم است با یک برنامه نظاممند و یکپارچه به سمت تقویت بازارسرمایه در تأمینمالی حرکت کرد. یکی از این اقدامات، از طریق ایجاد و توسعه نهادها با ابزارهای مالی مورد نیاز تحقق مییابد. این در حالی است که در اکثر نظامهای اقتصادی دنیا که مبتنی بر بازار هستند بخش عمدهای از نیازهای مالی دولتها، بنگاههای اقتصادی و پروژهها از طریق بازارسرمایه تأمین میشود. همچنین دستور معاون اول رئیس جمهوردر خصوص حرکت از نظام مالی بانک پایه به نظام مالی بازار پایه نشاندهنده اهتمام دولت به این مهم است.
به نظر میرسد هنوز بسیاری از بنگاههای مالی، صنایع مختلف، اشخاص و سازمانهای دولتی با ادبیات بازارهای مالی آشنا نیستند.بر این اساس هماکنون زمان آن فرارسیده اقدامات لازم در خصوص فرهنگسازی و تعریف روشن ادبیات بازارسرمایه و پول از طرق مختلف صورت پذیرد. البته از بعد دیگر نیز باید طراحی و معرفی ابزارهای مالی اسلامی مد نظر قرار گیرد تا با ایجاد ابزارهای مالی جدید زمینه تأمین مالی بنگاههای اقتصادی، پروژهها و دولت فراهم شود.
باید در نظر داشت استراتژی راهاندازی بازار بدهی در ایران باید مبتنی بر طراحی و عرضه انواع اوراق بدهی ریسکی و فاقد ریسک بوده و ریسک هر یک از اوراق با استفاده از مکانیزم رتبهبندی اعتباری، شناسایی و به متقاضیان اعلام شود تا سرمایهگذاران درصورت تمایل، ضمن تقبل ریسک، از مزایای آن نیز بهرهمند شوند.
البته وضعیت کنونی بازارسرمایه به این صورت است که در انواع اوراق موجود در بازار، ریسک نکول با استفاده از مکانیزم ضمانت منتقل شده و سرمایهگذاران هیچگونه تفاوتی را میان انواع اوراق موجود احساس نمیکنند. این موضوع باعث شده تا سرمایهگذاران به سرمایهگذاریهای بدون ریسک و انتظار دریافت سودهای ماهانه ثابت عادت کنند.
بنابراین ایجاد فرهنگ سرمایهگذاری و ریسکپذیری مستلزم آگاهیرسانی عمومی به مردم و ایجاد تنوع ابزارها و نهادهای مالی در بازار بدهی به منظور جذب انواع سلیقهها و ذائقههای سرمایهگذاران و افزایش عمق بازارسرمایه است. همچنین در این روند راهاندازی مؤسسات رتبهبندی اعتباری در بازار پول و سرمایه کشور موجب میشود با مشخصشدن رتبه اعتباری بانکها و مؤسسات مالی فعال در نظام پولی کشور، زمینه تسهیل و تسریع تأمینمالی از محل انتشار اوراقبدهی در بازار بدهی کشور و بازارهای بدهی بینالمللی فراهم شود. نگاهی به بازارهای سرمایه دنیا نشان میدهد که بانکها و مؤسسات اعتباری میتوانند از طریق تبدیل به اوراق بهادارسازی داراییهای خود زمینه انتقال ریسک از بانک به بازارسرمایه و تأمینمالی بانکها از طریق بازار بدهی را انجام دهند. شرکتهای لیزینگ نیز این قابلیت را دارند تا نسبت به انتشار اوراق مرابحه در زمینه ماشینآلات صنعتی و اوراق اجاره در زمینه تأمینمالی فعالیتهای اقتصادی خود از طریق بازار بدهی اقدام کنند.
از سوی دیگر شرکتهای بیمه با انتشار اوراقبهادار بیمهای (شامل اوراقبهادار حوادث فاجعهآمیز، اوراق بهادار بیمه عمر و...) میتوانند ریسکهای طرف دارایی و بدهی را از ترازنامه خود به بازارسرمایه منتقل، که در نتیجه آن ظرفیت شرکتهای بیمهای در ارائه خدمات بیمهای به جامعه افزایش مییابد. از سوی دیگر شمار بالای شرکتهای مشمول واگذاری در کشور و ظرفیت ناکافی بازارسرمایه کشورمان بیانگر آن است که باید از ظرفیتهای بورسهای کشورهای مختلف در زمینه عرضه عمومی اولیه و خصوصی شرکتها و همچنین تاسیس صندوقهای سرمایهگذاری و انتشار اوراق بدهی در بورسهای جهانی و تعامل موثر بینالمللی با این بورسها استفاده شود.البته در این میان استفاده از خدمات مؤسسات رتبهبندی اعتباری، مؤسسات حسابرسی مطرح بینالمللی، استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی و بهرهگیری از خدمات نهادهای مالی بینالمللی از جمله زیرساختها و پیشنیازهای مورد نیاز است.در مجموع به نظر میآید با در نظر گرفتن نظرات و موارد فوق، بتوان زیرساختهای مورد نیاز برای توسعه تأمینمالی از طریق بازارسرمایه را فراهم کرد.
شماره ۲۴۷ هفته نامه بورس - صفحه۱۵
نظر شما