در این مسیر آنچه نقش اساسی برای شکلگیری انتظارات را تعیین میکند، همان نسبت قیمت به پیشبینی سود است که اگر حتی آنرا معکوس کنیم میتوانیم نسبت انتظارات بازدهی اقتصادی در سطح کلان را هم تعیین کرد.
درست است که عدد سود یا همان EPS به تنهایی در تحلیلهای مالی و اقتصادی، تنها نقش تعیینکننده در تصمیمگیری برای معاملات را ندارد ولی با توجه به اینکه در عملکرد فعالیت یک شرکت، آخرین عدد در صورتهای مالی به عنوان نتیجه فعالیتهای اقتصادی و مالی آن شرکت است و در برنامهریزی، نتیجه پیشبینیها برای روند فعالیت اقتصادی و مالی همان شرکت است، بنابراین میتوان در نظر داشت که نقش تعیینکنندهای با وزن بالاتر در تصمیمگیریهای معاملاتی دارد. آنچه در نهایت در هر مسابقهای تعیینکننده محسوب میشود برد است، عینا در فعالیت یک شرکت اقتصادی با هدف و ماموریت سودآوری است که در پایان سال مالی آنچه تعیینکننده است سود شرکت که به تبع خود، در تصمیمگیری برای معاملات سهام آن شرکت، این روند در سال آتی و سالهای آینده است. پس عدد سود بخصوص پیشبینی EPS قطعا در تصمیمگیری فعالان بازار سرمایه برای معاملات سهام، نقش تعیینکننده داشته که البته قابل کتمان هم نیست!
به نظر نگارنده این یادداشت، عدد سود در صورتهای مالی هر سال جاری، فقط ثبت تاریخی اعداد است و اینکه آیا مبنای تصمیمگیری هست یا نه، قطعا نمیتواند مبنای تصمیمگیری باشد. زیرا باید از قبل برنامه مالی مطابق با برنامه فعالیتی وجود داشته و تایید شده باشد که بتوان از محل مقایسه آنها نسبت به تحلیل و تصمیمگیری اقدام کرد.
بنابراین سود جاری فقط یک عدد حسابداری است که در همین لحظه گذشتهنگر بوده و توان و روایی برای مبنای تحلیلگری برای معاملات سهام یک شرکت را ندارد. به زبان ساده تر برای تصمیمگیری با روند گذشته نمیتوان شرایط تصمیمسازی برای آینده را فراهم کرد، اما پیشبینی سود یعنی آخرین و نتیجه همه پیشبینیها در شاخصهای فعالیت، اقتصادی و مالی یک شرکت برای آینده پیشرو که جهت حرکت و مسیر فعالیت آن شرکت را به روشنی فراهم میکند و قدرت را به تحلیلگیری و تصمیمگیری میبخشد. بنابراین تفاوت سود جاری و پیشبینی سود به مفهوم تفاوت در ثبت تاریخی در حسابداری و قدرت پیشبینی در اقتصاد است.
بهطور کلی و بسیار ساده حذف پیشبینی سود از تابلوی اطلاعات سهام یک شرکت نه تنها مشکلات فوق را در پی دارد، بلکه سبب پیدایش اطلاعات غیرقابل تایید در سطح وسیع در بازارسرمایه میشود که میتواند سبب گمراهی در بیش از حد Overvalued یا کمتر از حد Undervalued برآوردها در روند سودآوری یک شرکت برای تصمیمگیری نهایی در معاملات سهام آن خواهد شد. حذف پیشبینی سود کار اشتباهی نبوده ولی در فضایی که قدرت تحلیلگری نهادهای مالی مربوطه خالی و یا حداقل است، میتواند سبب تورش Bias در بازارسرمایه برای معاملهگران شود، امکان مقایسه عملکرد با برنامه را فراهم نیاورد و حبابهایی در غلط جلوه دادن روند سودآوری یک شرکت در سالهای آتی برای انتظارات فعالان بازار به ارمغان آورد که نتایج آن همین میشود که الان برخی سهامداران با سهام بعضی شرکتهای درج شده در بازارسرمایه دست به گریبانند.بنابراین، حذف پیشبینی سود نیازمند فراهم بودن بسترهای باز تحلیلگری در شفافیت اطلاعات برای نهادهای تحلیلگر است که اولا به عنوان عامل ثالث قدرت دسترسی به اطلاعات دارای روایی و ثانیا توان تحلیل بیطرف را برای فعالان، داشته باشند. بنابراین به نظر میرسد در آیندهای نزدیک مجددا این شاخص به تابلوی اطلاعات سهام شرکتهای ناشر در بازار سرمایه برگردد.
- ماهنامه بازار و سرمایه - اوراق بهادار
نظر شما