ابراهیم قزلگل، سرپرست مشاوره سرمایهگذاری کارگزاری سهم آشنا/ هرگونه عرضه عمومی اوراق بهادار که برای نخستین بار به عموم مردم عرضه میشود عرضه اولیه نامیده میشود که در بازار اولیه اتفاق میافتد یعنی ارتباط در این بازار فقط بین شرکت عرضهکننده و عموم سرمایهگذاران است و سرمایهگذاران در این بازار با یکدیگر داد و ستد نمیکنند اما پس از یک عرضه اولیه موفق روز کاری بعد سهم وارد بازار ثانویه شده تا سرمایهگذارانی که در عرضه اولیه سهم را خریدهاند، بتوانند با یکدیگر وارد معامله شوند.
در ایران در ابتدا حدود 10 درصد از سهام شرکت عرضه اولیه میشود و به مرور سهامدار عمده شناوری سهم را به 20 درصد میرساند؛ در بورسهای خارجی این عدد از ابتدا حدود 20 درصد است.
اما چرا باید یک شرکت سهام خود را به عموم مردم بفروشد؟ معافیتهای مالیاتی، تعیین ارزش بازار واقعی شرکت در محیطی منصفانه و رقابتی، ایجاد صرف سهام و تأمین مالی از این طریق برای شرکت، شفافسازی صورتهای مالی شرکت برای سهامداران و الزام به حسابرسی شدن آنها و بسیاری مزیتهای دیگر برای شرکتهای سهامی خاص یا سهامی عامی که عرضه عمومی نشدهاند وجود دارد که باعث میشود شرکتهای حائز شرایط پس از پذیرش در بورس اوراق بهادار برای عرضه عمومی سهامشان تلاش کنند.
اما از دید سرمایهگذاران و فعالان بازار سرمایه همین مزیتها یعنی شفاف شدن شرکتها و بهدنبال آن افزایش سودآوری آنها باعث میشود که مشتری پر و پا قرص عرضههای اولیه باشند تا جایی که در روشهای قبلی عرضه اولیه تقاضا برای خرید عرضه اولیه چند برابر میزان سهام عرضه شده از طرف شرکت بود و بسیاری موفق به خرید آن نمیشدند. در روش جدیدی که سازمان بورس به نام بوک بیلدینگ ارائه کرده است، با استفاده از متد تسهیم به نسبت تقریبا به تمام افرادی که تقاضای خرید داشته باشند سهم فروخته میشود.
تا اینجای اتفاق بر فرض ایدهآل بودن تمام مراحل مشکلی وجود ندارد اما چرا گاهی فعالان بازار سرمایه از کلیت عرضههای اولیه شکایت دارند؟
اشاره شد که تقاضا برای خرید عرضههای اولیه بالاست و تقریبا تمام فعالان بازار با هر اندازه از سرمایه علاقهمند به خرید آن هستند. این موضوع باعث میشود که آنها برای تأمین نقدینگی خرید عرضه اولیه به فروش سهامی که از قبل داشتند به هر قیمتی اقدام کنند و این موضوع باعث ایجاد فشار فروش در کلیت بازار و منفی شدن بازار میشود که البته در عرضه اولیه شرکتهای بزرگتر این ناهنجاری بیشتر نمود پیدا میکند.
ذکر این نکته ضروری است که این معضل ایرادی به اصل عرضه اولیه وارد نمیکند بلکه مشکل از حجم و عمق کم بورس ایران است که عرضههای سهامداران خرد قدرت منفی کردن سهام را پیدا میکند اما در بازارهای جهانی با عمق بالا عرضههای سنگین حقوقیها نمیتواند به راحتی حتی یک واحد قیمت سهم را جابهجا کند.
گاهی اوقات سازمان بورس در هفته چندین عرضه اولیه را برنامهریزی میکند و حتی اتفاق افتاده است که در یک روز دو عرضه اولیه انجام شود. آنجاست که عرضههای سهامداران در دیگر سهام به شدت اوضاع بازار را به هم میریزد و ضعف بزرگ بورس یعنی عمق کم معاملات کاملا خودنمایی میکند.
شکایت دیگری که اخیرا فعالان بازار سرمایه در مورد عرضههای اولیه داشتند، قیمتگذاری برخی شرکتها بود که از نظر بازار بسیار بیش از ارزش آن عرضه میشد و حتی برخی سهام پس از عرضه شروع به افت قیمتی کردند و هرگز تا به امروز قیمت عرضه اولیه خود را دوباره ندیدهاند یا به عنوان مثال شرکتهایی وجود داشتهاند که سود خالص آنها پس از عرضه اولیه به شدت افت کرده و حتی زیانده شده است که نشان میدهد هدف صرفا سورتسازی برای عرضه اولیه سهام شرکت در قیمتهای بالا بوده است و نظارت بیشتر سازمان را در بررسی صورتهای مالی شرکتها پیش از عرضه اولیه میطلبد.
در کل آنچه که واضح است، عرضه اولیه شرکتها یک بازی برد- برد برای همه طرفهاست؛ هم برای شرکتهایی که میتوانند از این فرصت استفاده کرده و از مزیتهای ورود به بورس استفاده کنند تا سودآوری و نظم شرکت خود را بالا ببرند و هم فعالان که میتوانند با ورود شرکتهای مختلف به بازار توانایی خرید و فروش سهام متنوعتری داشته باشند.
آنچه که این قضیه را گاهی بسیار بغرنج میکند و موجب اعتراضهای جدی فعالان بازار سرمایه میشود، مدیریت این اتفاق است، چه در بستر اقتصادی چه در بستر IT یا فرهنگسازی و روشهای عرضه اولیه که در کشورهای توسعهیافته استفاده میشود و بسیاری موارد دیگر همچون قویتر کردن اتصال بازار پول و سرمایه در کشور.
هفته نامه اطلاعات بورس - صفحه ۴
نظر شما