مژده ابراهیمی، هفته نامه اطلاعات بورس/ بازارسرمایه یکی از بهترین مکانها برای تحقق نظام درآمدی دولت است که توانسته نقش خود را به عنوان یکی از ارکان مهم نظام مالی کشور، پررنگتر از گذشته ایفا کند. بنابراین برای تحقق اصلاح نظام درآمدی دولت، تقویت این نهاد به منظور نقشآفرینی موثرتر در روند توسعه اقتصاد ملی امری ضروری به شمار میآید.
از نظر مهدی قلیپور خانقاه، میتوان از چهار منظر به اهمیت توسعه بازارسرمایه و نقش آن در ایجاد تعادل در بودجه عمومی کشور نگاه کرد. همچنین سید محسن فاضلیان هشت تاثیر بازار سرمایه در افزایش درآمدهای دولتی را بیان کرد اگرچه کارشناسان دیگر بازار سرمایه هم این موضوع را از ابعاد مختلف بررسی کردند.از مهمترین نقش بازارسرمایه در تحقق اصلاح نظام درآمدی دولت می توان به تقویت رقابتپذیری اقتصاد و شفافسازی و سالمسازی آن اشاره کرد البته باید گفت بورس، نقشهای بسیار زیادی در این خصوص ایفا می کند.
همچنین معرفی و انتشار ابزارهای جدید تأمینمالی در بازارسرمایه میتواند تاثیر مثبتی در کاهش هزینههای دولت و افزایش نقش این بازار در نظام مالی کشور داشته باشد.
هفتهنامه اطلاعات بورس در پرسمان این هفته به انتشار دیدگاه کارشناسان بازار در خصوص «رویکرد بازارسرمایه در تحقق اصلاح نظام درآمدی» پرداخته که در ادامه میخوانید.
تاثیرات هشتگانه بازارسرمایه بر درآمدهای دولتی
سید محسن فاضلیان، مدیرعامل تأمینسرمایه بانک مسکن/ یکی از اهداف اساسی کشورها دستیابی به رشد اقتصادی پایدار است. در چرخه فعالیتهاي اقتصادي هر کشوري سه نوع بازار و جود دارد و وظیفه جریان درآمدي و پولی اقتصاد آن کشور را بر عهده دارند. این بازارها عبارتند از بازار عوامل تولید، بازار کالاها و خدمات و بازار مالی. هر یک از این بازارها همچون چرخ دندههاي ماشین اقتصاد هستد که ناکارآمدي هریک از آنها جریان و حرکت دیگري را نیز تحتالشعاع قرار میدهد. بازار مالی خود دو بخش بازار پول و سرمایه را شامل میشود. این بازار در چارچوب نظام مالی کشور فعالیت میکند.
نظام مالی کشور مجموعهاي از بنگاهها، بازارها، قوانین و مقررات و تکنیکهایی است که در آن اوراق قرضه، سهام و سایر اوراق بهادار معامله میشوند. تردیدي وجود ندارد که براي رشد فعالیتهاي اقتصادي نیازمند سرمایهگذاري هستیم و زمانی درآمد ملی افزایش مییابد که در اقتصاد به اندازه کافی سرمایهگذاري شده باشد. افزایش سرمایهگذاري نیز به نوبه خود مستلزم تجهیز منابع مالی بیشتر است و این وظیفه بر عهده بخش مالی است، بنابراین توسعه بازارهاي سرمایه از پیش نیازهاي اصلی جهت رشد اقتصادي و افزایش رفاه اجتماعی است. شکل ذیل جایگاههای بازارهای مالی و به طور خاص بازارسرمایه را در چرخه فعالیتهای اقتصادی نشان میدهد.
نقش بازار سرمایه در درآمد دولت
یکی از تاثیرات بازار سرمایه بر درآمد دولت، تاثیر شاخص توسعه بازار سهام بر تولید سرانه واقعی کشورهاست. با توجه به مطالعات پیشین نسبت ارزش سهام به تولید ناخالص داخلی بر رشد تولید سرانه واقعی بر دو گروه از کشورها در حال توسعه نفتخیز و غیر نفتخیز برآورد شده است. نتایج مطالعات ضمن تایید اثر مثبت نسبت ارزش سهام نسبت به تولید ناخالص داخلی نشان داده است که در کشورهای نفتخیز با افزایش یک درصد در نسبت ارزش بازار سهام به تولید ناخالص داخلی، رشد سرانه واقعی به اندازه 20 درصد افزایش یافته است. در نتیجه، از آنجایی که اقتصاد ایران یک اقتصاد وابسته به نفت است در نتیجه قيمت نفت به عنوان يكي از مهمترين مؤلفههاي بنيادين در بازارهاي مالي شناخته ميشود كه در اين ميان بازار سهام از جايگاه خاصي برخوردار است. قيمت نفت ميتواند بر بازده بازار سهام يا قيمتهاي سهام از طريق درآمدهاي انتظاري تأثيرگذار باشد. توجيه نظري در بكارگيري تغييرات قيمت نفت به عنوان عامل اثرگذار بر بازار سهام را ميتوان بدين گونه تشريح كرد كه ارزش سهام برابر با مجموع ارزش تنزيل شده جريانات نقدي آتي مورد انتظار است. اين جريانات نقدي به طور مـشخص تحـت تـأثير متغيرهاي كلان اقتصادي نظير شوكهاي نفتي ميتواند باشد. بنابراین، میتوان استنباط کرد وجود بازار سرمایه و افزایش شاخص قیمت سهام موجب افزایش تولید سرانه داخلی میشود.
از سوی دیگر، بزرگترین و با اعتبارترین بورس دنیا بورس نیویورک است، بصورتیکه ارزش بازار شرکتهای موجود در بورس نیویورک برابر 18 تریلیون دلار است. شکلگیری بازار بورس نیویورک سبب تأمین هزینههای دولت شده است. در بورس اوراق بهادار نیویورک با توسعه انتشار اوراق قرضه بدهی سبب بالا رفتن حجم سرمایه و ایجاد ظرفیتهای جدیدی در کسب و کار دولت شد. نمودارهای ذیل روند ارزش بورس نیویورک و اورق قرضه را نشان میدهد.
پس میتوان نتیجه گرفت، وجود بازار بدهی کارآمد نقش بسزایی در درآمد دولت دارد. در واقع در غیاب بازارهای اولیه و ثانویه برای بدهی دولت، نهادهای دولتی کسری خود را یا از طریق اخذ وام از بانکها و یا با تأخیر در پرداخت به پیمانکاران تأمین میکنند. این امر منجر به محدود شدن منابع بانکها برای اعطای وام به بخش خصوصی میشود و بر توانایی پیمانکاران دولت برای ایفای تعهدات مالی خود نیز تأثیر میگذارد. این امر به نوبه خود باعث تجمع استقراض بخش خصوصی و موجب تأخیر و هزینه اضافی برای شرکتهایی میشود که بر روی پروژههای دولت کار میکنند. بنابراین با ایجاد بازار اولیه و ثانویه بدهی در بازار سرمایه، این امر نه تنها موجب بهبود افزایش تأمینمالی و تولید و اشتغال میشود، بلکه موجب کاهش وضعیت نامطلوب شبکه بانکی و افزایش کارآمدی دولت میشود. در نتیجه، یکی از راهکارهای بهبود وضعیت درآمدهای دولت افزایش سرمایه از طریق انتشار اوراق دولتی بلندمدت است.
دولتها برای اداره کشور دو منبع اصلی درآمد دارند. اول مالیات دوم استقراض. بازارسرمایه از طریق گسترش بازار اولیه و تشکیل سرمایه و راهاندازی بنگاههای مختلف تولیدی و خدماتی میتواند به افزایش درآمد مالیاتی دولت کمک کند. اما، در بخش دوم نیز با گسترش بازار بدهی دولت میتواند نیازهای بودجهای خود را از بازار سرمایه تأمین کند.
همچنین از تاثیرات دیگر بازار سرمایه در درآمدهای دولتی را میتوان به شرح ذیل خلاصه کرد:
1. تسریع در روند خصوصیسازي و اجراي سیاستهاي اصل 44 قانون اساسی از طریق قیمتگذاري، پذیرهنویسی و فروش سهام شرکتهاي دولتی
2. کمک به ادغام شرکتهاي سهامیخاص و تبدیل آنها به سهامیعام در جهت افزایش بازده نسبت به مقیاس شرکتهاي مذکور
3. کنترل تقاضاي نقدینگی پول و حرکت نقدینگی از بازار پول به بازارسرمایه و تأثیرگذاري در جلوگیري از افزایش قیمتها و تورم توسعه فعالیتهاي اشتغالزایی بخش خدمات مالی در کشور
4. توسعه و توزیع نهادهاي مالی در بازار سرمایه ایران
5. ایجاد ارتباط با صندوقهاي سرمایهگذاري به عنوان ابزاري نوین در بازارهاي مالی
6. مشاوره به شرکتهاي بزرگ بازارسرمایه جهت تخصیص بهینهتر منابع مالی
7. کاهش انگیزه فعالیتهاي سفتهبازي در بازار پول
8. ایجاد رقابت و همکاري در بازار سرمایه و پویایی این بازار
نقش کارآمد و موثر بازارسرمایه در تأمین مالی
بهزاد گلکار، مدیرعامل هلدینگ بینالمللی رها/ یکی از متداولترین و عمومی ترین ابزارها برای تأمینمالی شرکتی در مفهوم Corporate Finance، تأمینمالی پروژههای شرکتها به اشکال و روشهای مختلف از بازارسرمایه است. این ابزارها و روشها که بیش از یک قرن در بازارهای سرمایه کشورهای اروپای غربی سابقه دارند و از آنجا به سایر بازارهای سرمایه در کشورهای دیگر انتقال یافته، با گذشت زمان توسعه یافته و متنوع و پرقدرت شده اند. شاید یکی از ساده ترین روشها برای شرکتها در تأمینمالی در بازارهای سرمایه توسعه نیافتهشان، استفاده از منابع بانکی بصورت انواع وام، در تأمینمالی برای مقاصد مختلف شرکتها، اعم از سرمایه در گردش، تأمینمالی پروژههای توسعه، پروژههای توسعهای جدید و... باشد. اما در کشورها با بازارسرمایه توسعهیافته، استفاده از انواع ابزار بدهی، تجدید ساختار سرمایه به اشکال مختلف برای تأمینمالی، از مهمترین روشها در تأمینمالی پروژههای شرکتها ست.
قطعا در تأمینمالی شرکتی کم هزینهبر بودن و توزیع ریسک آن این امکان را به شرکت میدهد تا با ساختار درآمدی مناسب نه تنها از ارزش سهام و سود سهامداران مراقبت و محافظت کند، بلکه سرمایهگذاران در تأمینمالی را نیز در سودآوری شرکت سهیم کند. بانکها در تأمینمالی شرکتها هم هزینههای بالاتری به شرکتها تحمیل و سود سهامداران را دستخوش ریسک تغییرات میکنند، همچنین در ریسک تأمینمالی شرکتی همه ریسک را به شرکت و سهامداران شرکت منتقل میکنند. بنابراین یکی از پر ریسک بودن ابزارهای تأمینمالی برای شرکتها استفاده از منابع بانکی است. میتوان گفت در کشوری مثل ایران که دارای بازارسرمایه نسبتا در حال توسعه در بخش ابزارهای تأمینمالی شرکتی است، یکی از راههای مدیریت تورم قیمتهای نسبی در کشور که در اثر رشد حجم بالای نقدینگی سالانه بوجود میآید، استفاده از انواع ابزارهای تأمینمالی برای پروژهها و شرکتهاست که از یک سو رشد نقدینگی را کنترل و مدیریت میکند و از سوی دیگر آن نقدینگی سرگردان را بجای تجمیع در سپردههای غیرکارای بانکی و یا حمله به سایر بازارها و حبابیشدن آنها، جلوگیری کرده و هدایت شده به تأمین نیازهای مؤثر و کارا برای استفاده شرکتها، روان میسازد. نکتهای که باید در این مسیر تأمینمالی به شکل استفاده از ابزارهای بازار سرمایه (از مسیر تجدید ساختار سرمایه و یا پشتوانه بدهی و یا M&A) به آن اشاره کرد، جذب سرمایهگذار خارجی است که تشویق میشود در اقتصاد در حال توسعهای مثل ایران با حجم بالای تقاضای کل، به سرمایهگذاری در انواع ابزارهای تأمینمالی شرکتی گسیل شوند. البته دستیابی به این هدف نیازمند ساز و کاری نظامند در بازارسرمایه کشور است که قدرت درک برای سرمایهگذار بینالمللی نه تنها داشته باشد بلکه بتواند ریسکهای سیستماتیک را در ساختار بازاری خود شفاف تشریح کند تا جذب سرمایه بخصوص سرمایههای خارجی و بینالمللی برای تأمینمالی شرکتی فراهم کند.
بازارسرمایه به عنوان یک بازار کاملا تشکل یافته در کنار بازار پول میتواند آنچنان نقش کارآمد و مؤثر خود را در تأمین منابع مالی مورد نیاز شرکتها فراهم کند که نه تنها تورم حاصل از رشد نقدینگی را کنترل کند، بلکه از گرانشدن تأمین منابعمالی برای شرکتها جلوگیری کرده و از سوی دیگر بجای سمی شدن دارایی بانکها و بیمار شدن ساختار مالی آنها، بانکها را نیز به موثر بودن در تکمیل زنجیر ارزش بازار پول و بازار سرمایه سوق دهد.بنابراین در یک جمعبندی کلی میتوان گفت استفاده از ابزارهای بازار سرمایه ( تجدید ساختار سرمایه و یا پشتوانه بدهی و یا M&A) برای تأمینمالی شرکتی، از یک سو در تجمیع منابع غیر کارآمد در داخل و جذب منابع از خارج کشور موثر است و از سوی دیگر هزینه تأمینمالی را نسبت به اخذ وام بانکی، کمتر میکند و تأمینکنندگان را در ریسک استفاده از تأمین مالی شریک میکند. از همه مهمتر در کشور ما به جذب منابعمالی مازاد و غیرمولد داخلی که حاصل از رشد نقدینگی سالانه است کمک کرده و میتوان از آثار تورمی آن منابع را بجای سیاست دستوری کنترل تورم، با سیاست اثباتی آن منابع را به رونق اقتصادی گسیل و توزیع کرد.
افزایش بهرهوری با واگذاری داراییهای سرمایهای
مهدی قلیپور خانقاه، مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری نورکوثر ایرانیان/ توسعه بازارسرمایه دربردارنده منافع بیشماری برای سرمایهگذاران و استقراضکنندگان از جمله دولت است. با نگاهی به روند تغییرات سرفصلهای اصلی بودجه کشور در سالهای اخیر، اهمیت بازارسرمایه در اصلاح نظام درآمدی وایجاد تعادل در بودجه عمومی کشور بیشتر مشخص میشود. روند تراز عملياتي (تفاضل درآمدهای عملیاتی و هزینههای جاری) نشان ميدهد شکاف بين درآمدهاي جاري و هزینههاي جاري دولت در سالهای اخیر افزایش داشته است. از سوی دیگر، روند تغییرات تراز سرمایهای (تفاضل واگذاری داراییهای سرمایهای و تملک دارایی سرمایهای) نیز حاکی از عدم رشد بودجه عمرانی کشور است. سومین سرفصل بودجه، واگذاری داراییهای مالی است که نشاندهنده انتشار اوراق تأمینمالی از سوی دولت است. فشار مالي ناشی از رشد هزينههاي جاري و كاهش درآمدها باعث شده دولت تامينمالي خود را از بانكها به سمت بازارسرمايه تغيير دهد و رشد چند سال اخير بازار بدهي بدليل رشد واگذاري داراييهاي مالي دولت بوده است.
اهمیت توسعه بازار سرمایه از چهار منظر
با عنایت به شرایط پیشروی اقتصاد کشور میتوان از چهار منظر به اهمیت توسعه بازارسرمایه و نقش آن در ایجاد تعادل در بودجه عمومی کشور پرداخت:
بازارسرمایه در عین حال که دسترسی دولت به بازارهای سرمایه بینالمللی را فراهم میکند، تأمینمالی با اتکا به ارزهای داخلی کشور را نیز میسر میکند که این امر مدیریت ریسک نوسانات نرخ ارز و تورم ناشی از آن را به ویژه در کشورهایی مثل ایران تسهیل میکند. در واقع، دولت از طریق مکانیزم بازارسرمایه امکان تأمینمالی کسری بودجه را با اتکا به منابع داخلی و بدون تقبل ریسک افزایش بدهیهای ارزی و یا اعمال فشار بر سیستم بانکی بدست میآورد. از سوی دیگر با توجه به اهمیت بازارسرمایه در تحقق اهداف برنامه ششم توسعه و تاکید ویژه این قانون در تعمیق بازارسرمایه از طریق گسترش بازار بدهی، نقش این بازار در کمک به تعادل بودجه عمومی کشور کاملا حیاتی است.
از منظر سیاستهای پولی، توسعه بازارهای پول و سرمایه امکان اجرای سیاست پولی را برای دولت مهیا میسازد. بعنوان نمونه، بازار اوراق مشارکت مجرا و مکانیزمی برای اعمال و انتقال سیاستهای پولی در اختیار دولت قرار میدهد.
از منظر سیاستهای مالی، توسعه بازارسرمایه به واسطه شفافسازی فعالیتهای اقتصادی شرکتهای بورسی مکانیزمی قابل اتکا جهت تأمین درآمدهای مالیاتی دولت بعنوان یکی از مهمترین منابع بودجه عمومی کشور محسوب میشود.
واگذاری داراییهای سرمایهای و خصوصیسازی از مهمترین لازمههای کوچک و چابکسازی دولت و نیز افزایش بهرهوری اقتصاد کشور است که نقش مهمی در افزایش درآمدها و تأمینمالی طرحهای عمرانی دارد. توسعه بازارسرمایه به ویژه بینالمللی کردن آن و توسعه ابزارهای رایج مالی کمک به سزایی در این حوزه خواهد داشت.
هفت نقش پراهمیت بازارسرمایه
سعید شعبانی، حسابدار رسمی/ بورس و بازارسرمایه یکی از بهترین مکانها برای تحقق نظام درآمدی دولت است. بازارسرمایه به عنوان یکی از ارکان مهم نظام مالی کشور در سالیان اخیر توانسته پررنگ تر از گذشته نقش خود را ایفا کند. نقش بازارسرمایه در تأمینمالی تولید با توجه به بانکمحور بودن اقتصاد ایران در سالهای گذشته بسیار محدود بوده و ضروری است. این بازار باید بار بیشتری را در تأمین منابع برای سرمایهگذاری بهویژه در بنگاههای بزرگ به دوش بکشد. بنابراین، برای تحقق اصلاح نظام درآمدی دولت، تقویت این نهاد به منظور نقشآفرینی موثرتر در روند توسعه اقتصاد ملی است.
بخش مهمی از تسهیلات بانکی اعطا شده در دهههای گذشته نصیب تعداد کمی بنگاه بزرگ شده و در نتیجه بنگاههای کوچک و متوسط امکان بهرهمندی از منابع محدود نظام بانکی کشور را نداشتهاند. بخش اصلی اشتغال کشور در بنگاههای کوچک و متوسط متمرکز است و این بنگاهها بیشترین آسیب را از بیثباتیهای اقتصاد کلان و بیماری هلندی در نیمه دوم دهه ۸۰ و سالهای ابتدای دهه ۹۰ متحمل شدهاند و لازم است مسیر سیاستهای اصلاحی بهگونهای باشد که توسعه و رشد بنگاههای کوچک و متوسط را در پی داشته باشد. بر این اساس یکی دیگر از مولفههای اصلی برنامه تأمینمالی تولید و اشتغال جهتگیری در زمینه تأمینمالی بنگاههای کوچک و متوسط از طرف بانکها و هدایت بنگاههای بزرگ به سمت بازارسرمایه و تأمینمالی از آن منبع است.
مجموعه سیاستهایی برای توسعه بیشتر بازار اوراق بهادار و بورسهای کالایی در چارچوب برنامه اصلاحات اقتصادی کشور تنظیم شده است. مجموعه سیاستهای دولت برای توسعه بازار سرمایه با رویکرد تحقق اهداف تقویت نقش بازار اولیه در تشکیل سرمایه، گسترش بازار اوراق بهادار دولتی، جذب سرمایهگذاری خارجی در بازار اوراق بهادار، افزایش نقش تأمینمالی مبتنی بر کالا، کمک به تأمینمالی بنگاههای اقتصادی از طریق اوراق بهادار و تنوع دادن به ابزارها و نهادهای تأمینمالی به منظور پوشش دادن نیازهای سرمایهگذاران و شرکتهای سرمایهپذیر طراحی شدهاند.
یکی از کارکردهای بازارسرمایه، تجهیز منابع و وجوه مازاد و سوق دادن آن به سوی سرمایه گذاریها و فعالیتهای مولد اقتصادی است. یکی از چارچوبهای مشارکت مردم در سرمایه گذاری و اقتصاد شرکتهای سهامیعام با گستره وسیعی از سهامداران است.
بازارسرمایه می تواند تجلی مناسبی از مشارکت افراد جامعه در فعالیتهای اقتصادی باشد.
گزارشات شفاف شرکتهای بورسی که به طور مستمر و به روز از طریق سامانههایی مانند کدال و مبتنی بر ابزارهایی چون XBRL منتشر می شود می تواند به عنوان مرجعی در تصمیم گیریهای کنترلی توسط نهادهای ناظر و سیاست گذاریها استفاده شود. استفاده از استاندارد بینالمللی گزارشگری مالی به شفافیت بیشتر شرکتها از منظر بینالمللی کمک خواهد کرد. استقرار نظام حاکمیت شرکتی قوی نیز گامی مهم در افزایش شفافیت بازار سرمایه است.
تاکنون بازارسرمایه با توسعه بورسهای مختلف همانند بورس اوراقبهادار، فرابورس و بورسکالا، بورسانرژی و بورسایده، نهادهای مالی مختلف همانند شرکتهای تأمینسرمایه، شرکتهای مشاوره سرمایه گذاری صندوقهای سرمایه گذاری و... ، ابزارهای متنوع مالی و پوشش ریسک سهام، حق تقدم ، اختیار خرید معامله، سلف موازی استاندارد، قراردادهای آتی، اوراق مشارکت، اجاره، مرابحه و... و توسعه زیرساختهای نرم افزاری و سخت افزاری توانسته نقشی مهم در جذب مشارکت حداکثری آحاد جامعه در فعالیتهای اقتصادی و تأمینمالی در کشور ایفا کند.
مهمترین نقش بازارسرمایه در تحقق اصلاح نظام درآمدی دولت:
1. مشارکت آحاد جامعه در فعالیتهای اقتصادی و کاهش آسیبپذیری اقتصاد
2. توسعه کارآفرینی و پیشتازی اقتصاد دانش بنیان
3. مقابله با ضربهپذیری درآمد حاصل از صادرات نفتوگاز و حمایت همه جانبه از صادرات کالا و خدمات
4. افزایش ارزشافزوده از طریق تکمیل زنجیره ارزش صنعت نفتوگاز
5. تقویت رقابتپذیری اقتصاد و شفافسازی و سالمسازی آن
6. هدفمندسازی یارانهها
7. مدیریت مخاطرات اقتصادی و تقویت همه جانبه نظام مالی
نظر شما