برای بررسی وضعیت عرضههای اولیه در بورس، لازم است سفری کوتاه به گذشته و سالهای پیش از ۱۳۹۹ داشته باشیم. در آن دوره، عرضه اولیه برای سازمان بورس و کارگزاریها نوعی «دعوتنامه» به ورود سرمایهگذاران جدید محسوب میشد؛ ابزاری برای آشنا کردن مردم با بازار سهام و ایجاد اولین تجربه مثبت برای تازهواردها.
واقعیت این است که سازمان بورس و کارگزاریها علاقهمند بودند افرادی که آشنایی چندانی با سرمایهگذاری در بورس نداشتند، با مبلغی اندک وارد بازار شوند، سازوکار معاملات را بیاموزند و بهتدریج تعامل و حضورشان در بازار بیشتر شود. عرضههای اولیه دقیقاً همین نقش را داشتند. تقریباً همه کسانی که امروز در بازار فعالاند - حتی بسیاری از قدیمیترها - اولین جذابیت خود نسبت به بورس را از مسیر عرضه اولیه تجربه کردهاند. چون با سرمایهای محدود، سودی تقریباً تضمینی نصیبشان میشد و همین انگیزه اولیه، دروازه ورود به بازار بود.
چرخش رفتار عرضهها پس از سال ۱۳۹۹
پس از سال ۱۳۹۹ شرایط تغییر کرد. هجوم بیسابقه مردم به بازار سهام، ورود سرمایههای بسیار سنگین و سپس خروجهای پرشتاب، عملاً ساختار بازار را دگرگون کرد. بورس به موضوع روز خانوارها و کسبوکارها تبدیل شده بود و طبیعی بود که پیامدهای این نوسانات بر عرضه اولیه نیز دیده شود. اگرچه همچنان برخی عرضههای اولیه سودآور بودند، اما دیگر آن قطعیت گذشته وجود نداشت. در دورههایی که بازار وضعیت مناسبی نداشت، عملکرد عرضههای اولیه نیز بهمرور تحت تأثیر همان شرایط قرار میگرفت و حتی کاهش قیمت آنها پس از عرضه دور از انتظار نبود. همین موضوع باعث شد بسیاری از فعالان مبتدی یا کاربران شبکههای اجتماعی بپرسند: «چطور ممکن است عرضه اولیه ضرر بدهد؟» پاسخ حرفهای روشن است: اگر قیمتگذاری شرکت درست نباشد، یا شرایط بازار تغییر کند، کاهش قیمت حتی در عرضه اولیه هم کاملاً طبیعی است.
در این میان، پرسش مهمتر این است که آیا سازمان بورس از رونق دورهای بازار برای توسعه عرضهها استفاده میکرد؟ پاسخ مثبت است. وقتی بازار در وضعیت مساعد بود و اقبال عمومی بالا میرفت، سازمان بورس و فرابورس نیز از فرصت استفاده میکردند تا شرکتهای بیشتری وارد بازار کنند. اما نقد همیشگی این بوده که این روند بدون برنامهریزی بلندمدت انجام شده است. در بازارهای پیشرفته - مانند آمریکا و ژاپن - میان تقویم عرضههای اولیه و وضعیت بازار توازن مشخصی وجود دارد؛ زمانی که بازار خوب است، شرکتهای بزرگتر عرضه میشوند و در دورههای ضعیفتر، نوبت شرکتهای کوچکتر است.
مشکل اصلی: نبود تقویم عرضه اولیه در ایران
در ایران نه تقویم منسجمی برای عرضههای اولیه وجود دارد و نه برنامهای مشخص برای تطبیق آن با شرایط بازار. واقعیت تلختر این است که حتی تیم اقتصادی دولت نیز فاقد یک تقویم اقتصادی منسجم است؛ بنابراین شاید انتظار داشتن یک جدول دقیق عرضه اولیه از سازمان بورس، توقعی بیش از حد واقعبینانه به نظر برسد.
دو راهکار پیشنهادی برای اصلاح روند عرضههای اولیه
با این حال، جمعبندی تجربهها نشان میدهد که دو اقدام کلیدی میتواند مسیر عرضههای اولیه را اصلاح کند:
۱. تدوین «تقویم ثابت» برای عرضه شرکتهای کوچک و متوسط
عرضههای اولیه کوچک باید طبق یک برنامه مشخص و بدون وابستگی به شرایط بازار انجام شوند. مثلاً تعیین شود آخرین چهارشنبه هر ماه عرضه اولیهای انجام خواهد شد. همین نظم میتواند نشاط و پایداری بیشتری به بازار بدهد.
۲. تعریف «عرضههای بزرگ شناور» براساس وضعیت بازار
در کنار تقویم ثابت، باید امکان عرضه شرکتهای بزرگتر در زمانهایی که بازار کشش دارد، فراهم شود. اگر رونقی ایجاد شد، سازمان بورس بتواند از فرصت استفاده کند و عرضههای بزرگ و جذاب را به جریان بیندازد.
-
پیام الیاسکردی - کارشناس بازارهای مالی
-
شماره ۶۲۰ هفته نامه اطلاعات بورس