در شرایطی که بازار سرمایه در روزها و هفته‌های گذشته فضای مثبتی را تجربه کرده، انتشار خبر حذف حجم مبنا را می‌توان اتفاقی مهم و قابل توجه ارزیابی کرد.

در شرایطی که بازار سرمایه در روزها و هفته‌های گذشته فضای مثبتی را تجربه کرده، انتشار خبر حذف حجم مبنا را می‌توان اتفاقی مهم و قابل توجه ارزیابی کرد. برای بررسی اثر این تصمیم، لازم است به چرایی شکل‌گیری این سازوکار در بازار سرمایه ایران بپردازیم. با توجه به نوسانات بازار سرمایه در دهه‌های ۸۰ و ۹۰ و همچنین عمق کم بازار و ضعف کارایی اطلاعاتی، قانون‌گذار به‌دنبال ابزاری بود که بتواند از هیجانات لحظه‌ای و رفتارهای تند معاملاتی جلوگیری کند. بر همین اساس، دامنه نوسان و حجم مبنا به ساختار بازار سرمایه ایران اضافه شد. تصور اولیه این بود که حجم مبنا می‌تواند جلوی نوسانات ناشی از شایعات و رفتارهای هیجانی را بگیرد و این کارکرد تا حدی نیز محقق شد؛ اما در کنار آن، اثرات جانبی و منفی نیز در بازار ایجاد شد که نمی‌توان آنها را نادیده گرفت.
در سال‌های گذشته و در بازارهای صعودی، حجم مبنا باعث قفل شدن قیمت بسیاری از سهام شد، زیرا حجم معاملات به حد نصاب نمی‌رسید و قیمت‌ها درجا می‌زدند. در مقابل، در بازارهای راکد نیز به دلیل کمبود معاملات، قیمت پایانی به‌درستی شکل نمی‌گرفت و این موضوع عملاً حرکت بازار را کندتر می‌کرد. در مجموع، حجم مبنا دو کارکرد اصلی بازار سرمایه یعنی نقدشوندگی و کارایی اطلاعاتی را تضعیف کرد؛ در حالی که انتظار می‌رود قیمت‌ها در بازار به ارزش ذاتی خود نزدیک شوند. این مسئله موجب شد واکنش بازار نسبت به اطلاعات جدید با تأخیر انجام شود.
یکی دیگر از پیامدهای مهم وجود حجم مبنا، تأثیر منفی آن بر معاملات سهام شرکت‌های بزرگ بود. به دلیل حجم مبنای بالا، این سهام به‌عنوان نمادهای سنگین شناخته می‌شدند و همین موضوع باعث می‌شد سرمایه‌گذاران در زمان خرید آنها با احتیاط بیشتری عمل کنند. این موضوع در فرآیند افزایش سرمایه شرکت‌ها نیز قابل مشاهده بود؛ به‌طوری‌که بزرگ‌تر شدن شرکت‌ها و افزایش حجم مبنای معاملاتی، در برخی موارد با کاهش استقبال سرمایه‌گذاران مواجه می‌شد. با حذف این سازوکار، انتظار می‌رود بخش قابل توجهی از مشکلات ذکرشده برطرف شود و ساختار معاملات روان‌تر شود. البته لازم است نهادهای ناظر هم‌زمان با اجرای این تصمیم، ابزارهای مکملی را فعال نگه دارند تا از ایجاد حباب‌های قیمتی و دستکاری بازار جلوگیری شود. هرچند ممکن است در کوتاه‌مدت نوعی هیجان ایجاد شود و این تصور شکل بگیرد که امکان جابه‌جایی قیمت‌ها با معاملات محدود وجود دارد، اما در میان‌مدت، حذف حجم مبنا می‌تواند موجب افزایش شفافیت اطلاعات، بهبود کشف قیمت واقعی و تقویت اعتماد عمومی به بازار شود. تجربه بازار سرمایه ایران، به‌ویژه در ابتدای فعالیت فرابورس، نشان داده که فعالان بازار از بلوغ فکری و درک حرفه‌ای لازم برخوردارند.
در مجموع، حذف حجم مبنا نه‌تنها گامی به سوی بازاری حرفه‌ای‌تر و روان‌تر است، بلکه می‌تواند زمینه‌ساز حرکت بازار سرمایه به سمت معیارهای جهانی و ارتقای جایگاه آن در اقتصاد ملی باشد. در صورت همراهی سیاست‌گذاران با اصلاحات تکمیلی در زمینه زیرساخت‌های معاملاتی، آموزش مالی عمومی و به‌روزرسانی سازوکارهای نظارتی، این تغییر قادر است نظم تازه‌ای در رفتار سرمایه‌گذاران ایجاد کند و به افزایش عمق و پویایی واقعی بازار منجر شود. چنین تحولی، اگر با شفافیت و پایداری تصمیمات همراه گردد، می‌تواند آغازی برای دوره‌ای تازه از توسعه پایدار و اعتماد بلندمدت به سرمایه‌گذاری در بازار بورس ایران باشد.

  • حسین بوستانی - رئیس هیأت‌مدیره کارگزاری آسمان