یکی از چالشهای اصلی، تناقض میان اندازه بزرگ اقتصاد و سهم ناچیز بازار سرمایه از نقدینگی کشور است. در سالهای اخیر حجم پول در اقتصاد رشد بیسابقهای داشته، اما تنها بخش کوچکی از آن وارد بازار سرمایه شده است.
علت این وضعیت مجموعهای از عوامل رفتاری و سیاستی است؛ از جمله ضعف در فرهنگسازی مالی عمومی، نبود ثبات در تصمیمسازی اقتصادی، نوسانات شدید قیمتی، مداخلات دستوری دولت، و کمبود ابزارهای مالی متنوع. چنین شرایطی موجب شده بخش عمده فعالیتهای بورسی با نگاه کوتاهمدت و رفتار هیجانی انجام شود، در حالی که عمق واقعی بازار زمانی شکل میگیرد که سرمایهگذاران نهادی و بلندمدت نقش پررنگتری داشته باشند و رفتارهای مقطعی جای خود را به تحلیل و برنامهریزی بدهد.
راه افزایش عمق بازار سرمایه عبور از نگاه محدود یکیدووجهی است. و باید مجموعهای از اقدامات همزمان پیش برده شود؛ نخست، گسترش ابزارهای نوین مالی نظیر صندوقهای قابل معامله، اوراق بدهی شرکتی و مشتقات برای پوشش متنوع ریسکها و سلایق سرمایهگذاران ضروری است. دوم، ثبات قوانین و پرهیز از تصمیمات ناگهانی شرط اصلی اعتمادسازی عمومی در بازار است. سوم، تقویت نقش بازارگردانها و سرمایهگذاران نهادی، بهویژه صندوقهای بازنشستگی و بیمهها میتواند تعادل عرضه و تقاضا را حفظ و از نوسانات شدید جلوگیری کند.
ضعف ساختاری در پسانداز خانوارهای ایرانی مانعی جدی بر سر گسترش سرمایهگذاریهای مالی است. و تورم مزمن و کاهش مداوم قدرت خرید موجب شده عمده خانوارها توان پسانداز نداشته باشند و تمام درآمد خود را صرف هزینههای روزمره کنند. در نتیجه، بخش بزرگی از جامعه از مسیر بالقوه سرمایهگذاری حذف شده است.
کمبود آموزش مالی و ضعف اعتماد عمومی به بازارهای سرمایهگذاری. تجربه نوسانات تند سالهای گذشته، بسیاری از مردم را از حضور در بازار رسمی مالی دلسرد کرده است. در چنین فضایی، پساندازهای اندک موجود اغلب به سمت بازارهای غیرمولد چون طلا، ارز و مسکن میرود، نه به سوی ابزارهای مولد و شفاف بازار مالی.
راهحل در اصلاح فرهنگی و آموزشی است. ترویج سواد مالی از سنین پایین و آموزش عمومی درباره صندوقهای سرمایهگذاری و سرمایهگذاری غیرمستقیم باید در دستور کار نهادهای آموزشی و رسانهای کشور قرار گیرد. ، تنها در شرایطی که مردم با منطق بازار و ابزارهای مالی آشنا باشند، امکان شکلگیری اعتماد پایدار و هدایت نقدینگی به مسیر تولید فراهم میشود. رفع کمعمقی بازار سرمایه بدون ثبات اقتصادی ممکن نیست. تا زمانی که سیاستها پیشبینیناپذیر و فضای تصمیمگیری متزلزل باشد، هیچ ابزار مالی یا برنامه آموزشی نمیتواند جریان پایدار سرمایه را شکل دهد. بازار مالی ایران اگرچه به ظاهر بزرگ است، اما در عمل خسته از بیاعتمادی، بیثباتی و کمبود افق روشن؛ عمقی که باید از اعتماد و آموزش ساخته شود، هنوز در این بازار شکل نگرفته است.
-
وحید وحیدی - کارشناس بازار سرمایه
-
شماره ۶۱۸ هفته نامه اطلاعات بورس